هشت عامل افراطگرایی در جهان اسلام
اسلام دین کامل و با محوریت حفظ ارزشهای اسلامی، در ابعاد مختلف انسانی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، فردی است که تمام این آموزهها مطابق با فطرت پاکی است که در وجود انسانهای بیدار، بهویژه در میان مسلمانان نهادینه شده است. فلذا این دین اسلام است که جانهای تشنه بشریت به آن وابسته و اقبال نشان داده است و همگان را به طرف خود جذب میکند؛ اما دشمنان اسلام با تفرقه بین مسلمانان از یکسو و آشکار کردن برخی ناهنجاریهای موجود در این دین از طرف جهّال، مرتکب برخی اعمال مثل تکفیر، ارتداد، قتل و غارت و وحشیگری و ... از سوی دیگر، تلاش میکنند تا ادیان دیگر الهی و تمدنهای موجود در حال حاضر متمایل به این دین نشوند، که اگر این حربه استکبار نبود، اسلام رشد و نمود بیشتری پیدا میکرد و امروزه دین پیامبر خاتم به بزرگترین دین تبدیل میشد که البته صد افسوس این امر اتفاق نیفتاد. چرا که استکبار و معاندین اسلام با برخی موضوعات مثل (تکفیر کردن نسبت به یکدیگر) برای جامعه اسلامی بحرانساز شدند و خشونتها و خونریزیها را بهوجود آوردند، در حالیکه پیشوایان دینی هیچگاه به خود و پیروان خود اجازه ندادند، باب تکفیر در جامعه مسلمین گشوده شود، فلذا همواره به پیروان مذهب خود تعامل سازنده را توصیه میکردند؛ مثلاً پیشوای حنفیها -ابوحنیفه- در کتاب خود مینویسد: «انّا لانکفر احداً من اهل القبله بذنب.[1] ما به خاطر گناه، هیچگاه اهل قبله را تکفیر نمیکنیم.»
و مثل موضوع (از بین رفتن عظمت و هیمنهی جامعه اسلامی) که خداوند صراحتاً در قرآن میفرماید: «وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ...[انفال/44] نزاع نکنید و اگر نزاع را کنار مگذارید، قدرت و عظمت شما از بین میرود...» از بارزترین مصادیق عظمت و شوکت اسلامی که شکست را به همراه داشت، از دست دادن قبله اول مسلمین و غصب آن توسط اسرائیل صهیونستی است که با عدم اتحاد و یکپارچگی مسلمانان، این قبله از دست رفت و قبله دوم مسلمانان با روی کار آمدن وهابیت خبیث، اگر متوجه نباشیم آن را هم از دست خواهیم داد.[2] همچنین موضوع (رواج اختلافات قومی و مذهبی) از سوی استکبار میتواند نقش چشمگیری در به افراط کشیده شدن و ایجاد خلل در امنیت و توسعه جامعه اسلامی باشد، مثل برخی گروههای تروریستی از قبیل داعش، طالبان، القاعده، جندالله -جند الشیطان- و ... در حالیکه خداوند میفرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ...[حجرات/13] ای مردم ما شما را خلق کردیم، از جنس نر و ماده و قرار دادیم، شما را از احزاب و گروه و قبائل مختلف...»
و نیز موضوع (اهانت به مقدسات دینی و مذهبی) از سوی استکبار جهانی، وسیلهای شده است تا هجمههای بزرگی را بر ضد اسلام به راه اندازند؛ مثلاً تمام سایتها و نشریات و مقالات با استناد به توحش افراطی گروهک داعش، موفق شدند به پیامبر اکرم که تماماً عاطفه و مهربانی و نمونه کامل یک انسان الهی است، زشتترین توهینها، ازجمله کشیدن عکس و کاریکاتور و ... را نثار کنند.[3]
همچنین موضوع (اسلام هراسی) توسط استکبار جهانی که میبیند دین اسلام رشد شگرفی در بین ادیان و کشورهای جهان داشته است، لذا برای خاموش کردن آن، بهترین وسیله، تفکرت افراطی در بین مسلمانان است. چرا که وقتی افراطیون با نمادهای اسلامی، بهویژه قرآن کریم و ... ترویج قتل و خشونت میکنند، مردم دنیا به اینگونه نمادها با شک و تردید نگاه کرده و نهایتاً بدبین میشوند و از اسلام منزوی و جدا میگردند.[4] موضوع دیگر (سست شدن عقائد دینی و مذهبی مردم) است که با سختگیریهای بیمورد به نام اسلام تمام شده که خود عامل اصلی بازدارندگی مردم نسبت به دین اسلام است، در حالیکه خداوند خود اجباری بر آن ندارد و صراحتاٌ میفرماید: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها.[286/بقره] خداوند هیچ کس را تکلیف نمیکند مگر به قدر توانایی او.» و یا این آیه شریفه که میفرماید: «یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ.[بقره/185] خداوند راحتی شما را میخواهد و زحمت شما را نمیخواهد.» لذا خداوند در مسیر دینداری به حکمت و موعظه حسنه توصیه میکند و میفرماید: «ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ...[نحل/125] با حکمت و پند نیکو به راه پروردگارت بخوان، به شیوهای که نیکو است، جدال و گفتگو کن...»
و موضوع دیگر (گسترش مکاتب ضد دینی) که با جهانی شدن دین اسلام، ضعیف شده و رو به افول میروند؛ اما با اعمال زشت افراطیون به نام دین اسلام، مکاتب ضد دینی نه تنها ضعیف نشدند، بلکه جانی دوباره گرفته و در راه و طریق باطل خویش مستحکمتر شدهاند؛ همچنین موضوع (غلوّ و خرافه گویی در دین اسلام) که توسط افراط گرایان صورت گرفته، به طوریکه گاهی اوقات در تمجید بزرگان خود چنان غلو کرده که از حدّ بشریت و عبودیت خارج میکنند و صفات خدا و افعال او را برای آنان ثابت میکنند؛[5] هر چند عالمان دین اسلام اعلام برائت کرده، اما اثرات آن از گذشته تاریخ اسلام تا به حال باقی مانده است و هر از گاهی شاهد آن هستیم.
در نتیجه این آسیبهاست که باعث میشود دشمنان قسم خورده اسلام آن را به عنوان حربه و وسیله برای از بین بردن دین اسلام مورد استفاده قرار دهند.
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. شرح فقه الاکبر، ملا علی قاری، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ص189.
[2]. نقد جریانهای تکفیری، جمعی از نویسندگان، موسسه دارالاعلام، قم، ایران، ص78.
[3]. همان، ص79.
[4]. همان، ص80.
[5]. همان، ص81.
إضافة تعليق جديد