مناظره خواندنی هشام بن حکم با نظّام معتزلی
هشام بن حکم از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) است. او از سوی امامان شیعه مورد تأیید قرار گرفته است و چنان جایگاه ویژهای برای خود کسب کرده، که در احوالات او نوشتهاند که هنوز جوانی بیش نبوده و مو بر صورتش نروییده بود که وقتی به مجلس امام صادق (علیهالسلام) وارد گردید، امام صادق (علیهالسلام) در مجلس خود، جایی برای او باز کرد و او را در کنار خود نشانید و منزلت او را در میان اصحاب و بزرگان شیعه بالا برد؛ آنگاه دربارهی او فرمودند: «این مرد با دل و دست و زبانش یاور و یاری کننده ماست» چرا که او پیوسته در کمین ملحدان، بدعتگذاران، منحرفان و دشمنان اهل بیت و با براهین قاطع و استدلالات محکم همچون سدّی آهنین در برابر هجمهها و شبهات و ... ایستادگی میکرد.
از جمله مناظرات او با ابراهیم نظّام معتزلی است. نظّام، بقای همیشگی اهل بهشت را انکار میکرد و مدعی شد که بقای ابدی به خداوند اختصاص دارد و پیرامون این موضوع، میان او و هشام بن حکم مناظره و بحثی درگرفت. هشام در اینباره گفته است بقای خداوند نیازی به علت و سبب ندارد، لیکن بقای آنان مستلزم مشارکت آنها در این صفت با خداوند است. زمانی که نظّام بر عقیدهی خود اصرار و پافشاری کرد که بهشتیان پس از استفاده کامل بهرهی خود از نعمتهای جامد و بیجان، به حالت نخستین خود باز خواهند گشت، هشام بن حکم به او گفت: مگر (کل ما تشتهیه الانفس) یعنی هر چه را بهشتیان بخواهند وعده داده نشده است؟ نظّام گفت: آری و لیکن چنین خواستنی به دل آنها افکنده نخواهد شد، و اگر آن را بخواهند به آنها داده خواهد شد. هشام بن حکم گفت: اگر یکی از بهشتیان به میوهای از میوههای بهشت بنگرد و درخت شاخههایش را به سوی او سرازیر کند تا آن میوه را بچیند، سپس چون دیگرباره نظر کند، نگاهش به میوهی دیگری افتد، و دست دراز کند تا آن را بچیند، در این هنگام جمودی که ادعا میکنی او را فرا گیرد، وی در این حال که دستانش به هر دو درخت آویخته و شاخهها بالا رفته، حالتش حالت کسی خواهد بود که به دار آویخته شده باشد، آیا به تو خبر رسیده است که به دار آویختهای در بهشت وجود داشته باشد؟ نظّام معتزلی گفت این امر محال است. هشام گفت: ای نادان! آنچه تو به زبان آوردهای، از این هم محالتر است.»[1]
در نتیجه دشمنی سختی که میان او و صاحبان اینگونه عقاید و آرای مخالف با اصول اسلام وجود داشته، باعث گردید که بزرگان معتزله با او دشمن گردند و به دروغ و تهمت متوسل شوند و اذهان مردم را نسبت به او بدبین و مشوّش سازند.
پینوشت:
[1]. شیعه در برابر معتزله و اشاعره، هاشم معروف الحسنی، آستان قدس رضوی، مشهد، ایران، ص211-212.
إضافة تعليق جديد