مباحث روایی
منبع اصلی افسانه خواستگاری امیرمؤمنان (علیه السّلام) از جویریه، دختر ابوجهل، روایاتی است که بخاری در چندجا از کتاب خود آورده. که در پاسخ میگوییم: روایاتی که به افسانه مورد اشاره در کتاب صحیح بخاری میپردازد، در نهایت به فردی به نام مسور بن مخرمه میرسد که شخصی ناصبی و دشمن اهلبیت (علیهم السّلام) است.
یکی از اتفاقاتی که در هنگام برپایی قیامت خواهد افتاد بازخواست شدن بندگان هست. این موضوع در آیه 24 سوره صافات بیان شده است. در قبل از این آیه، بیان شده که فرشتگان عذاب، ظالمان را به یک مکان مشخص کوچ میدهند و سپس به سوی جاده جهنم، هدایت میکنند. در همین هنگام خطاب میرسد که آنها را متوقف سازید چون باید مورد بازپرسی قرار گیرند.
با مراجعه به کتب اهلسنت به مجموعهای از اسناد شهادت حضرت زهرا (علیها السّلام) و هجوم به خانه ایشان دست پیدا خواهیم کرد که بی شک با وجود این اسناد، پوشاندن و وارونه جلوه قرار دادن این حقایق تاریخی توسط گروهی خیانتکار، نه تنها خیانت به آن حضرت (علیها السّلام) است بلکه خیانت به آینده نسل بشر میباشد.
تمام پیامبران خدا هيچگونه امتياز نژادی و قومی را نمىپذيرفتند، بلكه تمام نژادها با هر زبانی همه در نظرشان يكسان بود؛ در آیهای از قرآن میخوانیم که: «اى مردم ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (ولى اينها ملاك امتياز نيست) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست»
بنابر اعتقاد شیعه در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که در شأن و منزلت اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) نازل شده است. شأن نزول این آیات بهقدری واضح و روشن است که بزرگان اهلسنت نتوانستد از بیان آن خودداری کنند و مجبور به بیان بسیاری از آنها شدهاند. یکی از آیات فضیلت اهلبیت (علیهم السلام)، آیه اهل الذکر است.
هر روز صبح به مدت 270 روز، بدون استثناء به درب خانهی علی و فاطمه (علیهما السلام) میرفت وبا صدای بلند میفرمود: «خدا مىخواهد هرگونه پليدى را از شما اهل بيت برطرف نمايد، و شما را چنان كه شايسته است پاك و پاكيزه گرداند». تا شاید همگان متوجه شوند، علی، فاطمه، حسن و حسین، (علیهم السلام) معصوم از گناه و خطا هستند.
ابن عساكر در كتاب تاريخ خود و ابن الجوزى در كتاب «مثير الغرام الساكن» به نقل از محمد ابن حرب هلالى روايت كردهاند كه او گفت: «وقتى وارد مدينه شدم، به نزد قبر رسول خدا (صلَّى الله عليه و آله و سلَّم) رفتم و در مقابل قبر مطهر، به آن حضرت سلام دادم و ايشان را زيارت كردم. بيابان نشينى وارد شد و به زيارت آن حضرت پرداخت.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در طول حیات شریفشان، درمورد محبت به حضرت علی و حضرت زهرا و فرزندان گرامیش (علیهم السلام) بارها سخنانی صریح را ایراد فرمودند و به محبین آنها بشارت داده و همگان را از کینهورزی و بغض نسبت به آن ذوات مقدس بر حذر داشتند. بهگونهای که حجت بر همگان تمام شده بود و جایی برای بهانه تراشی وجود نداشت.
احادیثی که از خلیفهی دوم روایت شده است، همهی آن چیزی نیست که او از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیده است، و این تعداد حدیث نسبت به مسموعات او و سنتهای عملی پیامبر که او دیده است، خیلی کم است؛ چرا که عمر بسیار ملازم رسول خدا بوده و مطالب زیادی از ایشان شنیده و دیده، و پس از پیامبر نیز مدت زیادی در این دنیا بوده است.
علمای اهل سنت که تلاش میکنند یکی از ثقلین را، سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، به جای اهل بیت آن حضرت، معرفی کنند، باید بگویند که خلیفه مسلمین چرا از رسول خدا، احادیث کمی نقل نموده است، مقداری از احادیث را آتش زده، و خیلی از احادیث را در سینه محفوظ داشته و برای کسی نقل نکرده و به عالم برزخ منتقل نموده است.
مهمترین گمشده امروز مسلمانان، اهل بیت پیامبر هستند. تمسک و محبت و مودت به اهل بیت یعنی عمل به رهنمودهای اهل بیت، کما اینکه تمسک به قرآن یعنی عمل به دستورات قرآن. صرف محبت اهل بیت کافی نیست، بلکه باید به روایات، فقه و اخلاق و سیره اهل بیت عمل کنیم، و این همان مرام و مکتب شیعه است که حقیقتی است گمشده نزد برادران اهل سنت.
هدف پیامبر اکرم از مشورت با اصحاب، طبق نظر علمای اهل سنت و شیعه چیست؟ ابن ابی حاتم که از علمای اهل تسنن میباشد درباره این آیه میگوید: مراد از مشورت پیامبر اکرم با مردم این است که خداوند میداند که رسول خدا، احتیاج به مشورت آنان ندارد و لکن میخواهد این کار (مشورت کردن) بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سنت و روش گردد.
محبت اهلبیت پیامبر(علیهم السلام) از مهمترین خواستهها و دستورات خداوند است. خداوند در آیه ۲۳ سوره شوری پاداش رسالت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را محبت اهلبیت میداند و در روز قیامت بندگان خود را مورد بازخواست قرار میدهد. در این خصوص روایات فراوانی در منابع روایی و تفسیری فریقین وجود دارد که نشان از اهمیت این امر است.
متقی هندی در کتاب خود چنین میگوید: دیدم علی بن ابیطالب قرآن را بالای سرش گرفته و ميگويد: خدایا! آن حق مسلم من که در قرآن آمده از دست من گرفتند! خدایا آن پاداشی را که من در برابر این ظلم صبر کردم به من بده! خدایا به قدری من از مردم درخواست کردم، دائم دستور دادم، اینها از من ملول شدند و به قدری اینها نافرمانی کردند و من هم از اینها ملول شدم.