استناد معتزله، امامیه و اشاعره به آیات قرآن، دربارهی ایمان
در اسلام، خدا و روح و عالم غیب و رسالت و نبوت و ایمان و ... اساس توحید و فلسفه اسلامی بهشمار میرود و این حقایق برای مسلمانان، اصولی است اساسی که اگر به آن ایمان نداشته باشند، نمیتوانند مکتب اسلام را بپذیرند، لذا برای رسیدن به اینگونه حقایق باید بر اساس آن پی ببرند، که کلمه ایمان یکی از همین موارد است که جایگاه ممتازی نزد مسلمانان دارد و مسلمین واقعی بهواسطه آن شناخته میشوند.
کلمه ایمان از نظر لغوی به معنای گرویدن، عقیده داشتن، ایمن کردن و باور داشتن است و در اصطلاح عبارتست از معرفت، توأم با تسلیم قلبی و خضوع و خشوع دل به خداوند متعال و رسول او و آموزههایی که به بشریت ارائه کردهاند. این کلمه در میان فرق و مذاهب اسلامی، مثل معتزله یعنی تصدیق و اقرار و عمل به آن است.[1] نزد اشاعره عبارتند از تصدیق پیامبر اکرم در آنچه از جانب خداوند متعال آورده، چه به صورت اجمال و چه به صورت تفصیل،[2] و نزد امامیه عبارت است از تصدیق به یگانگی خداوند و صفات و عدل او و اعتراف به رسالت پیامبر اکرم و آنچه از سوی خداوند آورده است.[3]
هر کدام از مذاهب اسلامی، با تکیه به برخی از آیات قرآن استدلال به کلمه ایمان را دست مایه خود قرار دادهاند که گویای همان تعاریفی است که از آن کردهاند. مثلاً اشاعره به این نوع از آیات استناد کردهاند که خداوند میفرماید: «أُولَٰئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ[مجادله/22] آنها کسانی هستند که خداوند ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته است.» و یا این آیه شریفه که میفرماید: «إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ.[نحل/106] به جز کسیکه مجبور شود در حالیکه دلش به ایمان مطمئن است.» و نیز این آیه شریفه: «وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ[حجرات/14] و هنوز ایمان در دلهای شما وارد نشده.» مکتب معتزله به این آیات استناد کردهاند که خداوند میفرماید: «إِنَّ اَلدِّینَ عِنْدَ اَللَّهِ اَلْإِسْلامُ.[آل عمران/19] دین نزد خدا اسلام است.» و یا این آیه شریفه که میفرماید: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ.[آل عمران/85] کسیکه غیر از اسلام آیینی برای خود برگزیند از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانکاران است.» و امامیه به اینگونه از آیات استشهاد میکنند که: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ.[نمل/14] و آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند در حالیکه در دل به آن یقین داشتند.» و یا این آیه شریفه از قرآن که میفرماید: «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا.[حجرات/14] عربهای بادیه نشین گفتند ایمان آوردهایم بگو شما ایمان نیاوردهاید.» و یا این آیه که میفرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ.[بقره/8] گروهی از مردم گویند ما ایمان آوردهایم به خدا و به روز قیامت و حال آنکه ایمان نیاوردهاند.»
در نتیجه طبق دیدگاههای این سه گروه، ایمان به اقرار زبانی و تصدیق قلبی و یا به یکی از این دو و یا موارد دیگری که در دین وارد شده برمیگردد، هر چند که با هم اختلاف نظر عقیدتی دارند، اما سبب دوری نسبت به یکدیگر در اصل دین نمیشود.
پینوشت:
[1]. ابوحنیفه، شیخ محمد ابوزهره، دارالفکر، بیروت، لبنان، ص147.
[2]. شیعه در برابر معتزله و اشاعره، آستان قدس رضوی، مشهد، ایران، ص307.
[3]. همان، ص310.
Add new comment