سلفیت و وهابیت
وهابیت، برگرفته از نام محمد بنعبدالوهاب است؛ شخصی که پس از دعوت از محمد بنسعود با وی تفاهم کرد که پس از قبول آن از ناحیه محمد بنسعود، قرار را بر این نهادند که هر کدام از این دو بر بخشی از حکومت غلبه پیدا کنند. فلذا محمد بن عبدالوهاب برای تحقق بخشیدن به اهداف خود در عربستان سعودی حاضر به همکاری در قتل و غارت آل سعود شد.
استاد علیدوست: نباید فقط جهان اسلام را درگیر مبارزه با جریان شوم تکفیری کنیم، جریان تکفیری نه فقط معضل و خطری برای جهان اسلام که برای کل جامعه بشری است. باید به این نکته مهم و کلیدی توجه داشت، که ما با جریان تکفیری و داعش نباید سیاسی محض برخورد کنیم، ضمن آن که نباید آن را مذهبی محض بدانیم. تکفیریها ساخته دست استکبار هستند.
قبل از اسلام، اعراب جاهلی، داشتن نوزاد دختر را برای خود ننگ میدانستند، اما وقتی اسلام آمد، با این بدعت سیئه مبارزه کرد و زنان را مورد اکرام قرار داد. اما آن رسم جاهلی هنوز بعد از گذشت چهارده قرن از اسلام در برخی از کشورهای عربی مانند عربستان ادامه دارد. آنان زنان را تحقیر کرده و مانند اعراب جاهلی رفتار میکنند.
نگاه جریانات مذهبی به جهان ماوراء به نوعی واکنش این جریانات به اندیشه های عرفانی منجر میشود. مثلا گروههای عقلگرا به عرفان نظری نزدیکتر و گروههای ظاهرگرا به شدت با اندیشههای عرفانی به مخالفت پرداختهاند. طبیعتا جریانات ظاهرگرای سلفی که از قضا روی خوبی به عقل نیز ندارند به شدت به تکفیر عارفان و عالمان عرفان در نظر میپردازند.
حجم قابل توجهی از مسلمانان را مذاهبی که گرایش به تصوف دارد تشکیل میدهد. البته تصوف در تمامی اشکالش امر صحیحی نیست. تنها گروههای صوفی که به تقوی و تهذیب نفس علاقه داشته و سعی در پاک سازی حقیقی خود داشته و برای این امر به راهکارهای شرعی دست پیدا کردهاند، قابل قبول هستند. اما سلفیان امروزه همه صوفیه را تکفیر میکنند.
یکی از دلایلی که سلفیان بر حجیت قول سلف ارائه کردهاند، نزدیک بودن سلف به زمان پیامبر اکرم (ص) است. این در حالی است که لحاظ نمودن رویت پیامبر گرامی اسلام (ص) به عنوان فضیلت، ملاک ناصحیح دیگری برای اثبات حجیت فهم سلف است. چرا که رؤیت، فضیلتی به همراه ندارد، زیرا سرسختترین مشرکین و منافقین نیز پیامبر را مشاهده کرده بودند!
واژه سلف در نزد سلفیه از واژههای بسیار مقدس است. سلف در معنای عام آن به معنای پیشینیان و گذشتگان صالح است. با وجود تقدس سلف در نزد سلفیه این واژه در قرآن تقدسی ندارد، بلکه طبق تحقیق صورت گرفته واژه سلف و مشتقات آن هشت مرتبه در قرآن کریم ذکر شده است و در هیچ کدام به معنای مصطلح درنزد سلفیه به کار نرفته است.
هر جریان فکری با اتکا به اندیشههای قوی میتواند بالنده راه خود را ادامه دهد. تفکر شیعه با پیریز ائمه معصومین (علیهم السلام) و با دلسوزی عالمان به مرحله رسید که هر روز بر پویای و طروات او افزوده و گلی نو در این بوستان میروید. برخلاف جریان فکری سلفی که با عقبه ضعیف فکری هر روز فاجعهای را به بشریت تقدیم میکند.
جسمانیت و عدم جسمانیت خداوند از مباحث مهم و اختلافی بین فرق مختلف اسلامی است. در بین ایشان جریانهای سلفی نیز رویکردی را در پیش گرفتهاند و در مقابل دیگر گروهها به بیان اندیشههای خود پرداختهاند، ولی هنوز کسی نمیتوان به درستی ادعای ایشان را بفهمد. این امر ناشی از تناقضات و برخودهای غیر علمی این گروهها است.
محمد بن عبدالوهاب آیین خود را با شعار دعوت به توحید و مبارزه با شرک آغاز کرد، ولی برخی از علمای مذاهب اهلسنت، متوجه انحرافش شدند و از طرق گوناگون به روشن کردن افکار عمومی پرداختند. به عنوان نمونه: محمد حیات سندی حنفی از اساتید او گفت: «وى گمراه خواهد شد و به دست او، افراد دور از رحمت خدا و شقاوت پیشه به گمراهى كشیده خواهند شد.»
خباثت و کینه ورزی های بریتانیا در ایجاد ضعف در ممالک اسلامی امری غیر قابل تردید است. حکومت عثمانی که در زمان خود نماینده فکر خلافت و پایه مقاومت در برابر تارج اروپاییها بود سد محکمی در برابر اهداف بریتانیا به حساب میآمد. این خود انگیزه مهمی بود تا بریتانیا به حمایت از فرقهها و تجزیه طلبهایی مانند آل سعود بپردازد.
روابط آل سعود با استعمار پیر«بریتانیا» در بین تحلیل گران دارای مخالفان و موافقانی است. البته اختلاف در جزئیات و نحوه اثبات آن است و الا تمامی محققان تاریخ آل سعود شکی ندارند که این رژِیم پیدایش و تحقق خود را مدیون انگلیس میباشد. این روباه پیر با اندیشهی شیطانی و استفاده از افراد شاخص، عبدالعزیز را در تاسیس آل سعود یاری کرد.
جریان موسوم به سلفیه خود دارای یک فکر ناسالم و ناآشنا به فکر به مبانی اسلامی است مبانی که در طول سالیان متمادی در فکر و اندیشه اسلامی جا گرفته است و مبنای تمدن بزرگ اسلامیشده است اما جریان ظاهرگرا با افکار غلط خود نتایج غلطی را به وجود آورده است. این نتایج در موضوعات کلامی و اعتقادی نیز بروز داشته است
در جامعه سعودی گروههای فکری مختلفی هستند. گروههایی مانند سروری، جامی، مدخلی، اخوانی و غیره که البته همگی تحت تاثیر مستقیم فکر سلفیگری میباشند. اما با یکدیگر به شدت در تعارضند؛ اما عموم مردم در سعودی اصولا با روشهای وهابیت چندان روی خوشی ندارند. ایشان زندگی را فطری و عادی و بدون تعصبات خشک وهابیت میبینند.