ردّ حدیث «دوستدار شیخین مؤمن و مبغضین آن دو، منافقند»
از جمله تهمتهای ناروایی که مخالفین به ساحت مقدس پیامبر عظیم الشأن اسلام، به دروغ نسبت دادند و در کتب حدیثی اهل سنت وارد کردند، این حدیث جعلی و ساختگی است که از پیامبر اکرم نقل کردهاند: شیخین را دوست ندارد مگر مؤمن، و دشمن نمیدارد مگر منافق؛ ابن عساکر اصل این حدیث را در کتاب خود به نقل از ابوهریره آورده است که رسول خدا فرمودند: «لایحبّ ابابکر و عمر الاّ مومن و لایبغضهما الاّ منافق.[1] دوست نمیدارد ابوبکر و عمر را مگر انسان مؤمن، و دشمن نمیدارد آنان را، مگر انسان منافق.»
در ردّ این حدیث جعلی و ساختگی باید گفت که اولاً: عدهای از صحابه مثل سعد بن عباده، بغض و کینهی شیخین را در دل داشتند، در حالیکه اهل سنت قائلند که صحابه نفاق نداشتند و همگی آنان عادل بودهاند.[2]
ثانیاً: ابن جوزی در کتاب خود با کمی تفاوت، ذیل این روایت مینویسد: «... هذا حدیث لایصح و فیه آفات، منها انّ الحسن لم یسمع من أبی هریره...[3] این حدیث صحیح نبوده و در آن آفات و عیوب زیادی است، یکی از آن عیوب، «حسن» است که از ابوهریره حدیثی نشنیده؛ آفت دیگر آن، وجود شخصی به نام «ابراهیم بن مالک» است که ابنعدی دربارهی او گفته است: برای او حدیث ساختگی و دروغین زیادی است؛ آفت بعدی، شخصی به نام «احمد بن عیسی» است که ابن حبان دربارهی او گفته: از افراد مجهول است که روایات غیر قابل قبول و باطلی را نقل میکند.»
ثالثاً: بزرگان دیگری از اهل سنت مثل ذهبی،[4] دارقطنی،[5] ابن حبان،[6] ابن عدی،[7] و دیگران در سلسله سند این حدیث خدشه کردهاند، مثلاً در مورد «احمد بن عیسی» گفتهاند: «او روایات ساختگی زیادی دارد؛ کار او جعل و وضع حدیث بوده، و او را تضعیف کرده، و مدلّس میخوانند، ...»
رابعاً: سازندگان این حدیث، این روایت را مشابه حدیث صحیح السند و معتبر دیگری که دربارهی حضرت علی (علیهالسلام) از قول پیامبر اکرم نقل شده، ساختهاند؛ رسول خدا فرمودند: «لایحبّ علیاً منافق و لایبغضه مومن.[8] شخص منافق، علی را دوست نمیدارد و فرد با ایمان به او بغض و کینه نمیورزد.» علمای اهل سنت معترف به صحت این حدیث هستند، مخصوصاً نقل این حدیث در صحیح مسلم، هرگونه بحث را در مورد سند این حدیث غیر لازم میکند.
در نتیجه تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان.
پینوشت:
[1]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج44 ص225.
[2]. شوارق النصوص، علامه میر حامد حسین، منشورات دلیل ما، قم، ایران، ج2 فصل12 ص862.
[3]. العلل المتناهیه فی الاحادیث الواهیه، ابن جوزی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص20 رقم314. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. میزان الاعتدال، ذهبی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص269 رقم507.
[5]. الضعفا و المتروکین، دارقطنی، موسسه الرساله، ریاض، عربستان، ص131 رقم73.
[6]. المجروحین، ابن حبان، دار المعرفه، بیروت، لبنان، ج1 ص146.
[7]. الکامل فی الضعفاء الرجال، ابن عدی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص314 رقم31.
[8]. صحيح مسلم، مسلم نیشابوری، بیروت، دارالفکر، ج1، ص61. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
مسند أحمد، أحمد بن حنبل، بیروت، دارصادر، ج1، ص95 و 128.
سنن النسائی، نسائی، بیروت، دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1348ق، ج8، ص116.
السنن الكبرى، نسائی، بیروت، دارالكتب العلمية، 1411ق، ج5، ص137 و ج6، ص534.
مسند الحميدی، حمیدی، بیروت، دارالكتب العلمية، 1409ق، ج1، ص31.
سنن الترمذی، ترمذی، بیروت، دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1403، ج5، ص299 و 306.
مسند أبييعلى، أبويعلى موصلی، بیروت، دارالمأمون للتراث، ج1، ص251 و ج12، ص332.
تاريخ بغداد، خطيب بغدادی، بیروت، دارالكتب العلمية، 1417ق، ج14، ص426 و ج8، ص416.
سنن ابنماجة، ابن ماجه، دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ج1، ص42.
المعجم الكبير، طبرانی، دارإحياء التراث العربي، ج23، ص375.
المعجم الأوسط، طبرانی، دارالحرمين للطباعة والنشر والتوزيع، 1415ق، ج2، ص337 و ج5، ص87.
تاريخ مدينة دمشق، ابن عساکر، بیروت، دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1415ق، ج42، ص281.
الاستيعاب، ابن عبدالبر، بیروت، دارالجیل، 1412ق، ج3، ص1100.
Add new comment