سلفیت و وهابیت
اگر عالمی برحق و پیرو اسلام راستین بود، حتماً برای عموم مسلمانان باید بسیار محترم و حتی از عزیزان انسان با ارزشتر و محبوبتر باشد. اما وقتی انحراف فکری شروع شد، انسان را به مسیرهای بسیار خطرناکی میبرد. عبدالله عزام از مهمترین شخصیتهای جهادی تکفیری در بیانی تأمل برانگیز بزرگان وهابیت را عزیزتر از پدر و فرزند خود میداند.
وهابیت عزاداری برای مردگان، حتی برای امام حسین را جایز نمیدانند، بلکه عزاداری برای کسیکه سالهاست که از دنیا رفته است را حماقت میدانند. این در حالی است که روایات فراوانی هست که پیامبر برای مردگان عزاداری کرده است، تا جایی که در منابع روایی آمده است که پیامبر برای مادرش که سالها قبل از دنیا رفته بود، عزاداری کرده است.
گروههای جهادی که با حمله به داشتههای امت اسلامی از بناها و زیربناها و دانشگاهها و جوانان و کودکان و زنان، همه آنها را نابود و در معرض تلف قراردادهاند، خود معجونی از اندیشه وهابیت و سلفیگری هستند که ریشههای تکفیری دارند. از آن ریشهی باطل، نتایجی چونین مخرب حاصل میشود. تخریب و ویرانی نتیجه فکر وهابیت است.
تاثیر گذاری و نقش آفرینی وهابیت بر خرابیها و ویرانیهای امروز جهان اسلام در ترویج ترور و فساد و خشونت بر کسی پوشیده نیست. رهبران سلفی جهادی با پیروی از فکر وهابیت و تعلق خاطر به بزرگان وهابیت، در حقیقت ادامه دهندگان راه ایشان و پیاده نظام فکر ایشان هستند. جریان فکری که باعث انهدام کشورهای اسلامی شده است.
اینکه جریانات سلفی با اندیشه فکری سلفی بسیاری از مسلمانان را تکفیر میکنند، شک و شبههای نیست؛ اما اینکه این تکفیر شدید از کجا نشأت میگیرد و چه عواملی باعث شده، همه مسلمانان در معرض این تکفیر قرار بگیرند، شواهد و ادله بسیاری حاکی است که وهابیت یکی از مهمترین و اساسیترین خواستگاههای تکفیری آنان است.
جریانات تروریستی با اندیشههای قدرت طلبی در جامعه اسلامی، شکل عریانی از خشونت را به وجود آوردهاند که جز ویرانی و از بین رفتن آثار اسلامی و دینی در جامعه و ذلت بیشتر مسلمانان فایده دیگری نداشته است. اما مهم این است که این جریانات اندیشه خود را از کجا به دست میآوردند.وهابیت قطعاً یکی از مهم ترین تامین کنندگان فکری آنهاست.
گروههای سلفی هرگز نمیتوانند رابطه خود را با آل سعود انکار کنند. هزاران مدرک در حمایت مالی و لجستیکی آل سعود از تروریستهای منطقه وجود دارد. این حمایتها میتوانست ازآن دشمنان اسرائیل باشد و صهیونیستها را در موضع ضعف قرار دهد، ولی این اتفاق نیفتاد. سرمایههای ملل اسلامی صرف تروریستهای منطقه شد و آتش اختلاف از آل سعود جان گرفت.
توحید از نابترین تفکراتی است که بشریت از وحی آن را نوشیده، هیچ بخشی از دین به اندازه توحید تاثیرگذار نیست و از رهگذر این اعتقاد است که شخص را باید دیندار و یا بیدین نامید. پس نقش توحید در سعادت انسان بسیار زیاد است. جریانهای سلفی خود را برپا کنندگان فکر توحیدی میدانند و معتقدند با نوع فکر ایشان توحید احیا میشود.
وهابیها در رابطه با محمد بن عبدالوهاب غلو میکنند تا جایی که میگویند: غزوات محمد بن عبدالوهاب بیشتر از غزوات محمد بن عبدالله است زیرا محمد بن عبدالوهاب در طول 20 سال بیش از 300 غزوه انجام داد، در حالی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) اینقدر غزوه نتوانست انجام دهد. وهابیت با این سخنان یک قداست خاصی به محمد بن عبدالوهاب میدهند!
وهابیت با آمریکا ارتباط صمیمی دارد و در مقابل با کشورهای مسلمان به جنگ برخواسته و بر خلاف دستورات قرآنی عمل میکند. قرآن میفرماید: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم [فتح/29] در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند» اما وهابیت خلاف این آیه عمل کرده و مسلمانان سوریه و عراق را به کشتن میدهد.
وهابیها با مسلمانان رفتار خوبی ندارید! ولی در عوض با آمریکا و اسرائیل که مسیحی و یهودی هستند، رفتار مناسبی دارید؟ وهابیها در علت این کار میگویند: چون اکثر مسلمانان مشرک هستند و از مسیحیان و یهودیان بدتر هستند! تا جایی که ملک عبدالعزیز بن سعود به صراحت اعلام کرد که مسیحیان را برتر از مسلمانان غیر وهابی میداند.
وهابیها بهخاطر اینکه فهم درستی از دین ندارند، همه مسلمانان را متهم به شرک کرده و فقط خود را موحد مینامند و به همین جهت نام «موحدون» را بر خود قرار دادهاند. آنان فقط کسانی را مسلمان میدانند که پیرو عقاید محمد بن عبدالوهاب باشد و دیگر مسلمانان را به خاطر اعتقاد به توسل، شفاعت و برخی دیگر از اعتقادات مشرک خطاب میکنند.
بعضی افراد گمان میکنند که جنگ داعش ووهابیت جهادی اسلامی است. در حالیکه خداوند در قرآن میفرماید: «اگر دشمنان تمايل به صلح نشان دادند، تو نيز تمايل نشان داده و بر خداوند توكل كن.» اين آیه مسلمانان و پیامبر اکرم را به صلح ترغيب میكند. بنابراین مشخص میشود که نه تنها جنگطلبی داعش و وهابیت اسلامی نیست، بلکه ضد اسلام میباشد.
حیات برزخی مورد تأیید همهی مذاهب اسلامی و نیز وهابیت است و کسی در وجود آن شک ندارد؛ اما تفاوت اندیشهی وهابیت با دیگر مذاهب اسلامی، در کیفیت و نوع ارتباط اموات با زندگان است. ديدگاه وهابيان درباره حيات برزخى، منشأ اختلاف در مسائل ديگر، به گونهاى كه از نظر آنان، توسل به مردگان از مظاهر شرك محسوب مىشود.