مسلمان عالمانه در مجامع علمی نقد میکند، و مباحث را به اجتماع نمیکشانند
از دیر باز یعنی از همان سدههای اول اسلام، مسائل اختلافی در میان اصحاب و تابعین وجود داشته است و تاریخ هم آن را کتمان نکرده است، اما دشمنان و جاهلین به احکام دین، به دلیل عدم شناخت از آیات و روایات و مباحث دین، وارد هر موضوع دینی شده و در هر مکانی بیپروا و بدون تفکر و تأمل مطالبی را بیان کردهاند؛ غافل از اینکه هر سخن جایی دارد و هر نکته مکانی؛ لذا با طرح عقائد افراطی مانند تکفیر و اردتداد و ...، دیگران را به آن نسبت داده و مرتکب اتهامزنی بدون دلیل شدهاند. خداوند در قرآن صراحتاً میفرماید: «وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنََانُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى.[مائده/8] دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند، عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیکتر است.»
اما با این وجود، متاسفانه برخی از مذاهب اسلامی بر اساس شنیدهها و یا پیش فرضهای ذهنی، و بدون تحقیق و جستجو، به دیگران تهمت شرک و کفر و ارتداد و تحریف و ... میزنند و باب تهمت زدن شیعه به اهل سنت و بالعکس را باز کردهاند؛ مثلاً برخی از شیعیان میگویند: چون دین، جز حبّ و بغض نیست و اهل سنت حبّ اهل بیت پیامبر اکرم را ندارند، در نتیجه ناصبی و کافرند و متقابلاً اهل سنت معتقدند که شیعه امامیه امامان و پیشوایان خود را پرستش میکنند و در عبادات، خلاف سنت پیامبر و صحابه عمل میکنند، فلذا شیعه مشرک و کافر است و کشتن آنان مباح و جایز است؛ اینگونه تفکر و دیدگاه افراطی، باعث اختلافات فراوانی در میان مذاهب اسلامی شده است، در حالیکه آموزهای دینی غیر از این چیزی است که اینان میگویند. از اینرو نقدهای عالمانه و به دور از تهمت زدن به یکدیگر به امور غیر واقعی، برای شیعه و سنی که مسلمان هستند، راهگشا بوده و در تا ریخ اسلام نمونههای فراوانی میتوان نام برد از جمله اینکه:
حضرت علی (علیهالسلام) هیچ گاه خوارجی که با او در جنگ و ستیز بودند را متهم به شرک نمیکردند و همیشه میفرمودند: «هم اخواننا بغوا علینا.[1] آنها -خوارج- برادران ما هستند که علیه ما طغیان کردهاند.» و این یعنی اوج مسلمانی نسبت به براداران دینی خود که از کلمات حضرت فهمیده میشود و الگوبرداری از اخلاق نیک حضرت است که یاد میدهد تا اینگونه عمل کنیم؛ اما گاهی همین مسلمانان از مذاهب مختلف اسلامی، شیعه را متهم به تحریف قرآن میکنند و کتاب «فصل الخطاب» محدث نوری را شاهد مثال میآورند و گاهی هم اهل سنت را متهم به تحریف قرآن میکنند و برخی از احادیث بخاری را شاهد میگیرند.[2]
در نتیجه معاندین و دشمنان قسم خورده دین اسلام از این اتهامزنیها بیشترین سود و استفاده را میبرند و میگویند: طبق این اجماع مرکب که وجود دارد، پس در میان شیعه و سنی قرآن تحریف شده است.[3] پس مسلمانان نباید از روی جهل و نادانی برادر خود را بدون هیچ دلیل متهم به شرک و کفر کننند و اگر هم به صورت علمی، این مباحث مطرح میشود، باید در کمیسیونها و سمینارهای علمی و ... طرح و به گفتگو گذاشته شود و منتهی به اتهامات بیاساس نشود.
رهبر معظم انقلاب میفرماید: «... جای اثبات «مباحث دینی و اعتقادی» در کوچه و بازار نیست، جای اثبات اینگونه مطالب در میان اهل فن، در میان متخصصین و در میان نخبگان است.»[4]
پینوشت:
[1]. وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، موسسه آل البیت, قم، ایران، ج15 ص83.
[2]. صحیح بخاری، بخاری، دار طوق النجاه، بیروت، لبنان، ج6 ص363.
[3]. نقد جریانهای تکفیری، جمعی از نویسندگان، موسسه دار الاعلام، قم، ایران، ص88.
[4]. بیانات رهبری در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم رضوی، مشهد، ایران، 1387/1/1.
إضافة تعليق جديد