ابومصعب زرقاوی، سرکرده‌ی گروهک تروریستی افراطی تکفیری داعش، در صریح‌ترین موضع‌گیری خود نسبت به شیعیان، علاوه بر این‌که جهل و نادانی خود را نسبت به مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام) علناً بیان کرد، با تبعیت از اسلاف گذشته خود، بغض و کینه خود را هم به شیعیان، در سخنان و گفتارهای پوچ و باطل خود ابراز کرد؛ او پس از تشکیل و بیعت خود با اسامه بن لادن، نام گروهش را به «القاعده فی بلاد الرافدین» تغییر داد و در چند سخنرانی صوتی، مطلبی با عنوان «هل اتاک حدیث الرافضه» را در سایت منبر التوحید و الجهاد منتشر کرد.[1]
او در چند سخنرانی خود، دشمن اول خود را شیعیان و رافضه نامید و رسماً شیعه را منافق و خائن معرفی کرد. او تمام شیعیان را تکفیر کرد و کشتن آن‌ها را جایز، بلکه واجب دانست. او بسیار تلاش کرد تا زمینه را برای تهاجم وسیع و همه‌جانبه اهل سنت سلفی جهادی را بر علیه شیعیان فراهم سازد. او تأسیس شیعه را به دست عبدالله بن سبا یهودی دانست که با هدف تفرقه میان امت اسلامی پدید آمد.[2] در ردّ سخنان او باید گفت شیعه منافق و خائن است یا گروهک به اصطلاح مسلمان داعش، که مجروحان و زخمی‌های خودشان را به اسرائیل منتقل کردند، تا مداوا شوند؟ اگر به غیر از اسرائیل به بلاد دیگر می‌بردند، حرفی نبود، اما واقعیت غیر آن چیزی است که بیان کرده است و همگان می‌دانند. او درباره‌ی عملکرد شیعه می‌گوید: «قتل عامی که شیعه در حق اهل سنت انجام داد، از قتل عامی که در اندلس توسط حاکمان آن صورت گرفت، به مراتب بالاتر بوده است. قبور دسته‌جمعی که توسط صدام (در طول 30 سال حکومتش) در حق شیعه صورت گرفت و عموم جرایم صدام در حق آن‌ها، به یک دهم جرایم روافض در طول سه سال پیش نمی‌رسد.[3] در ردّ این سخن او نیز باید گفت طبق آماری که در سایت‌ها و نشریات و مقالات مختلف آمده است، صدام، طی 30 سال حکومتش، بالغ بر 3 میلیون نفر را به قتل رسانده است که با جستجو در سایت‌ها و برخی شبکه‌ها، ارقام واقعی آن مشخص می‌شود، ضمن این‌که شیعیان عراق و ایران کم تلفات از دست این ملعون ندادند.
او معتقد است که خطر شیعیان از آمریکا بیشتر است و اگر بر عراق مسلط شوند، وضعیت اهل سنت عراق وخیم‌تر خواهد شد؛ چرا که شیعیان به دنبال پیاده کردن نقشه و طرح صفوی‌ها در عراق هستند. این سخن او هم مانند دیگر سخنانش، پوچ و بی‌اساس است و مردم عراق (شیعه و اهل سنت) و دولت عراق، در جنگ با داعش خواستار حضور ایران در کنارشان شدند و با کمک هم‌دیگر غده‌ی سرطانی داعش نابود گردید، پس این سخنان یاوه‌گویی بیش نیست.
او ضرورت برخورد با شیعیان را این‌طور مجسم و ترسیم می‌کند که: «فرض کنید یک مار افعی در منزلتان وجود داشته باشد و از مکان اختفای آن اطلاعی نداشته باشید که آیا در کمد یا زیرزمین مخفی است، نمی‌دانیم کجاست، ولی می‌دانیم که هر لحظه احتمال خروجش از مکان مخفی و نیش زدن آن وجود دارد، لذا بر شما واجب است که دنبال آن در خانه بگردید و سپس سر آن را قطع کنید تا این‌که از شرّ آن در امان باشید، وضعیت ما با شیعیان (رافضی‌ها) همین است.»[4] یا للعجب از این یاوه‌گویی‌ها!

پی‌نوشت:

[1]. نقد جریانهای تکفیری، جمعی از نویسندگان، دار الاعلام، قم، ایران، فصل11 ص287.
[2]. همان، فصل11 ص287.
[3]. هل اتاک حدیث الرافضه، ابومصعب زرقاوی، نشر سایت منبر التوحید و الجهاد، عراق، ص4.
[4]. افکار و تشکیلات داعش، عبدالمحمد شریفات، دار الاعلام، قم، ایران، ص123-124.