رد حدیث «شهرت نام ابوبکر در آسمان به حلیم بودن» توسط علمای اهل سنت
بسیاری از روایاتی که در کتب حدیث اهل سنت وارد شده است، از درجه اعتبار و صحت نزد علمای ایشان ساقط است، به حدّی که در کتب صحیح و معتبر ایشان که اذعان به آن احادیث دارند هم بعضا ساکت شدهاند، چرا که با احادیث صحیح دیگر یا تناقض دارند و یا جعلی و دروغین بودن آن ثابت میشود؛ مثلا طبری میگوید از جمله احادیثی که به پیامبر اسلام نسبت دادهاند که تهمتی آشکار و نارواست این حدیث است که از ابوهریره نقل شده که گفته: «جبرئيل از آسمان به سوی رسول خدا آمد و مدتی را با حضرت نجوا داشت، پس ابوبکر بر پیامبر گذر کرد، جبرئیل عرضه داشت: یا محمد این شخص پسر ابوقحافه است؟ پیامبر فرمودند: مگر ملائکه آسمان ابوبکر را میشناسند؟ جبرئیل گفت: قسم به آنکه شما را به پیامبری برانگیخت، شهرت ابوبکر در آسمان بیش از شهرتش در زمین است و نامش در آسمان مشهورتر از نامش در زمین است و او در آسمان به حلیم معروف است.»[1]
در برخی از روایات دیگر تحت همین مضمون، اینگونه آمده که جبرئیل به پیامبر عرضه داشت: این شخص صحابی تو، ابوبکر، است؟ ... نامش در آسمان صدیق و در زمین عتیق است و ملائکه او را حلیم قریش نام نهادند... او در دنیا با تو و در کنار توست و بعد از تو، خلیفهات است؛ این حدیث هم مانند احادیث دیگر که در کتب اهل سنت وارد شده است نیز توسط بزرگان از علمای اهل سنت، با صراحت هر چه تمامتر، به جعلی و موضوع بودن آن اذعان شده است و آن را تکذیب کرده و باطل دانستهاند.
ابن جوزی، متخصص در فن حدیث شناسی و شناخت حدیث صحیح از باطل، به نقد این حدیث پرداخته و جعلی و ساختگی و موضوع بودن این خبر اعتراف و اقرار کرده است. او در ادامه سخنان خود میگوید: ابن حبان گفته است استدلال به روایاتی که در سلسله سند آن «اسماعیل بن محمد» وجود دارد، جایز نیست، چرا که او اسناد روایات را زیر و رو میکند و عبارات احادیث مختلف را که از دیگران رسیده است، با یکدیگر تلفیق و مخلوط میکند و به دیگران (افراد بعدی) میرساند و نیز محمد بن طاهر مورخ و محدث، مشهور به مقدسی شیبانی این شخص را کذّاب و دروغگو دانسته است.[2]
ذهبی هم درباره این شخص میگوید: حدیثی که راوی آن «اسماعیل بن محمد» در سلسله سند آن باشد، ظلمت و ظلمانی بودن، سرتاپای آن حدیث را فرا گرفته است و غیر قابل قبول است.[3] سیوطی بعد از نقل مطالبی میگوید: اسماعیل بن محمد، سارق و دزد حدیث است که استدلال به مرویاتش جایز نیست و محمد بن طاهر مقدسی شیبانی در حق او گفته که شخصی دروغپرداز است.[4] ابنعدی افراد دیگری از سلسله سند این حدیث را مثل (احمد بن حسن) سارق حدیث دانسته که احادیث دیگران را به خود نسبت میدهد.[5] دارقطنی او را کذاب دانسته است.[6]
همچنین بزرگان دیگری مثل عسقلانی، شوکانی، ابن العراق و... به جعلی و ساختگی بودن این حدیث اعتراف کردهاند و کسی هم با حکم ابن جوزی به مجهول بودن این روایت مخالفتی نکرده است، فلذا این حدیث در فضیلت ابوبکر از حیز انتفاع ساقط است.
پینوشت:
[1]. الریاض النضره...، محب الدین طبری شافعی، دار المغرب الاسلامی، بیروت، لبنان، ج۱ ص۴۰۹.
[2]. الموضوعات، ابن جوزی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج۱ ص۲۳۵.
المجروحین، ابن حبان، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج۱ ص۱۳۰.
[3]. میزان الاعتدال، ذهبیُ دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج۱ ص۴۰۷ رقم ۹۳۶.
[4]. اللآلی المصنوعه...، سیوطی، دار المکتبه التجاریه الکبری، قاهره، مصر، ج۱ ص۲۷۰. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. الکامل فی الضعفا الرجال، ابن عدی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج۱ ص۴۲۴.
[6]. الضعفا و المتروکون، دارقطنی، موسسه الرساله السعودیه، ریاض، عربستان، ص۱۱۳.
Add new comment