رد حدیث «داخل شدن در بهشت مشروط به محبت ابوبکر» توسط علمای اهل سنت
بعد از رحلت پیامبر اکرم، احادیث صحیح که صحابه مستقیماً از شخص پیامبر اسلام شنیده بودند، توسط خلفای وقت، از نشر و توضیح آن منع شدند و بنا به نقل تاریخ، ابوبکر حدود پانصد حدیث را جمع آوری کرد و آن را آتش زد و سوزانید و عمر بن خطاب نیز والیان خود را از بیان احادیث در میان مردم منع میکرد و دستور داد فقط برای مردم قرآن خوانده شود. اما اوج خباثت صحابه در زمان حکومت بنیامیه و توسط معاویه صورت پذیرفت. او به حکّام و والیان تحت امر خود نوشت که تا میتوانند احادیث و روایات جعلی در فضل و منقبت خلفا بسازند و پاداش نقدی و... دریافت کنند، لذا دنیا پرستان هم کوتاهی نکردند و کردند آنچه را که نباید انجام میدادند.
مثلا از جمله افترائاتی که به شخص پیامبر اسلام نه، بلکه به خداوند متعال بستند و آن را در ردیف فضایل ابوبکر بیان داشتند، این حدیث سخیف و دروغی بود که قلم بهدستان مکتب سقیفه و عمَال بنی امیه آن را ذکر کردند و آن حدیث این است: «عبدالله بن عمر بن خطاب میگوید: رسول خدا فرمودند که در آن شبی که ابوبکر متولد شد، خداوند روی به بهشت کرده و فرمود به عزت و جلالم سوگند که داخل در تو نمیکنم مگر کسی را که این مولود را دوست داشته باشد.»[۱]
در رد این حدیث جعلی، علمای اهل سنت از جمله محب الدین طبری میگوید: این روایت را علی بن نعیم بصری ذکر کرده، ... این حدیثی است غریب (یعنی راوی آن متفرّد و یک نفر است.)[۲] افراد دیگر مثل خطیب بغدادی،[۳] ابن جوزی،[۴] ذهبی،[۵] و... حکم به کذب و افتراء و جعلی بودن این حدیث دادهاند. چرا که در سلسله سند این حدیث، افرادی قرار دارند که یا مجهول هستند، یا مورد وثوق و اعتماد نیستند، و یا وضاع الحدیثند. مثلا ابن جوزی مینویسد: محمد بن سرَی تمَار که در سلسله سند این حدیث قرار دارد، مورد انکار رجالیین قرار دارد و در نتیجه این حدیث از درجه اعتبار ساقط است.[۶ّ]
ذهبی نیز مینویسد: احمد بن محمد هروی (که از مقدوحین و مجروحین به شمار میآید) و تصریح میکند که او حدیث باطل و غیر قابل قبولی را روایت کرده است،[۷] در سند این روایت است؛ سیوطی با اینکه این روایت را در کتاب خود نقل کرده، اما تصریح میکند که در سلسله سند این روایت، افرادی مثل مسرّه بن عبدالله خادم و محمد بن سرّی تمّار که دو راوی این حدیث از اجدس بن عصمه هستند، ضعیف بوده و اهل جعل و وضع و دروغپردازی بودهاند.[۸] ابن ابی حاتم میگوید در طریق این حدیث، دو نفر به نامهای «محمد بن عبدالله بن ابراهیم اشنانی» و «محمد بن عبدالله بن مهاجر شعیثی نصری دمشقی» قرار دارند که اولی دجّال و شیطان بوده و کارش جعل و وضع حدیث است و دومی هم منقولاتش قابل احتجاج نیست.[۹] در نتیجه اینگونه احادیث، هیچ شک و تردیدی باقی نمیگذارد که جعلی و ساختگی بوده و با حقایق تاریخی هیچگونه همخوانی و سازگاری ندارد، چرا که اگر داخل شدن در بهشت بر کسیکه دوستی ابوبکر را ندارد حرام باشد، اهل سنت باید حکم کنند که افرادی مانند سعد بن عباده و صحابه دیگری که سر سازگاری با ابوبکر نداشتند، باید مخلد در آتش جهنم باشند، در حالیکه بعید است اهل سنت ملتزم به چنین حکمی باشند.
پینوشت:
[۱]. اللآلی المصنوعه...، سیوطی، دار المکتبه التجاریه الکبری، قاهره، مصر، ج۱ ص۲۶۸.
[۲]. الریاض النضره...، محب الدین طبری شافعی، دار المغرب الاسلامی، بیروت، لبنان، ج۲ ص۱۵۵.
[۳]. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج۴ ص۷۸.
[۴]. الموضوعات، ابن جوزی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج۱ ص۲۳۴.
[۵]. میزان الاعتدال، ذهبی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج۱ ص۲۶۰.
[۶]. الموضوعات، ابن جوزی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج۱ ص۲۳۴.
[۷]. میزان الاعتدال، ذهبی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج۱ ص۲۸۲.
[۸]. اللآلی المصنوعه...، سیوطی، دار المکتبه التجاریه الکبری، قاهره، مصر، ج۱ ص۲۶۸.
[۹]. الجرح و التعدیل، ابن ابی حاتم، دار المعرفه، بیروت، لبنان، ج۷ ۲۰۴.
Add new comment