سلفیت و وهابیت
دست اندازی وهابیت در معانی دینی به نفع مقاصد شوم خویش، برای همگان ثابت شده است. برداشت متفاوت از متون دینی توسط محمد بن عبدالوهاب که در آن دین به سمت نقض و رد مسلمانان و قتل و غارت آنها تحریف میشود، امری قطعی است. جریانات تروریستی داعش و غیره نیز به این مبانی استناد و از آنها برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند.
یکی از مصادیق تحریف، تغییر محتوایی و تغییر مفهومی یک معنی است. وقنی یک جریان فکری برای به دست آوردن اهداف مشخصی نتواند از سد شریعت بگذرد، دست به تغییر مفاهیم دینی زده و آنها را تحریف و به نفع خود معنی میکند. این دقیقا اتفاقی است که درباره موضوعات فقهی افتاده است. وهابیت در تحریف مبانی دینی، دست بلند و سابقه طولانی دارد.
هر جریان مثبت و منفی در جهان متاثر از ریشههای فکری خاصی است و تلاش میکند آن ریشهها را در برنامههای عملیاتی خود متبلور سازد. جریان داعش نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتما ریشههای افکار داعش را باید در کتابهای تئوریسنهای آن دید. ابوعبدالله مهاجر یکی از این افراد است که در کتابهایش پرده از پیروی داعش از وهابیت برمیدارد.
در تمامی مذاهب فقهی برای کسیکه رو به قبله مسلمانان نماز گذارد، حکم اسلام قائل شدهاند و او را هرگز کافر نمیدانند. این البته در مرام گروههای مسلح و تروریستی متفاوت است. ایشان در منظومه فکری خویش به دنبال بهانهای هستند، تا دیگران را تکفیر کرده، بر آنان حکم کافر بار کنند. آنها در این اندیشه به فتوای وهابیت استناد میکنند.
آل سعود و وهابیت در ظاهر به طرفداری از فلسطینیان سخن میگویند، اما در عمل اینگونه نیست. سلطان عبدالعزیز جد اعلای آل سعود به نماینده انگلیس کبیر میگوید: من هزار بار اقرار و اعتراف میکنم که از نظر من، هیچ مانعی برای بخشیدن فلسطین به فقرای یهود، یا غیر آنان، بدانگونه که انگلیس صلاح میداند، وجود ندارد.
تفکرات جهادی که با بر جای گذاشتن خرابیها و ویرانی و با ایجاد رعب و ترس مسلمانان، آنها را از تمدن و پیشرفت باز داشته است، خود وامدار اندیشههای متحجرانه وهابیت و رهبران فکری آنها است. اندیشهای که خود از بیعقلی و دوری از تمدن ناشی شده است، نتیجهای جز ویرانی و تحجر و عقب افتادگی را به بار نخواهد آورد.
امروز در جهان اسلام عدهای افراطیِ تکفیری، با در دست گرفتن پرچم خلافت در حال قتل و کشتار مسلمانان هستند. درحالیکه به گواه تاریخ، مسلمانان و در رأس آنان خلیفهی دوم در بسیاری موارد، در مواجهه با کفار، به جان، مال، ناموس و اعتقادات مذهبی دیگر ادیان احترام میگذاشت. قطعا اگر امروز خلیفه دوم زنده بود دواعش را نابود میکرد.
رفتارهای تروریستی با بهکارگیری نظرات منتسب به اسلام، امروزه جهان اسلام را در بحران امنیتی شدیدی فرو برده است. این فتوای غیر اسلامی که از اندیشه وهابیت سرچشمه میگیرد، برای بزرگان جهادی و مبارزین مسلح، به مانند قانونی الهی محسوب میشود. قانونی که اثری جز ویرانی و تباهی برای مسلمانان به جای نگذاشته است.
جهادیها با تبعیت از اندیشه متحجرانه و غیرعاقلانه وهابیت، هیچ شکل حکومتی را غیر از آنچه مسلمانان صدر اسلام اجرا کردهاند صحیح نمیدانند. امروزه این اندیشه تمامی گروههای سیاسی و سلفی را به جان دولتها انداخته و جامعه اسلامی را به فساد و ویرانی کشانده است، اما در مرحله برخورد با رژیم آل سعود متناقض بوده و آن را تایید میکنند.
وهابیها معتقدند که توسل به اموات جایز نیست، زیرا اموات قادر به عملی نیستند و هیچگونه قدرتی بر نفع و ضرر خود ندارند، چه برسد به اینکه بخواهند حاجت دیگران را پاسخ گویند. این در حالی است که قرآن با اعتقاد وهابیت مخالف کرده و میفرماید: گمان مکنید کسانیکه کشته شدهاند، مرده هستند بلکه زنده و در نزد خداوند روزی میخورند.
یکی از شنیعترین اعمالی که جهانیان در چند سال اخیر دیدهاند، رفتار وحشتناکی است که توسط ابومصعب الزرقاوی به عنوان موسس القاعده عراق و هسته اولیه داعش، در عراق بنا نهاده است. بدعت بریدن سر هم نوع، به اسم مذهب که امری خطرناک است و آینده بشریت را به مخاطره میاندازد. بدعتی که در پیروی از افکار منجمد وهابیت خود را نشان میدهد.
ابوبصیر الطرطوسی یکی از بزرگترین رهبران فکری در اندیشه نیروهای جهادی است. او که پدر معنوی جنبش احرار الشام به حساب میآید، در آیین و عقیده یک وهابی به تمام معنی است. او اکنون در جامعه وهابیت از جایگاه مهمی برخوردار است و تبعیت از آل سعود اصل عملکرد وی میباشد. هرچند به ظاهر در برخی امور با آل سعود مخالفتهایی دارد.
یکی از امور قطعی در جریانات سلفی، تاثیرپذیری القاعده از وهابیت است. القاعده که خود از بزرگترین شبکههای تروریستی در دنیا میباشد، بدون تکیه فکری بر وهابیت نمیتواند در درگیریهای اعتقادی مقاومت کند. فکر منجمد و بسته شیوخ هابی، دل مجاهدان القاعدهای را برای هر جنایتی سخت کرده است. سخنان ابو یحیی اللیبی شاهدی بر این مدعا است.
وهابیت که از ابتدای تأسیس به جز ویرانی و خرابی آثار مهم اسلامی و از بین بردن شوکت مسلمانان، نتیجه دیگری نداشته است، در ترویج ترور و ویرانی دیگر بلدان اسلامی نیز امروزه نقش خود را ایفاء میکند و تلاش دارد که تمامی زیرساختها و سرمایههای انسانی را با ترویج تروریسم سازمان یافته از بین ببرد. نتیجه این تفکر ویرانی است.