جنایات یزید و لعن او توسط خداوند
خداوند در قرآن به کسانیکه قتل و غارت میکنند، هم لعن فرموده و هم وعدهی عذابی سخت را به آنان وعده داده است، از جمله این آیه شریفه که میفرماید: «وَمَنْ یَقْتُلْ مُومِناً مُتَعَمِّداً فَجززاءُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها وَ غَضَبَ اللهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذابَاً عَظیماً.[نسا/93] هر که مؤمنی را عمداً به قتل برساند، جزایش جهنم خواهد بود که در آن برای همیشه باقی خواهد بود و خداوند بر او غضب و او را لعنت میکند و برای او عذابی عظیم آماده کرده است.» لذا مصداق این آیه از قرآن افرادی مانند یزید و پدرش معاویه هستند که در زمان حکومت خود جنایات بیشماری بهوجود آوردند که تاریخ خود گواه بر اعمال ننگین آنهاست. اما برخی معتقدند نمیتوان یزید را لعن کرد.
حال با گذری در کتب فریقین مییابیم که قطعاً یزید با جنایاتش مورد لعن خداوند در این آیه قرار میگیرد. مثلاً در مورد یزید آمده است: «ویران کردن کعبه، قتل پسر پیامبر در کربلا، واقعهی حرّه» از جنایات او در سه سال حکومتش بوده است. حتی ابنتیمیه ناصبی هم خودش بر این فجایع و حوادث تلخ، در کتابش اعتراف صریح میکند.[1] همچنین دینوری در مورد جنایات یزید مینویسد که: «یزید، به مسلم بن عقبه، فرماندهی لشکر خود دستور داد که اگر مردم مدینه با او بیعت نکنند، همه را قتل عام کند و برای لشکریانش همه چیز مباح شود...»[2] همچنین بلاذری نقل میکند که: «در یورش لشکریان یزید به مدینه الرسول، به هزاران زن تجاوز شد و هزاران کودک به دنیا آمد که پدرانشان معلوم نبودند؛... از اینرو آنها را اولاد حرّه مینامیدند.»[3] و نیز بیان شده است که: «در کوچههای مدینه، از جسدهای کشتهشدگان پر شده و خونها تا مسجد پیامبر بر زمین ریخته شده بود...»[4] و نیز آمده است که: «کودکان در آغوش مادرانشان محکوم به مرگ شدند...»[5] و باز نوشتهاند: «که در واقعهی حرّه از اصحاب پیامبراکرم، هشتاد نفر کشته و پس از آن روز، دیگر صحابی بدری باقی نماند و از قریش و انصار هفتصد نفر کشته شده و از مردم و تابعین بالغ بر دههزار نفر از دم تیغ شمشیر گذرانیده شدند...»[6]
بنابراین با این گزارشات از جنایات یزید، مشخص میشود خداوند در قرآن به کسی همچون یزید، لعن کرده و این فجایع در کتب علمای اهل سنت مکتوب شده است، اما برخی لعن یزید را قبول ندارند. فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، موسسه قرطبه، قاهره، مصر، ج4 ص575.
[2]. اخبار الطوال، ابوحنیفه دینوری(متوفای282)، دار احیا التراث العربیه، بیروت، لبنان، ص312- 313.
[3]. فتوح البلدان، بلاذری، مکتبه النهضه المصریه، قاهره، مصر، ج3 ص381.
البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج11، ص621. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، دار صادر، بیروت، لبنان، ج4 ص113.
[5]. الامامه و السیاسه، ابن قتیبه دینوری، انتشارات شریف رضی، قم، ایران، ج2 ص215.
[6]. البدایه و النهایه، ابن کثیر، دار احیا التراث العربی، بیروت، لبنان، ج8 ص242. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
Add new comment