روش ابن تیمیه در رد کردن گزارشات تاریخی
عقد اخوت و برادری در میان مسلمانان دو مرتبه انجام شد، بار اول در مکه در میان مهاجران (مسلمانان مکه)، و بار دوم در مدینه میان انصار و مهاجر، و در هر دو مرتبه پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین را به عنوان برادر خود در دنیا و آخرت برگزید.
در کتب اهل سنت آمده است: حضرت علی (علیهالسلام) با چشمانی اشکبار نزد پیامبر آمد و عرض کرد: «ای پیامبر خدا! همه را با هم برادر کردی، به جز من؛ پیامبر فرمود: علی جان! تو در دنیا و آخرت برادر منی.»[1]
ابن اثیر نقل میکند، علی (علیهالسلام) نزد پیامبر آمده و عرضه داشت: «ای پیامبر خدا! همه را با هم برادر کردی، به جز من؛ پیامبر فرمود: علی جان! تو در دنیا و آخرت برادر منی.»[2]
اما با این نقلهای مختلف، ابنتیمیه این واقعه تاریخی را بدون دلیل نفی میکند و میگوید: حدیث مؤاخات باطل است، این حدیث ساختگی است و پیامبر با کسی عهد برادری نبسته است؛ حدیث عهد برادری پیامبر با علی و عهد برادری ابوبکر با عمر، یکی از دروغهاست که وارد شده، هر چه در اینباره روایت شده، کذب و دروغ محض است؛ همچنین عقد برادری بین مهاجر با مهاجر و انصار با انصار بسته نشد و پیامبر و علی، هر دو از مهاجرین هستند.[3]
ابن تیمیه برخی از نقلهای تاریخی را که اکثر این موارد در نقل جریانی است که فضیلتی از فضایل امیرالمؤمنین را مطرح میکند، بدون دلیل، و یا با درست کردن دلیل و قیاس و استبعاد، کذب میخواند و با تعصب شدید که از دشمنی او نسبت به امیرالمؤمنین ناشی میشود، فضایل امیرالمؤمنین و برتری ایشان بر دیگر خلفا را منکر میشود.
ابنحجر عسقلانی در شرح صحیح بخاری، ضمن نقل روایات صحیح در مورد عقد اخوت بین مسلمانان، در مکه و در مدینه، به انکار ابنتیمیه اشاره میکند و میگوید: وی در کتابی که در رد علامه حلی نوشته است، عقد اخوت بین مهاجرین، و بین پیامبر و امیرالمؤمنین را انکار کرده است و گفته است که عقد اخوت، برای فایده رساندن بعضی به بعض دیگر و ایجاد محبت و همدلی بین مردم تشریع شده است، پس معنی ندارد که بین پیامبر و دیگری، یا بین مهاجرین این پیمان بسته شود؛ سپس ابن حجر میگوید: این روش، رد کردن نصوص تاریخی با قیاس است. او حتی استدلالی که آورده را نیز صحیح نیاورده و از حکمت عقد اخوت غفلت کرده، چون بین مهاجرین، برخی در مال و عشیره قویتر بودند، و اخوت بین افراد قویتر و ضعیفتر (مخصوصاً در شرایط سخت مکه) موجب فایده رساندن به ضعیفان توسط اقویاء است و کمک کردن به ضعیفان بهدست افراد برتر، و با این دلیل مشخص میشود دلیل اخوت پیامبر با امیرالمؤمنین که از کودکی و قبل از بعثت، ایشان سرپرستی امیرالمؤمنین را پذیرفته بود و استمرار پیدا کرده بود؛ همچنین بین مهاجرین دیگری که اخوتشان ثابت شده است، مثل حمزه و زید بن حارثه، ...[4]
بنابراین مشخص میگردد که اظهارات ابنتیمیه در نقلهای تاریخی بیاعتبار و بیارزش است و فقط از روی تعصب و برای رد کردن استدلال مخالفینش دارد که بدون دلیل آن دلایل را دروغ میخواند.
پینوشت:
[1]. سنن، ترمذی، ج5 ص636 حدیث3720. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج42 ص51. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج11 ص36 و37. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
تاریخ خلفا، سیوطی، ص119 و120. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
الاستیعاب، ابن عبدالبر، دار الجیل، بیروت، لبنان، ج3 ص1098. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. اسدالغابه، ابن اثیر، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج4 ص88 و ص104. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. منهاج السنه، ابن تیمیه، ج4، ص32و33؛ ج5، ص71 و ج7، ص117 و 279 و 361. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، ج7، ص271. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
Add new comment