اضافه کردن رکنی در اسلام توسط محمد بن عبدالوهاب

  • 16 تير, 1398 - 19:20
سلیمان بن عبدالوهاب خطاب به برادرش می‌گوید: «ارکان اسلام چند تاست؟ گفت پنج تا؛ گفت: تو آن را شش تا کردی و ششم این‌که هر که از تو پیروی نکند، مسلمان نیست.» حسن بن فرحان مالکی می‌گوید: «سخن سلیمان، لازمه‌ی عمل و اعتقاد ابن عبدالوهاب است، نه سخن او.» وی می‌گوید: ابن عبدالوهاب در حدیث و تاریخ ضعیف بود و در حکمش به تکفیر و بدعت و مشرک خواندن سخت‌گیر و به دلایل باطل چنگ می‌زد.

ارکان اسلام به یک‌سری اعمال و پایه‌های دینی و مذهبی گفته می‌شود که یک مسلمان باید بداند و نیز به آن ملتزم باشد و از قلب و روح و جسمش به آن اعتقاد داشته باشد، این احکام در فِرق مختلف کمی با هم فَرق دارد، مثلاً شیعیان معتقدند که ارکان اسلام به دو صورت اصول و فروع دین بیان شده، اصول آن اعتقاد به توحید، عدل، نبوت، امامت، معاد و فروع آن عبارتند از نماز، روزه، خمس، حج، زکات، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تولّی، و تبرّی، و از نگاه اهل سنت عبارتند از: نماز، روزه، شهادتین، زکات، حج، و از نظر فرقه‌ی اسماعیلیه عبارتند از: ایمان، طهارت، نماز، روزه، زکات، حج، جهاد که البته فریقین در برخی جهات با یکدیگر مشترک هستند.
مولف کتاب «ابن تیمیه امام سلفی‌ها» به نقل از حسن بن فرحان مالکی، یکی از علمای معاصر وهابی و او از عثمان بن منصور حنبلی در مورد محمد بن عبدالوهاب، بنیان‌گذار فرقه وهابیت می‌گوید: «... این مرد اطاعت و پیروی از خودش را رکن ششم اسلام قرار داده است.»[1] و یا سلیمان بن عبدالوهاب خطاب به برادرش محمد بن عبدالوهاب می‌گوید: «ای محمد ارکان اسلام چند تاست؟ گفت پنج تا؛ سلیمان می‌گوید: تو آن را شش تا کردی و ششم آن این‌که هر که از تو پیروی نکند، مسلمان نیست و این نزد تو رکن ششم از ارکان اسلام است.»[2] بعد حسن بن فرحان مالکی وهابی گوید: «کلمات سلیمان بن عبدالوهاب هنا ضروریه للعمل و المعتقدات...[3] سخن سلیمان بن عبدالوهاب در این‌جا لازمه‌ی عمل و اعتقاد محمد بن عبدالوهاب است، نه این‌که او چنین سخنی را گفته باشد.»
در نتیجه می‌بینیم که شخصی مانند محمد بن عبدالوهاب تا چه مقدار نسبت به اعتقادات دینی با افکار افراطی و باطل دست‌اندازی کرده است. حسن بن فرحان مالکی با حسن ظن و با انصاف در مورد محمد بن عبدالوهاب می‌نویسد: «ابن عبدالوهاب من الواضح و الواضح انه کان مجتهداً و فی طریق الدعوه کان نقیا و لقد قام بالکثیر من العمل الجید...[4] محمد بن عبدالوهاب مشخص و روشن است که مجتهد بود و در راه دعوت خود خالص بوده و کارهای خیر زیادی انجام داد، او طالب سلطنت و قدرت نبود، ولی در حدیث و تاریخ ضعیف بود و به این خاطر در حکمش به تکفیر و بدعت و مشرک خواندن سخت‌گیری می‌کرد و به اطلاق نصوص صحیح و حکم روشن احادیثی که ضعیف بودند یا به حدیث موضوع و یا به قیاس فاسد یا نیت صحیح چنگ می‌زد...»
تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان

پی‌نوشت:

[1]. ابن تیمیه امام سلفی‌ها، الیاس قاسم اف، مرکز چاپ و نشر، قم، ایران، فصل پنجم، ص498.
[2]. همان، ص499.
[3]. قرائه فی کتب العقائد، حسن بن فرحان مالکی، مرکز الدراسات التاریخیه، عمان، الاردنیه الهاشمیه، ص135
[4]. همان ص140.

تولیدی

إضافة تعليق جديد

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
Fill in the blank.