مصرف مواد مخدر در فرقه صفی علیشاهی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مصرف انواع مواد مخدر در بین دراویش از سابقه طولانی برخوردار است. چنانچه خسرو معتضد تاریخ شناس مشهور معتقد است که این دراویش بودند که پای مواد مخدر را به ایران باز کردند. ایشان در این باره میگوید: «متأسفانه از قرن هفتم میلادی این ماده وارد ایران شد، دراویش هندی نیز کشیدن مخدر را در ایران رواج دادند که در ابتدا نیز بهصورت معجون و خوراکی مصرف میشد.» [1]
حتی بزرگان صوفیه نیز به مصرف مواد مخدر در بین دراویش اعتراف کرده و برخی آن را مذمت کردهاند. یحیی باخرزی در نقد تندی که برعلیه دراویش نوشته است به مصرف مواد مخدر در بین دراویش اشاره کرده و میگوید: «این طایفه به جهت لقمه آماده خانقاهها و رباطها یا به به جهت دریوزهٔ درها و بازارها تا چیزیشان بدهند به لباس این قوم درآمدهاند. همه کاهلان مستاند عاجز، که نه دین دارند و نه همت و نه مروت. خود را به زیّ مشایخ آراستهاند و جامهها کوتاه کرده و سماع و بنگ و زندقه و کلمات هذیان از خود استخراج کرده را عبادت و سلوک و روش تصوّر کرده.» [2]
مصرف مواد مخدر بهقدری در بین دراویش رواج داشته و در مراسمات عبادی و غیرعبادی خود از آن استفاده میکردند که مورخان آن را جزو برنامههای اصلی دراویش به شمار آوردهاند. چنانچه مدرسی چهاردهی معتقد است که بنگ یکی از وسایلی بود که دراویش برای تحریک اعصاب در رقص و سماع به آن متوسل میشدند، درحالیکه شرع مقدس آن را ممنوع کرده است. [3]
ازاینرو مشخص است که مصرف حشیش، تریاک و بنگ جزو لاینفک برنامههای خانقاهها بوده است. در بسیاری از شاخههای نعمت اللهی بهویژه صفی علیشاهی و مونس علیشاهی و همچنین فرقههایی مانند خاکساریه استعمال مواد مخدر سابقهٔ طولانی دارد.
چنانچه دکتر مجید ملک محمدی، در شرحی که پیرامون زندگی خصوصی و اعتیاد صفی علی شاه قطب و مؤسس فرقه صفی علیشاهی نوشته است، نام وی را در زمرهٔ تریاکیهای مشهور ثبت کرده و به اعتیاد وی به تریاک، اینچنین اشاره نموده است: «گمان میرود که صفی علی شاه تریاک میکشید، چنانکه خود گوید:
ساقی امشب عنایت افزون کرد
بهر رندان به باده افیون کرد
تصور میرود که باده در اینجا، به مجاز ذکر شده باشد، ولی افیون را که چندان اکراهی ندارد، استعمال مینموده است. محققا میتوان گفت که صفی علی شاه، بسیار مقید به انجام مراسم مذهبی بود، ولی همچون درویشان ریائی از درویشی تنها به رندی و قلندری اکتفا نمیکرد. چنانکه گاهگاه به برخی از مخدرات که در میان درویشان ایران رواجی دارد، دست میبرده است. چنانکه میگوید:
بس علاج دردسر زافیون کنم
لاجرم همواره مستم، چون کنم [4]
پینوشت:
[1]. خبرگزاری دانشجو، کد خبری ۶۷۸۷۷۱، snn.ir/002qZv
[2]. باخرزی یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، به کوشش ایرج افشار، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1383، ص 114
[3]. چهاردهی، نورالدین، سلسلههای صوفیه ایران، نشر علمی و فرهنگی، تهران، 1382، ص 88
[4]. ملک محمدی، مجید، اعتیاد و مسائل جنسی، نشر فردوس، تهران، 1384، ص 104
إضافة تعليق جديد