جشن میلاد پیامبر، جشن شكر اعطای نعمت وجود ایشان است
نعمتهايی را كه خداوند متعال برای افراد بشر ارزانی داشته، بیحد و بیشمار است. يكی از نعمتهای الهی، وجود مبارك رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) است كه به واسطه ايشان جهان انسانيت از گمراهی و جهل جاهليت نجات يافت؛ با اين توضيح، از نظر مسلمانان، جشن ولادت، جشن شكرگذاری و سپاس از اعطاء وجود پيامبر (صلیاللهعليهوآله) است.
از طرفی، شكر نعمت نيز واجب و امر پسنديده و عقلایی است و هيچگونه منع شرعی نيز در اينباره وجود ندارد.
حال سؤال اين است كه آيا شكر نعمت نيز از نظر وهابيت بدعت است؟
ابن حجر عسقلانی، از علمای مشهور اهل سنت، ولادت پيامبر اكرم (صلیاللهعليهوآله) را از نعمتهای بزرگ الهی دانسته و در عبارت صريح و روشن، جشن ولادت آن حضرت را از مصاديق شكر نعمت محسوب میکند.
نكته مهم در سخنان وی اين است كه فتوای خود را در جواز جشن مولودی، مستند به روايت صحيح کرده كه در آن رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) عمل جشن يهوديان را برای شكرگذاری غرق شدن فرعون و نجات حضرت موسی تقرير كرده است. ابنحجر از اين روايت صحيح نتيجه میگيرد كه اگر به قصد شكرگذاری، اينگونه مراسم برگزار شود، جايز است.
سيوطی در اين زمینه میگوید: «از شيخ الاسلام حافظ زمان، ابو الفضل احمد بن حجر درباره جشن ولادت پيامبر سؤال شد و پاسخ ايشان اين است: اصل جشن ولادت، امر جديدی است كه از گذشتگان صالح در سه قرن نخست نقل نشده است؛ اما در عين حال، مشتمل بر خوبی و بدیها است؛ پس اگر كسی، كار خوبش را انجام دهد و از كار بدش دوری كند، عملش بدعت نيكوست.»[1]
وی بعد از اين فتوا، سخنان خود را مستند به روايت صحيح میکند و میگويد:
«برای من روشن شده است كه جشن مولود، ريشه در اصل ثابتی دارد كه در صحيحين ثابت شده و آن اينكه رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) در مدينه تشريف آورند، يهوديان در روز عاشورا روزه میگرفتند، حضرت دليل آن را از آنان سؤال کرد. آنها گفتند: اين روزی است كه خداوند فرعون را غرق کرد و موسی را نجات داد، ما برای انجام شكر خدا اين روز را روزه میگيريم.
ابنحجر میگويد: از اين روايت استفاده میشود كه انجام شكر خدا بر آنچه كه خداوند در يك روز معين بر انسان منت نهاد، همانند اعطاء نعمت و يا دفع عقوبت، لازم است. اين شكر بر نعمت الهی در هر سال و در اين روز معين بر میگردد، و شكرگذاری برای خدا با انواع عبادت همانند: سجده كردن، روزه گرفتن، صدقه دادن، تلاوت قرآن حاصل میشود، و چه نعمتی بزرگتر از نعمت وجود پيامبر رحمت در اين روز است؟ بنابراين، اين روز سزاوار شكرگذاری است تا با داستان نجات حضرت موسی در روز عاشورا مطابقت كند؛ اما اعمالی كه در اين روز انجام میشود، بايد مصداق شكر خداوند باشد، همانند: تلاوت قرآن، اطعام كردن، صدقه دادن، مديحه سرايی در مقام نبوت، و چيزی كه دلهای انسان را به سوی انجام خير و عمل آخرت سوق میدهد. ...»[2]
پینوشت:
[1]. «وقد سئل شيخ الإسلام حافظ العصر أبو الفضل أحمد بن حجر عن عمل المولد فأجاب بما نصه : أصل عمل المولد بدعة لم تنقل عن أحد من السلف الصالح من القرون الثلاثة ولكنها مع ذلك قد اشتملت علي محاسن وضدها ،فمن تحري في عملها المحاسن وتجنب ضدها كان بدعة حسنةوإلا فلا.» الحاوی للفتاوی، سیوطی، ج1، ص188.
[2]. «قال: وقد ظهر لي تخريجها علي أصل ثابت وهو ما ثبت في الصحيحينمن أن النبي صلي الله عليه وسلّم قدم المدينة فوجد اليهود يصومون يوم عاشوراء فسألهم فقالوا هو يوم أغرق الله فيه فرعون ونجي موسي فنحن نصومه شكراً لله تعالي.
فيستفاد منه فعل الشكر لله علي ما من به في يوم معينمن إسداء نعمة أو دفع نقمة ، ويعاد ذلك في نظير ذلك اليوم من كل سنة ، والشكر لله يحصل بأنواع العبادة كالسجود والصيام والصدقة والتلاوة ،وأي نعمة أعظم من النعمة ببروز هذا النبي نبي الرحمة في ذلك اليوم ،وعلي هذا فينبغي أن يتحري اليوم بعينه حتي يطابق قصة موسي في يوم عاشوراء ، ...
وأما ما يعمل فيه فينبغي أن يقتصر فيه علي ما يفهم الشكر لله تعالي من نحو ما تقدم ذكره من التلاوة والإطعام والصدقة وإنشاد شيء من المدائح النبوية والزهدية المحركة للقلوب إلي فعل الخير والعمل للآخرة...» الحاوی للفتاوی، سیوطی، ج1، ص188.
Add new comment