منشاء کینه وهابیت نسبت به تشیع از کجاست؟

  • 19 آذر, 1398 - 16:54
در نگاه غیر منطقی و جاهلانه نسبت به شیعه، در زمان ابن تیمیه، برداشت می‌شود که در این زمان، شیعه دوره‌ی رشد و تعالی و شکوفایی خود را در عراق و ایران می‌گذرانده که این طور ابن تیمیه و ابن قیم برآشفته و رویکردی افراطی از خود بروز دادند. اکنون هم همین‌طور است.

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و اقبال مسلمانان جهان به این انقلاب از یک طرف و نیز تثبیت جایگاه ایران به عنوان محور اصلی در مواجهه و مقابله سفت و سخت با نظام استکباری مانند آمریکا و انگلیس و اسرائیل و صهیونیست و متحدان ایشان از طرف دیگر، باعث گردید که دشمنان قسم خورده اسلام بی‌کار ننشینند و فرقه جعلی وهابیت را که تشکیل و تأسیس آن هم در دو سده‌ی اخیر و توسط خودشان بوده را به عنوان غده‌ی سرطانی برای افتراق در میان فرق و مذاهب اسلامی فعال‌تر کرده، و آنان به بهانه برگشت به سلف صالح و تأسی از پیشینیان، ضربات مهلکی را بر پیکره دین اسلام بزنند و ظاهراً هم تا حدودی موفق بوده‌اند.
رویارویی کینه توزانه با مذهب تشیع از طرف مخالفین، به‌ویژه وهابیت خبیث در قالب دروغ و افترا نسبت به مذهب شیعه امامیه با سایر مذاهب اسلامی، ابزاری شد برای ترویج تعصب جاهلانه و اصرار بر تفرقه و جدایی میان مذاهب اسلامی، و از بین رفتن وحدت و همدلی. وهابیت سلفی با تکیه بر تحریف و تفسیق، دروغ و اتهامات واهی، مکرراً در راستای احیای تفکر اسلاف خود که همان تفکر خلفای اموی بوده، بر خلاف مصالح عمومی مسلمین حرکتی را آغاز کردند که پیشتاز در رفتار ضد اخلاقی و اسلامی گردیدند و تفکر عقلانی و الهی مذهب تشیع را مورد هجمه‌های ناجوانمردانه قرار دادند، به طوری‌که عقاید شیعه را مأخذ از یهودیت قلمداد کردند و با ساختن افسانه و داستان جعلی -عبدالله بن سبا- او را موسس عقیده شیعه خواندند، در حالی‌که هم عالمان شیعه و هم اندیشمندان گذشته و معاصر اهل سنت آن را دروغ و افترایی غیر واقعی دانسته و آن را از مذهب شیعه مبرا دانستند.
شایان ذکر است که این دیدگاه وهابیت، برگرفته از افکار باطل ابن تیمیه است. فردی که با نگاه کینه توزانه و تمسخرآمیز نه به صورت علمی و محققانه، مذهب شیعه را گمراه‌ترین فرقه از مسیر حق و حقیقت، راه نیافته‌ترین افکار در معقول و منقول و نا آگاهانه‌ترین مباحث در -عقلیّات- تلقی کرده است که در واکاوی روایات نسبت به شیعیان معتقد است : «صحیح را از سقیم -ضعیف- تشخیص نمی‌دهند و باز نمی‌شناسند.»[1] او نواصب را از شیعیان حضرت علی (علیه‌السلام) برتر می‌شمارد و می‌گوید: «پیروان معاویه همان شیعیان عثمان هستند که در میان آنها نواصبی کینه توز نسبت به علی (علیه‌السلام) نیز هستند، به این جهت شیعه عثمان و نواصب، از شیعیان علی برترند.»[2] و در جای دیگر می‌گوید: «خوارج از شیعیان صادق‌تر، دیندارتر، باتقواتر، بافضیلت‌تر، و باورع‌تر هستند.»[3]
در نتیجه این نوع نگاه غیر منطقی و جاهلانه نسبت به تاریخ و شیعه و مذهب تشیع، حاکی از این مطلب است که دوران ابن تیمیه، دوره‌ی رشد و تعالی و اوج شکوفایی شیعه در عراق و ایران و دیگر بلاد اسلامی بوده است، چرا که عالمان بزرگ شیعه از جمله علامه حلی و خواجه نصیرالدین طوسی و دیگران در قلّه دانش مسلمین قرار داشتند و در همان زمان‌ها هم مردم فرق و مذاهب اسلامی از اهل سنت و دیگر ادیان الهی متمایل به این مذهب حقه امامیه بوده‌اند، لذا در آن زمان تفکرات ابن تیمیه و ابن قیم جوزی با رویکرد افراطی بروز و ظهور کرد و در این برهه از زمان هم تفکرات سلفی وهابی با همان رویکرد و اقتباس از گذشتگان خود بروز و ظهور پیدا کرده است.
فاعتبروا یا اولی الابصار

پی‌نوشت:

[1]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، ریاض، عربستان، ج7 ص36. «انهم لایعرفون حق من سقیم.»
[2]. همان، ج5 ص469. «اتباع معاویه هم نفس الشیعه العثمانیین، و من بینهم بعض الصفات المثیره للاشمئزاز لعلی(ع)... الشیعه العثمانیین و نواب متفقون علی الشیعه علی(ع).»
[3]. همان، ج7 ص36.

برچسب‌ها: 
تولیدی

إضافة تعليق جديد

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
Fill in the blank.