پیامبر اکرم در سالگرد ولادتش، قربانی كرد
بنباز از بزرگان و مفتیان وهابیت، در مورد جشن ولادت پیامبر اکرم (صلیاللهعليهوآله) فتوا به حرمت داده است؛[1] فتوای او به اين دليل استوار است كه جشن سالگرد ولادت، از سوی آن حضرت و صحابه انجام نشده است؛ اين معيار در بدعت دانستن بسياری از افعال و اعمال، از سوی وهابيت مطرح میشود و يكی از مصاديقش، موضوع مورد بحث است.
در پاسخ اين شبهه بايد گفت:
اتفاقاً خود رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) نيز در سالگرد ولادتش، دوباره جشن عقيقه خودش را (كه شكرگزاری محسوب میشود) تكرار كرده است و اين مطلب در روايت معتبر اهل سنت آمده و جالب اين است كه سيوطی، يكی از علمای شناخته شده اهل سنت، به اين روايت بر استحباب جشن مولودی پيامبر اسلام (صلیاللهعليهوآله) استدلال كرده است.
سيوطی بعد از اينكه فتوای ابنحجر عسقلانی را بيان میکند و استناد وی را به روزهداری يهوديان در روز عاشورا به شكرانه نجات حضرت موسی (عليهالسلام)، بيان كرده، خودش نيز بر استحباب جشن مولودی پيامبر، به اين روايت استناد كرده و میگويد:
«میگويم: برای من جشن مولودی پيامبر بر اصل ديگری آشكار شده است و آن روايتی است كه بيهقی از انس روايت كرده كه رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) بعد از رسيدن به مقام نبوت، از جانب خودش عقيقه (قربانی) کرد؛ با آنكه طبق روايات، عبدالمطلب برای رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) در روز سوم تولد ايشان عقيقه كرده بود، و عقيقه دوباره انجام نمیشود؛ پس ايشان، اين كار را به خاطر شكر و حمد خدا بر اينكه او را «رحمت للعالمين» قرار داده، انجام داد و خواسته است اين كار را برای امت خود تشريع كند؛ چنانكه بر خودش درود میفرستاد.
پس برای ما هم مستحب است شكر خدا را به خاطر تولد ايشان، با اجتماعاتمان بهجا آوريم و به فقيران اطعام کرده، كارهای ديگري را كه موجبات خوشحالی است، انجام دهيم.[2]
نكته مهم در كلام سيوطی است كه میگويد: رسول خدا جشن عقيقه را به دو جهت انجام داد؛ اظهار شكر و تشريع اين كار برای امت؛ آنگاه نتيجه میگيرد كه جشن مولودی هم با اين معيار مستحب است.
حلبی نيز بعد از نقل روايت، تصريح کرده كه سيوطی اين روايت را به عنوان يك اصل و اساس براي برگزاری جشن مولود پيامبر قرار داده است: «سیوطی روایت بیهقی را برای جشن میلاد، اصل قرار داده است و میگوید عقیقه دو بار انجام نمیشود، پس این فعل پیامبر بر اظهار شكر و تشريع اين كار برای امت، حمل میگردد.»[3]
روايت عقيقه رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) در منابع اهل سنت نقل شده و در اين قسمت، سخنان چند تن آنان را در صحت اين روايت ذكر میکنیم:
مقدسی بعد از نقل روايت، به صحت سند آن تصريح كرده است و میگوید: «انس نقل میکند که پیامبر پس از مبعوث شدن به رسالت، از طرف خود عقیقه کردند، که سند این روایت صحیح است.»[4]
ابو بكر هيثمی نيز میگويد: از انس روايت شده كه رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) بعد از بعثت از جانب خودش عقيقه كرد. اين روايت را بزار و طبرانی در اوسط نقل كرده و رجال طبرانی رجال صحيح هستند، جز هيثم بن جميل كه او هم ثقه است.[5]
دمياطی نيز سند اين روايت را حسن میداند و میگويد: نيكو است كه از جانب خود عقيقه کنیم؛ چنانچه در روايتی كه گذشت، رسول خدا از جانب خودش بعد از بعثت عقيقه انجام داد؛ ادعاي نووی بر بطلان اين روايت مردود است، بلكه اين روايت، حديث حسن است.[6]
پینوشت:
[1]. «لأن الرسول صلي الله عليه وسلم لم يفعله ولا خلفاؤه الراشدون ولا غيرهم من الصحابة.» الباعث علی إنكار البدع والحوادث، ابوشامه، ج1، ص107.
[2]. «قلت : وقد ظهر لي تخريجه علي أصل آخر وهو ما أخرجه البيهقي عن أنس أن النبي صلي الله عليه وسلّمعق عن نفسه بعد النبوةمع أنه قد ورد أن جده عبد المطلب عق عنه في سابع ولادته والعقيقة لا تعاد مرة ثانية ،فيجعل ذلك علي أن الذي فعله النبي صلي الله عليه وسلّم إظهار للشكر علي إيجاد الله إياه رحمة للعالمين وتشريع لأمتهكما كان يصلي علي نفسه لذلكفيستحب لنا أيضاً إظهار الشكر بمولدهبالاجتماع وإطعام الطعام ونحو ذلك من وجوه القربات وإظهار المسرات.» الحاوي للفتاوي، ج 1، ص 188.
[3]. «والحافظ السيوطي ...وجعله أصلا لعمل المولدقال لأن العقيقة لا تعاد مرة ثانية فيحمل ذلك علي أن هذا الذي فعله النبي صلي الله عليه وسلم إظهارا للشكر علي إيجاد الله تعالي إياه رحمة للعالمين وتشريعا لأمته ...» السيرة الحلبية في سيرة الأمين المأمون، حلبی، ج 1، ص 130. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. «أخبرنا محمد بن أحمد بن نصر بأصبهان أن الحسن بن أحمد الحداد أخبرهم وهو حاضر ابنا أبو نعيم ابنا سليمان بن أحمد الطبراني ثنا أحمد بن مسعود هو المقدسي قثنا الهيثم بن جميل قثنا عبد الله بن المثني عن ثمامة بن عبد الله بن أنس عن أنس أن النبي صلي الله عليه وسلم عق عن نفسه بعدما بعث نبيا إسناده صحيح.» الأحاديث المختارة، مقدسی، ج5، ص204. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. «وعن أنس أن النبي صلي الله عليه وسلم عق عن نفسه بعد ما بعث نبيا رواه البزار والطبراني في الأوسط و رجال الطبراني رجال الصحيح خلا الهيثم بن جميل وهو ثقة.» مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، هیثمی، ج4، ص59.
[6]. «وحسن أن يعق عن نفسه كما مر لخبر أنه صلي الله عليه وسلم عق عن نفسه بعد النبوة قال في فتح الجواد وادعاء النووي بطلانه مردود بل هو حديث حسن.» حاشية إعانة الطالبين علي حل ألفاظ فتح المعين، دمیاطی، ج2، ص336. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
Add new comment