دو بدعت زشت و ناپسند ابن تیمیه در نگاه علمای اهل سنت

  • 20 خرداد, 1398 - 20:20
عقاید انحرافی و باطل ابن تیمیه به حدّی زیاد است که در زمان حیاتش علما و شاگردانش از او بیزاری جسته و دیگران را از او طرد کرده تا منحرف نشوند؛ مثلاً وی معتقد است عالم قدیم است در حالی که همقطاران او نسبت به این عقیده‌اش بر او هجمه وارد کرده و ایرادات زیادی بر او گرفته‌اند.

از آن‌جایی که ابن‌تیمیه عقاید باطل و فاسدی دارد، لذا علمای زمانش و حتی شاگردانش از او بیزاری جستند تا حدّی که چندین بار به خاطر همین افکار فاسدش زندانی گشت و حاضر به عدول از آن نشد. یکی از عقاید باطلش این است که می‌گوید عالم قدیم است و افرادی مانند حسن سقاف با تحقیق از چند کتاب و تالیف او نظرش را نقل کرده است که این دیدگاه را دارد.[1] ابن‌حجر عسقلانی علاوه بر اشاره به آن موضوع می‌گوید: «این از زشت‌ترین مسایلی است که به ابن‌تیمیه نسبت داده شده است، لذا ابن‌تیمیه به خاطر اثبات چنین عقیده‌ای خواسته است حدیث صحیح را تضعیف کند که در آن پیامبر اکرم فرموده‌اند: «خداوند موجود بود، آن موقعی که هیچ چیزی همراه او موجود نبود.»[3] هم‌چنین البانی در کتاب خود بر این عقیده ابن‌تیمیه ردّیه نوشته و آرزو کرده بود که ای کاش ابن‌تیمیه وارد این بحث (قدیم بودن عالم) نمی‌شد و این سخن را نمی‌گفت، چرا که این سخن از مباحثات کلامی و فلسفی است.[4] ملاّ علی قاری حنفی می‌گوید: «هر کس که عالم را قدیم بداند، کافر است.»[5] لذا در شرح این موضوع می‌گوید امت آن را اجماعی می‌داند، یعنی هر کس که بگوید چیزی همراه خداوند از ازل وجود داشته است، کافر است.
قاضی عیاض می‌گوید: «و همچنین یقین می‎کنیم بر کفر کسی‌که بگوید عالم قدیم است، یا باقی می‌ماند یا در آن شک کند مثل برخی از فلاسفه و دهریه، و نووی هم کافر می‌داند کسی را که معتقد به قدیم بودن عالم باشد.»[6] و حسن سقاف می‌گوید: «سپس ابن‌تیمیه دو بدعت را به آغوش گرفت که قبیح‌تر از آن دو، چیزی وجود ندارد، اولی این‌که عالم را قدیم دانست و این بدعت آلوده به کفر است و دومی گمراهی و دشمنی او با علی (علیه‌السلام) است.»[7]
در نتیجه به گفته علمای اهل سنت، ابن‌تیمیه کافر است، چرا که شخصی مانند او که از یک طرف ناصبی سرسخت نسبت به اهل بیت پیامبر به‌ویژه حضرت علی (علیه‌السلام) است و از طرف دیگر در مباحث عقلی و کلامی و اعتقادی این‌گونه دیدگاه باطل و فاسدی دارد که موجب انحراف همگان می‌شود، آیا می‌توان به او اعتماد کرد و علوم و احکام دین را از او آموخت، در حالی‌که خودش گمراه و منحرف است. والله العالم

پی‌نوشت:

[1]. حاشیه منهاج السنه، ابن تیمیه، تحقیق حسن سقاف، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص109.
[2]. فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج13 ص34.
[3]. سنن الکبری، نسایی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج6 ص363 حدیث11240.
[4]. سلسله الاحادیث الصحیحه، البانی، مکتبه المعارف، ریاض، عربستان، ج1 ص208.
[5]. «فمن قال بقدم العالم فهو کافر.» شرح فقه الاکبر، ملاّ علی قاری، دار الکتب لعلمیه، بیروت، لبنان، ص12.
[6]. «وکذلک نقطع علی کفر من قال بقدم العالم او بقاءه او شک فی ذلک علی مذهب بعض الفلاسفه و الدهریه وکذلک النووی یکفر معتقد قدم العالم.» الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، قاضی عیاض، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج2 ص606.
[7]. ارغام المبتدع الغبی... صدیق غماری، تحقیق حسن سقاف، دار الامام نووی،ریاض، عربستان، ص21.

تولیدی

إضافة تعليق جديد

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
Fill in the blank.