دیدگاه ابن تیمیه دربارهی عبادت و تکفیر مسلمانان
یکی از مباحث چالشی ابنتیمیه، مباحث توحید و شرک است. او در بحث عبادت، عقائد خاص خود را دارد و مفهوم عبادت را توسعه میدهد و با برداشتهای خاصی که از این کلمه دارد، برخی از کارهایی را که عبادت نیست، جزء عبادات قرار میدهد و قائل به تکفیر عمل کنندگان به آن عمل از مسلمین شده است. ابنتیمیه تعریفی ظاهرگرایانه از عبادت را در کتاب خود ارائه میدهد؛ او در تعریف عبادت مینویسد: «العباده هی اسم جامع لکل مایحبه الله و یرضاه، من الاقوال والاعمال الباطنه و الظاهره.[1] عبادت اسم جامعی است، بر هر چیزی که خدا آن را دوست بدارد و از آن خشنود شود، اعم از گفتار و اعمال باطنی و ظاهری.» و در جایی دیگر مینویسد: «ان العباده لله هی الغایه الخضوع مع الغایه المحبوبه له و المرضیه له التی خلق الخلق لها.[2] عبادت برای خدا، عبارت است از نهایت خضوع همراه با نهایت دوست داشتن او و رضایت او...» معنای این سخن آن است که هر کسیکه نهایت محبت و نهایت ذلت را برای غیر خدا داشته باشد، آن را عبادت کرده که ظاهراً با منطق کلام خداوند در قرآن سازگاری ندارد، چرا که خداوند در قرآن، امر به خضوع و محبت به پدر و مادر را بیان فرموده است و میفرماید: «وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا.[اسراء/24] و از روی مهربانی و لطف، بال تواضع خویش را برای آنان فرود آور و بگو پروردگارا بر آن دو رحمت آور کما اینکه مرا در کودکی تربیت کردند.»
یبری در تفسیر این آیه مینویسد در مقابلشان ذلیل باش و امر آنها را اطاعت کن، تا زمانی که به معصیت امر نکرده باشند.» در نتیجه معلوم میشود که صرف نهایت خضوع و محبت برای عبادت شدن یک فعل، کافی نیست، چون همه بندگانی که در برابر مولای خود خضوع و خشوع داشتهاند را به دلیل عبادت غیر خدا مشرک بدانیم، لذا قیود دیگری مانند ربوبیت، الوهیت، معبود و... را باید اضافه کرد والّا تعریف کاملی نخواهد بود.
ابنتیمیه با توسعه مفهوم و معنای عبادت، برداشت خاصی کرده است و برخی از کارهایی که عبادت شمرده نمیشود را جزء عبادت قرار داده است و بر همین عقیده، صاحبان اعمال را تکفیر میکند. مثلاً او دعا و طلب از انبیاء و اولیاء و استغاثه به آنها و واسطه قرار دادن آنان را شرک میداند و میگوید: «من یاتی قبر نبی او صالح و یسأله و یستنجده مثل ان یسأله ان یزیل مرضه دوابه او یقضی دینه او ینتقم له من عدوه او... فهذا شرک صریح یجب ان یستتاب صاحبه فان تاب والا قتل[4] کسیکه بیاید به سوی قبر پیامبر، یا فرد صالحی و درخواست و استنجاد کند، مثل آنکه درخواست کند که بیماریش برطرف شود، یا مرضش بهبود یابد یا دِینش اداء گردد و یا از طرف او از دشمنش انتقام گرفته شود و یا ... این شرک آشکاری است؛ لذا انجام دهندگان آنها باید از این اعمال توبه داده شوند والّا باید کشته شوند.»
او با خلط کردن مقدمات صحیح و غلط و ضمیمه کردن عقیدهی صغری و کبرای مورد قبول خود، یعنی اختصاص عبادت فقط برای خدا به اموری که اصلاً عبادت به آنها صدق نمیکند و در کنار هم قرار دادن آنها، شرک و بدعتگذار بودن شخص را نتیجه میگیرد، و به همین خاطر میگوید: «کسیکه کنار قبر پیامبر یا اولیاء الهی برود و طلب حاجت از ایشان کند، مشرک و کافر است ...؛ چنین فردی را باید وادار به توبه کرد و اگر توبه نکرد باید کشته شود.»[5] او با استناد به این آیه شریفه: «يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُ وَ ما لا يَنْفَعُهُ[ حج/12]غیر از خدا، کسی را میخواند که نه ضرر برای او میتواند برساند و نه سودی.» و بلافاصله بیان میکند که: «فلکل من دعا غیر الله فهو مشرک.[6] هر کس غیر خدا را بخواند، مشرک و کافر است.» و همچنین استغاثه و درخواست از اموات را شرک اکبر میداند و مسلمانان را به خاطر «ندای غیر الله» درخواست از اموات، متهم به عبادت غیر خدا میکند و مشرک میداند و تکفیرشان میکند. او میگوید: «اگر کسی به شخصی که از دنیا رفته، بگوید، مرا دریاب، مرا کمک کن، شفاعتم بکن، بر دشمن پیروزم گردان و امثال اینها که تنها خدا بر آن قدرت دارد، شرک صریح است. فاعل آن باید توبه داده شود و اگر توبه نکرد، کشته شود.»
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. مجموع فتاوی، ابن تیمیه، مجمع الملک فهد لطباعه المصحف الشریف، مدینه، عربستان، ج10 ص149.
[2]. همان، ج10 ص150.
[3]. تفسیر جامع البیان فی تاویل القرآن، طبری، دار المعرفه، بیروت، لبنان، ج17 ص418.
[4]. مجموع فتاوی، ابن تیمیه، مجمع الملک فهد لطباعه المصحف الشریف، مدینه، عربستان، ج3 ص395.
[5]. همان، ج27 ص72.
[6]. همان، ج27 ص74.
[7]. الاستغاثه فی الرد علی الکبری، ابن تیمیه، مکتبه دار المنهاج، ریاض، عربستان، ص43.
إضافة تعليق جديد