هر قیامی برای یک‌سری برنامه و اهداف خاصی اجرا می‌شود که نتایج آن بر افراد جامعه که زیر بار ظلم و ستم قرار می‌گیرند، مفید فایده خواهد بود. لذا اگر قیام و نهضت در چارچوب برنامه‌های الهی باشد، این قیام به ثمر خواهد نشست و همگان اثرات آن را به عینه خواهند دید، کما این‌که در واقعه تلخ و جانسوز عاشورای سال 61 هجری، این قیام اتفاق افتاد و تاریخ گواهی می‌دهد که آن حادثه و اتفاق واقعی تلخ چگونه طومار حکومت بنی‌امیه را چند صباحی بعد درهم پیچید و محو و نابود کرد و چه اهداف بلندی را برای همگان ترسیم کرد تا در زمان‌های بعد، دیگران الگوبرداری کنند؛ امام خمینی با سخنان دلنشین خود اهداف قیام امام سین (علیه‌السلام) را تشریح و تبیین می‌کند تا برای امت اسلامی مفید فایده واقع گردد. ایشان می‌فرماید: «تمام انبیاء برای اصلاح جامعه آمده‌اند، همه‌ی آن‌ها این مسئله را داشتند که فرد باید فدای جامعه بشود... سیدالشهداء روی همین اصل و میزان آمد و رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد... باید عدالت در بین مردم و در بین جامعه تحقق پیدا بکند.»[1] و نیز می‌فرماید: «شهادت و هدف او این بود که اقامه بشود عدل الهی، اقامه بشود خانه‌ی خدا، محفوظ باشد خانه‌ی خدا.»[2] و می‌فرماید: «زندگی سیدالشهداء (علیه‌السلام) و جمیع انبیاء... این معنا بوده است که در مقابل جور، حکومت عدل را می‌خواستند درست کنند.»[3] و می‌فرماید: «سیدالشهداء (علیه‌السلام) از همان روز اول که قیام کردند برای این امر، انگیزه ایشان اقامه‌ی عدل بود، فرمودند که می‌بینید که به امر به معروف عمل نمی‌شود و به نهی از منکر توجه و عمل نمی‌شود. انگیزه این است که معروف را اقامه و منکر را از بین ببرد... جز خط تسلیم توحید هر چه هست منکرات است...».[4] هم‌چنین می‌فرماید: «سیدالشهداء (علیه‌السلام) تمام حیثیت خودش، جان خودش را و بچه‌هایش را، همه چیز را در صورتی‌که می‌دانست قضیه این‌طور باید بشود -قیام بر علیه ظلم و ستم-... سیدالشهداء برای حکومت کردن آمده بود، آن هم حکومت الهی، لکن باید حکومت دست مثل سیدالشهداء باشد، مثل کسانی‌که شیعه سیدالشهداء هستند و روش او را دنبال می‌کنند باشد.»[5]
ایشان می‌فرماید: «سیدالشهداء (علیه‌السلام) دیدند که مکتب دارد از بین می‌رود... قیام در مقابل معاویه... در مقابل قدرتمندان و کفار... همه و همه دارد از بین می‌رود و اگر ساکت باشد، حکومت الهی از بین می‌رود و لکن تصمیم گرفتند که مملکت اسلامی را بگیرند و آن را نجات دهند والّا همه عالم پیش آن‌ها هیچ است و ارزشی ندارد...»[6] هم‌چنین می‌فرماید: «آن حضرت در فکر آینده اسلام و مسلمین بود... تا با جهاد و فداکاری در میان انسان‌ها نشر و گسترش پیدا کند...»[7] و می‌فرماید: «لکن برای سید الشهداء تکلیف بود، آن‌جا که باید قیام بکند و خونش را بدهد تا این ملت را اصلاح کند... و اسلام بماند.»[8] و نیز می‌فرماید: «... او مسلم بن عقیل را فرستاد تا مردم را دعوت به بیعت با حکومت اسلامی کند و این حکومت فاسد را از بین ببرد...»[9] و می‌فرماید: «سید الشهداء هر چه که داشت را فدای اسلام کرد... در راه خدا داد برای تقویت اسلام، مخالفت با ظلم کرد و قیام کرد، مخالفت با امپراطوری آن روز.»[10] و می‌فرماید: «کشته شدن سیدالشهداء، اطاعت خدا بود، برای خدا بود، ... هیچ شکستی در کار نبود، همه اطاعت بود و بس.»[11]

پی‌نوشت:

[1]. صحیفه نور، امام خمینی، انتشارات شرکت سهامی چاپخانه وزارت و فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ایران، ج15 ص148-149.
[2]. همان، ج20 ص145.
[3]. همان، ج19 ص191.
[4]. همان، ج20 ص189.
[5]. همان، ج20 ص190.
[6]. همان، ج7 ص230.
[7]. ولایت فقیه، امام خمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ایران، ص161.
[8]. صحیفه نور، امام خمینی، انتشارات شرکت سهامی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ایران، ج2 ص208.
[9]. همان، ج1 ص174.
[10]. همان، ج10 ص30.
[11]. همان، ج4 ص19-20.