انحرافات، بدعتها
برخی از صوفیه یکی از راههای دریافت اسرار را شاهدبازی قطب با مرید میدانند. محمدعلی کرمانشاهی رواج این انحراف را از فرقه کرامیه میداند، زیرا آنها قائل به اباحهگری در اعمال بودند و بسیاری از کبائر را برخود حلال میدانستند.
برخلاف دستورات اسلامی، برخی فرقههای صوفیه معتقدند بعد از رسیدن به مقامی از مقامات طریقتی، تکلیف شرعی از ایشان برداشته میشود. از میان فرقههایی که این عقیده را دارند، میتوان به فرقه حبیبیه اشاره کرد. این فرقه معتقد است وقتی مرید به مرتبه معرفت رسید، دیگر نیازی به انجام تکالیف شرعی ندارد.
همواره از شاهدبازی و نظربازی صوفیه بهعنوان یکی از بزرگترین انحرافات صوفیه سخن بهمیان آمده است. که درواقع این انحرافات برخاسته از اساسیترین انحراف فرقه حلمانیه است که معتقدند خداوند متعال در انسانهای زیبارو حلول کرده است.
همواره قرآن در نزد صوفیه در حاشیه قرار داشته و احترام و جایگاه ویژهای که مسلمانان برای قرآن قائلاند صوفیه قائل نیستند ولی از طرف دیگر برای اشعار و سخنان خود و بزرگان صوفیه ارزش والایی قائلند. چنانچه بزرگان صوفیه با خواندن قرآن شور و حالی به آنها دست نمیدهد ولی با شنیدن شعری منقلب میشوند.
یکی از قواعد فقهیه که در زندگی و دارایی مردم، نقش اساسی دارد قاعده تسلط یا سلطنت است، که ثابت میکند هرکس نسبت به اموال خود اختیار و تسلط کامل دارد و هيچ كس نمىتواند او را بدون مجوز شرعى از تصرفات در آن منع كند. در حالیکه بعضی از سران صوفیه، این قاعده را نقض کرده و معاملات مردم در اموالشان را منوط به اجازه قطب میدانند.
بعضی از صوفیان در عقائد خودشان، شطحیات و سخنان کفرآلودی دارند که آزادی از قید بندگی خدا، نمونهای از آن است، تا اینچنین هم خودشان را برتر از دیگران بدانند و هم خود را از قید بندگی خداوند آزاد دانسته و شریعت را ترک کنند.
از میان مخالفان صوفیه میتوان به علمای شیعه و سنی اشاره کرد. این جوزی یکی از علمای اهلسنت است که در کتاب معروف خود به نام "تلبیس ابلیس" به انحرافات مختلف صوفیه اشاره کرده است. او برخی از انحرافات صوفیه را نام برده و معتقد است که این امور کمینگاه شیطان در میان صوفیان است.
یکی از اعمالی که از قدیم در بین اکثر صوفیان مرسوم بوده و در حال حاضر هم در بین آنان رواج دارد سماع است، که صوفیان آن را یکی از راههای رسیدن به خدا و بهترین عمل نزد پروردگار دانسته و حتی این عمل حرام را بهعنوان نماز حقیقی برای یک صوفی معرفی میکنند.
یکی از توجیهات فرقه صوفیه، دربارهی مذهب سران خود، که مذهبی غیر شیعه داشتند، ادعای تقیه است تا رسوائی برملاشدن سنی بودن آنان را رفع کنند، چنانچه در مورد مذهب جنید بغدادی که رجالشناسان، سنّیبودن وی را مسلم دانستهاند، گفتهاند که جنید به تقیه و پنهانکردن عقیدهی خود از دیگران رفتار میکرد.
در طول تاریخ صوفیه به نامهای متعدد خوانده شدهاند. علت نامگذاری ایشان به نامهای متفاوت، عقاید مختلف صوفیه در طول زمان بوده است. یکی از دیگر علتها برای نامگذاری ایشان انتساب این فرقه به افراد مختلف ازجمله منصور حلاج و بایزید بسطامی است. اما عمده دلیل نامگذاری صوفیه منسوب بودن این فرقه به عقاید مختلف است.
در شرح حال بزرگان صوفیه مطالبی بیان شده که در شأن یک شخص عادی نیست چه برسد به شخصیتی که او را عارف میدانند. چنانچه نقل کردهاند ابوسعید ابوالخیر با شنیدن آیات قرآن به رقص و دست افشانی میپرداخته است. حال آنکه اهلبیت (علیهم السلام) با شنیدن آیات قرآن دچار حزن و اندوه شده و گریه میکردند.
آیهی اکمال در روز عید غدیر، برای تکمیل دین، که همان برگزیده شدن حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) برای جانشینی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) باشد، نازل شده است، اما صوفیان از این آیه به نفع خودشان سوء استفاده کرده و مسئله بیعت و ولایت در زمان غیبت را برای خود مطرح کردند.
سران تصوف از هر مسئلهای برای خود کرامتی میتراشند. کما اینکه خواب خود و مریدان را بهعنوان کرامت برای مریدان نقل میکنند. چنانچه طبق یک خواب، رابعه عدویه را که در آن زمان نوزاد بوده است را شافع هفتاد هزار نفر معرفی میکنند. در حالی که کرامت در خواب حاصل نمیشود.
در حالی صوفیان گنابادی ادعا میکنند که ظاهر و باطن اسلام نزد آنهاست که در شبکههای اجتماعی خود سخنان پولس شخصیت برجسته مسیحی را منتشر میکنند. در حالی که پولس کسی است که بعد از حضرت عیسی (علیه السلام) شریعت مسیحیت را نسخ و بسیاری از تعالیم حضرت مسیح (علیه السلام) را به انحراف کشاند.