رد حدیث «نام خلفا پس از نام رسول خدا در آسمانها»
از جمله احادیثی که توسط مزدوران بنیامیه به عنوان فضیلت برای سه خلیفهی اول نوشتهاند و در نشر و تبیین آن تلاش وافر کردهاند، حدیث کتابت نام ابوبکر و خلفای دیگر است که در کتب روایی اهل سنت وارد شده است، در حالیکه تهمتی به ساحت مقدس رسول خداست، و دلالت میکند که نام ابوبکر و... در هر آسمانی پس از نام مقدش رسول اکرم نوشته شده است.
محب الدین طبری در مناقب ابوبکر و ...، متن حدیث مذکور را اینگونه مینویسند که: «از ابوهریره منقول است که گفت: رسول خدا فرمودند، به آسمانها برده شدم، پس به آسمانی گذر کردم، مگر اینکه دیدم در آن که این نوشته شده بود، محمد رسول الله و پس از نام من نوشته شده بود: ابوبکر صدیق.[1]
در ردّ این حدیث جعلی ابن جوزی میگوید: این حدیث صحیح نیست.[2] ابنحبان گفته در سلسله سند این حدیث، شخصی به نام «عبدالله بن ابراهیم بن زاهر غفاری» جعّال و وضّاع الحدیث بوده و اهل دروغپردازی است و بر تضعیف او اهل فن اتفاق دارند.[3] ذهبی در حکم به جعلی بودن این حدیث، با ابن جوزی موافقت کرده و به طرق دیگر آن نیز قدح و طعن وارد کرده است و به باطل بودن این خبر و دروغین بودنش اذعان کرده است.[4]
جالبتر اینکه پیروان سقیفه و دشمنان دین و مذهب، وقتی دیدند با نام ابوبکر به امیال و خواستههای خود نرسیدند و دو خلیفه بعدی هم محروم از منقبت و فضائل نشوند، درصدد برآمدند تا با اضافه کردن نام «عمر بن خطاب» و «عثمان»، آنان را هم از این فضیلت دروغین بهرهمند سازند، اما باز علمای اهل سنت این حدیث را هم ردّ کرده و آن را نپذیرفتند.
اما متن حدیث به نقل از محب الدین طبری این است: از جعفر بن محمد، از پدرش، از جدّش که گفت رسول خدا فرمودند: شبی که به معراج برده شدم دیدم بر ساق عرش نوشته شده: لا اله الا الله محمد رسول الله، ابوبکر الصدیق، عمر الفاروق، عثمان ذوالنورین یقتل ظلماً.[5]
ابن جوزی در کمّ و کیف این حدیث ساختگی با صراحت تمام آن را جزء موضوعات و تهمتهایی محسوب کرده و در راویان آن قدح و طعن وارد کرده است و میگوید: «این خبر از رسول خدا، صحیح نیست و ابوبکر صوفی و محمد بن مجیب (در سلسله سند این حدیث) هر دو دروغگو و دروغپرداز هستند، و یحیی بن معین همین مطلب را دربارهی این دو گفته است.»[6] ذهبی دربارهی «محمد بن مجیب ثقفی کوفی» که در سلسله سند این حدیث قرار دارد میگوید، یحیی بن معین او را دروغگو و دروغپرداز دانسته.[7] ابن ابیحاتم حدیث او را بیاعتبار شمرده است.[8] سیوطی با اینکه بسیاری از احادیث را تصدیق میکند تا از حیّز انتفاع ساقط نشوند، اما ناچاراً برخی از احادیث مثل این روایت وارده را در کتاب خود ضعیف میداند و میگوید قابل اعتماد نیست و حکم به جعلی و موضوع بودن آن کرده است.[9]
پینوشت:
[1]. «لا اله الا الله محمد رسول الله، ابوبکر الصدیق» الریاض النضره...، محب الدین طبری، دار المغرب الاسلامی، بیروت، لبنان، ج1 ص407 رقم328- ج2 ص78 رقم 504.
[2]. الموضوعات، ابن جوزی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص236.
[3]. المجروحین، ابن حبان، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج2 ص36.
[4]. میزان الاعتدال، ذهبی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج6 ص217 رقم 7815.
[5]. الریاض النضره...، محب الدین طبری، دار المغرب الاسلامی، بیروت، لبنان، ج1 ص272 رقم112.
[6]. الموضوعات، ابن جوزی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص252. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. میزان الاعتدال، ذهبی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج6 ص318 رقم 8122.
[8]. الجرح و التعدیل، ابن ابی حاتم، دار المعرفه، بیروت، لبنان، ج8 ص96 زقم415.
[9]. النّکت البدیعات...، سیوطی، دار الجنان، ص275 رقم 295.
إضافة تعليق جديد