جمع بین دو نماز نزد شیعه و جهل محمد بن عبدالوهاب
خلاصه مقاله
محمد بن عبدالوهاب مینویسد: «شیعیان بین نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشاء، بدون عذر جمع میکنند؛ ترمذی از رسول خدا نقل میکند: هر که بدون عذر بین دو نماز جمع کند، بابی از گناهان کبیره را مرتکب شده است.»
جواب: روایات صحیحی در اهل سنت حاکی از این است که جمع بین صلاتین صحیح است؛ حدیث ترمذی ضعیف است؛ صحابه گواهی میدهند که بدعتها و تحریفات امویان و ... باعث گردیده که بر سر نماز این بلاها بیاید، در برخی روایات آمده که پیامبر اکرم دو نماز را در اول وقتش، باهم میخواند (بدون عذر و سفر)، اما اهل سنت میگویند باید آنها را جدا از هم خواند.
متن مقاله
ماهیت بنیانگذار فرقه وهابیت، محمد بن عبدالوهاب، برای همگان آشکار است. چرا که داستانسراییها و خیالپردازیهای او در تالیفات و تصنیفاتش هیچگاه پایان نمیپذیرد. او با دروغ و تهمت که حاکی از جهل و نادانی او در مسائل دینی و اعتقادیش است، تمام تلاش خود را میکند تا از شیعه امامیه که تابع و پیرو اهل بیت پیامبر اکرم هستند، چهرهای مخدوش، و مذهبی غیر از مذهب اسلامی بسازد. لذا در هر فرصتی و با هر بهانهای به یاوهگویی و گفتار باطل میپردازد تا شاید بتواند عقدهی دل واکرده و حقد و کینهای که به شیعیان دارد را تسلّی و آرامش دهد.
از جمله سخنان باطل او در بحث فقهی «جمع بین صلاتین» است و در کتاب خود مینویسد: «از دیگر کارهای شیعیان این است که بین نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشاء، بدون عذر جمع کرده؛ ترمذی نقل میکند که رسول خدا فرمود: هر که بدون عذر بین دو نماز جمع کند، بابی از گناهان کبیره را مرتکب شده است. نقل است که از نشانههای قیامت -آخرالزمان- تأخیر نماز از اول وقت است، ... گفتهاند که علت جمع بین صلاتین توسط شیعه در طول روزگار و اختیار تأخیر دو نماز، آن است که منتظر ظهور قائم (عجلاللهتعالیفرجه) هستند که در سرداب پنهان شده تا به او اقتداء کنند، خواندن نماز ظهر را تا عصر، نزدیک غروب خورشید به تأخیر میاندازند، وقتی از ظهور امام خود ناامید میگردند و خورشید زرد گشته، بین دو شاخ شیطان قرار میگیرد، بانگ برمیآورند، مانند بانگ خروس و هر دو نماز را بدون خشوع و آرامش، فرادا و نه به جماعت میخوانند.»[1]
در ردّ سخن او و یاوهگوییهایش باید بگوییم که، اولاً: جهل و نادانی او، آنقدر زیاد است که باعث رسواییش شده، چرا که در صحاح سته هم روایاتی آمده است که علمای اهل سنت به آن اعتماد کرده و احادیثی را پذیرفتهاند که حاکی از این است که جمع بین صلاتین صحیح است.
ثانیاً: این صریح روایت از ابنعباس است که در کتاب صحیح مسلم، ذیل بحث جمع بین صلاتین آمده است که ابنعباس نقل میکند که رسول خدا نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشاء را با هم خواند، بدون آنکه ترس یا سفری در کار باشد.»[2]
ثالثاً: استشهاد او به حدیث ترمذی که گفته: هر کس که دو نماز را با هم بخواند، بی آنکه عذری داشته باشد، مرتکب بابی از گناهان کبیره شده، نشان از جهل کامل او نسبت به علم حدیث است، چرا که ترمذی پس از بیان این حدیث میگوید: حدیث حنش از عکرمه از ابنعباس از پیامبر، ... حنش همان ابوعلی رجبی، حسین بن قیس است که از نظر اهل حدیث ضعیف است.[3] ابن حجر در شرح حال حنش نوشته که بخاری گفته احادیث او منکر بوده و نیز عقیلی نوشته احادیث او تبعیت نشده...[4]
رابعاً: او مدعی است که شیعیان نماز را به تأخیر میاندازند، که حقیقت ندارد چرا که روایاتی در صحاح آنها وجود دارد که گواه بر ادعای ماست و آن اینکه عثمان بن ابیرود میگوید که شنیدم زهری نقل کرد که خدمت انس بن مالک در دمشق بودم، دیدم گریه میکند، پرسیدم چرا اینگونه هستی؟ گفت فکر نمیکردم عبادتی جز نماز را حفظ کرده باشیم، که همین نماز هم ضایع شده است.[5] همچنین از ابوبکر بن عثمان بن سهل بن حنیف نقل شده که میگوید شنیدم ابوامامه گفت به همراه عمر بن عبدالعزیز نماز ظهر گزاردیم، بعد بیرون آمده، نزد انس بن مالک رفتیم و دیدیم نماز عصر میخواند، پرسیدم عمو، این چه نمازی است که گزاردی؟ گفت نماز عصر، با رسول خدا در این وقت نماز عصر میگزاردیم.[6]
بنابراین وقتی صحابه اینگونه گواهی میدهند که بدعتها و تحریفات امویان و ... باعث گردیده که بر سر نماز این بلاها بیاید، باید صحابه به گریه بیفتند، چرا که آنها نماز را سبک و ضایع کرده و به تأخیر انداختند، و نیز میبینیم که پیامبر اکرم دو نماز را در اول وقتش، باهم میخواند، اما اهل سنت میگویند باید آنها را جدا از هم خواند.
تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان.
پینوشت:
[1]. رساله فی الرد علی الرافضه، محمد بن عبدالوهاب، دار الآثار، صنعاء، یمن، ص33.
[2]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دار الفکر، بیروت، لبنان، باب جمع بین صلاتین...، ج1 ص489.
[3]. سنن، ترمذی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج1 ص356.
[4]. تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، دار الفکر، بیروت، لبنان، ج1 ص538.
[5]. صحیح بخاری، بخاری، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، باب تضییع الصلاه، ج1 ص7141.
[6]. همان، باب استحباب التکبیر بالعصر، ج1 ص144.
إضافة تعليق جديد