لباس وصله دار و سندس

پيامبر صلى الله عليه و آله در شب عروسى و زفاف، براى فاطمه عليهاالسلام پيراهنى نو تهيه كرد در حاليكه يك پيراهن وصله دارى نيز در خانه داشت. سائلى بر در خانه آمد و گفت: من از خانه ى پيامبر پيراهن كهنه اى مى خواهم. حضرت خواست پيراهن وصله دار را به او بدهد كه اين آيه يادش آمد: «به نيكى نائل نمى شويد تا آنچه دوست داريد انفاق كنيد». اين بود كه پيراهن نو را به سائل داد.
عروسى كه نزديك شد جبرئيل نازل شد و گفت: يا محمد، خداوند به تو سلام مى رساند و امر كرده كه به فاطمه سلام برسانم و هديه اى براى او با من فرستاده از لباسهاى بهشتى كه از سندس سبز است.
هنگامى كه سلام را به فاطمه عليهاالسلام رسانيد و آن پيراهنى كه از بهشت آورده بود به او پوشانيد. اطراف فاطمه عليهاالسلام را پيامبر صلى الله عليه و آله با عبا و جبرئيل با بالهايش گرفت تا نور آن پيراهن بهشتى ديده ها را خيره نكند.
جبرئيل حله اى آورد كه قيمتش به ارزش همه ى دنيا بود. وقتى فاطمه عليهاالسلام آن را پوشيد زنان قريش از دين آن متحير شدند و گفتند: اين براى تو از كجا رسيده است!! فرمود: اين از طرف خداست.
[ عوالم العلوم: ج 11/ 1 ص 230، 231 از نزهه المجالس.]