مظلومیت پیامبر اکرم از ابتدای ظهور اسلام تاکنون!
اگر مروری بر تاریخ اسلام داشته باشیم، خواهیم دید که از زمان ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان به صورت مخفی، و بعد از آشکار شدن آن، تا چه مقدار پیامبر اکرم مورد ظلم و ستم کفار و مشرکان مکه و قوم یهود قرار گرفته است؛ مظلومیت پیامبر را تاریخ اسلام بیان داشته است که عبارتند از: توهین، تحقیر، تمسخر، سوء قصد، تبعید، برپا کردن جنگ و بعد از رحلت ایشان ظلم به اهل بیتش و همچنین جسارت به ساحت مقدس ایشان با جعل روایات ساختگی و دروغین، همه و همه نشان از مظلومیت این پیامبر بزرگ دارد که ظاهراً هم بعد از گذشت قرنهای متمادی تمامی ندارد، چرا که در این دو قرن اخیر هم، توهین و هتاکی از طرف دشمنان اسلام از قبیل تخریب اماکن مقدس، کشیدن کاریکاتور، نسبتهای ناروا، بدعتهای عجیب و غریب، و نسبت دادن آن به پیامبر اسلام، عدم توجه داشتن به حضرت، خود برگی دیگر از این مظلومیت برای پیامبر خاتم است.
لذا اگر اندکی تفکر کنیم و بیندیشیم، میتوان نتیجه گرفت که منشأ این همه مظلومیتها، روایات جعلی و ساختگی است که گاه معتقدان به آنها، نام صحیح بر آن نهادهاند و بر طبق آن عمل کرده، یا فتوا دادهاند و هرگونه تحقیق و بررسی در آن روایات را بدعت میدانند؛ سند روایات را کاملاً صحیح و غیر قابل مناقشه و صرف بیان شدن در کتب معتبرشان مانند صحیح بخاری و مسلم، آن را ملاک ارزش و اعتبار میدانند.
وهابیت، بر طبق این قاعده: «انّ من روی له الشیخان فقد جاوز القنطره.[1] کسیکه روایتی از بخاری و مسلم برایش روایت گردد، از پل -صحت و اعتبار- عبور کرده است.» از ابتدای موجودیتشان، بر روایات صحیحین عمل کردهاند. آنان توهینها، هتاکیها و ... را به ساحت مقدس پیامبر اسلام نادیده گرفتهاند، در حالیکه با اندک تأمّلی در آیات و روایات، و تاریخ روشن میشود که این روایات، دروغی بیش نبوده و حاکمان وقت، برای توجیه اعمال زشت و خلاف شرع خود، بر گردهی مردم سوار شدند و باجهای کلانی را به راویان دین فروش دادند تا چنین روایاتی را بسازند و در دین وارد کنند؛ برخی از این روایات و فتاوای صادره که حکایت از مظلومیت پیامبر اکرم دارد عبارتند از:
- نوهی محمد بن عبدالوهاب در کتاب خود از ابن مسعود روایتی را نقل میکند که او گفته: «قال ابن مسعود، لان أحلف بالله کاذباً أحبّ الیّ ان أحلف بغیره صادقاً.[2] اگر شخصی سوگند دروغ به خداوند یاد کند، بهتر از آن است که سوگند راست به غیر خدا یاد کند.»
- هیئت افتاء عربستان سعودی چنین حکم دادهاند: «لایجوز اهداء الثواب للرسول صلی الله علیه و سلّم لاختم القرآن ولاغیره، لانّ السلف الصالح من الصحابه رضی الله عنهم، و من بعدهم لم یفعلوا ذلک.[3] اهداء ثواب و ختم قرآن برای رسول گرامی جایز نیست، چون اصحاب پیامبر و دیگران چنین کاری نکردهاند.»
- هیئت افتاء عربستان در پاسخ به سؤالی پیرامون درود و صلوات بر پیامبر اکرم فتوا دادهاند که: «ذکر الصلاة و السلام علی الرسول صلی علیه و سلّم قبل الاذان و هکذا الجهر بها بعد الاذان، مع الاذان، من البدع المحدثه فی الدین.[4] درود و صلوات بر پیامبر، چه قبل و چه بعد از اذان، از بدعتهایی است که در دین ایجاد شده است.»
- فتوای بن باز سعودی در عدم برگزاری جشن میلاد رسول اکرم چنین است: «لایجوز الاحتفال بمولد الرسول صلی الله علیه و سلم ولاغیره، لانّ ذلک من البدع المحدثه فی الدین، لانّ الرسول لم یفعله ولاخلفاوه الراشدون ولاغیرهم من الصحابه ولاالتابعون لهم باحسان فی القرون المفضّله.[5] مراسم میلاد پیامبر اکرم جایز نیست، چون این عمل به سبب عدم انجام آن از سوی آن حضرت، خلفای راشدین، صحابه و دیگر تابعین، بدعت در دین به شمار میرود.»
در نتیجه تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان
پینوشت:
[1]. ارواء الغلیل، البانی، مکتب الاسلامی، بیروت، لبنان، ج5 ص310.
[2]. فتح المجید فی شرح کتاب توحید، عبدالرحمن بن حسن آل شیخ، مطبعه السنه المحمدیه، قاهره، مصر، ص414.
[3]. فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الافتاء، ج3 ص481 رقم فتوا 4994.
[4]. همان، ج2 ص501 رقم فتوا 9696.
[5]. مجموع فتاوی و مقالات متنوعه، بن باز، اشرف علی جمعه و طبعه، محمد بن سعد الشویعر، ریاض، عربستان، ج1 ص183.
إضافة تعليق جديد