افکار و عقاید افراطی تکفیری گروهک داعش
عقاید گروهک افراطی تکفیری داعش، بر اساس تفکر سلفی است که تحت تأثیر مستقیم افکار و عقاید وهابیت است که دیدگاه سلفی دارند و همچنین دیدگاه جهادی دارند که برگرفته از گروههای جهادی معاصر است.[1] این گروهک با تدریس کتب محمد بن عبدالوهاب در عراق و سوریه که تحت نفوذشان بود و پخش این کتب در مقاطع مختلف درسی، شروع به تربیت کسانی کردند که آموزههای دینی وهابیت را میتوان در دیدگاهشان دید.[2] ازجمله آموزههای وهابیت را میتوان در زمینههایی مانند: توحید و شرک، سنت و بدعت، ایمان و کفر، حیات برزخی، بنای بر قبور، طلب شفاعت، زیارت قبور، استغاثه، توسل، تبرّک، شدّ رحال و ... مشاهده کرد که با دیگر مسلمانان مذاهب اسلامی اختلاف دارند.[3] یکی از عالمان اهل سنت که اصالتاً یمنی الاصل است و در امارات متحده عربی ساکن است، دربارهی عقاید و افکار گروهک تکفیری داعش میگوید: «عقاید گروه داعش برگرفته از افکار و عقاید وهابیت است و گروهک داعش، کتابهای محمد بن عبدالوهاب را در مناطق تحت کنترل خود تدریس و پخش میکند.»[4]
لذا اگر نگاهی گذرا به تاریخچه گروهک تکفیری داعش و پیشینه تفکر جهادی سلفی آنان داشته باشیم، به خوبی روشن میشود که اینان همانند گروهک افراطی تکفیری القاعده که خود منشعب از آنان هستند، عقاید و افکار مشخصی را دنبال میکنند که از جملهی آن مشخصهها عبارتند از: خلافت اسلامی، تکفیر کردن، جهاد کردن، جامعه جاهلیت، هجرت کردن، دارالحرب و دارالاسلام، طاغوت، ولاء و براء یعنی (نصرت و محبت و اکرام اهل ایمان را ولاء، و همچنین دوری و دشمنی با کفار و مشرکان را براء گویند.)[5]
در نتیجه، این مشخصهها در حقیقت چکیده و عصاره افکار و دیدگاههای محمد بن عبدالوهاب است، و همانطور که وهابیان خود به آن پایبند و ملتزم هستند، گروههای مختلف افراطی تکفیری نیز این عقاید و افکار را از آنان دریافت میکنند.
پینوشت:
[1]. تقریرات المفیده فی اهم ابواب المفیده، جمعی از نویسندگان، مکتب البحوث و الدراسات الدوله الاسلامیه، بیروت، لبنان، ص15.
[2]. داعش من النجدی الی البغدادی، ابراهیم فواد، مرکز أوال للدراسات و التوثیق، بیروت، لبنان، ص128.
[3]. نقد جریانهای تکفیری، جمعی از نویسندگان، دار الاعلام، قم، ایران، فصل 11 ص278.
[4]. صناعه التوحش، محمد محمود مرتضی، دار الولاء لصناعه و النشر، بیروت، لبنان، ص30.
[5]. نقد جریانهای تکفیری، جمعی از نویسندگان، دار الاعلام، قم، ایران، فصل 11 ص278-282.
إضافة تعليق جديد