مست علیشاه قطب خود مختار سلسله نعمت اللهی

  • 10 فروردين, 1398 - 18:27
قطب در فرقه ‌ های صوفیه از جایگاه رفیع و ویژه ای برخوردار است، تا جایی که صوفیه معتقدند تعیین قطب باید یداً به ید و بوسیله قطب قبلی و اجازه کتبی وی صورت گیرد. اما در سلسله نعمت اللهی چندین قطب دارای چنین شرایطی نبوده اند ولی به مقام قطبیت رسیده اند و نام آنها جزو سلاسل نعمت اللهی ذکر شده است

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قطب در فرقه ‌ های صوفیه از جایگاه رفیع و ویژه ای  برخوردار است، تا جایی که صوفیه معتقدند تعیین قطب باید یداً به ید و بوسیله قطب قبلی و اجازه کتبی وی صورت گیرد. اما در سلسله نعمت اللهی چندین قطب دارای چنین شرایطی نبوده اند ولی به مقام قطبیت رسیده اند و نام آنها جزو سلاسل نعمت اللهی ذکر شده است و این بدین معناست که در سلسله نعمت اللهی چندین انقطاع صورت گرفته که همین امر باعث از بین رفتن اعتبار این سلسله نیز می شود. ازجمله این اقطاب بدون اجازه، که از مدعیان ریاست فرقه نعمت اللهی بوده است حاجی زین العابدین شیروانی معروف به مست علیشاه است. البته بزرگان و پیروان این سلسله همچنان بر عدم انفصال در این سلسله تأکید می کنند. چنانچه ملاسلطان گنابادی در این باره می گوید: «این سلسله علیه پیوسته بوده و در هیچ وقت انفصال نیافته و نخواهد یافت الی انقراض العالم». [نابغه علم و عرفان، ص 288]

اما مسئله اجازه نداشتن مست علیشاه از مجذوب علیشاه آنچنان واضح و آشکار بود که آشوبی بزرگ در فرقه نعمت الهی به پا کرد. مسأله کودتای مست علیشاه حتی نزد خواص فرقه سلطان علیشاهی هم مسلم است، چنانچه کیوان قزوینی از مشایخ و ملازمان ملاسلطان گنابادی درباره قطبیت مست علیشاه می گوید: «و آن سیاح شیروانی صاحب کتاب بستان السیاحه به غلط ادعای قطبیت نمود و یاغی شد بر قطب وقت، بساط مخالفت گسترد و غصب قطبیت کرد». [اختلافیه، کیوان قزوینی، ج 2، ص 126]

همچنین یکی از مهمترین ادله رد قطبیت مست علیشاه، سخنان معاصر ایشان مرحوم دیوان بیگی است که خود عیناً شاهد همه این ماجراها بوده است و در این باره می گوید: «علی التحقیق مرحوم حاج محمد جعفر مجذوب علیشاه تصریح بر وصایت ایشان (حاجی زین العابدین شیروانی مست علیشاه) نکردند و بسیاری از بزرگان قوم هم امضاء نداده، اختلاف به هم رسید، لکن چون شاهزادگان و امراء میل به جانب ایشان کردند و نیاز بسیار میدادند، ایشان هم کریم البع بود هرچه می رسید بذل می فرمودند، غالب روی سوی ایشان کردند و قلیلی از اهل تقوی بودند از ایشان اعراض نمودند». [حدیقه الشعرا، ج 2، ص 1056]

در این سخن جناب دیوان بیگی چند نکته قابل توجه است. یکی نفوذ مست علیشاه در دربار که همراه با میل امراء به او بوده و دیگری بریز و بپاش‌های مست علیشاه از مهمترین عوامل به قطبیت رسیدن ایشان به شمار میرود که قابل چشم پوشی نیست. دیگری نبود وصیت و اجازه از طرف مجذوب علیشاه برای مست علیشاه است. کما اینکه بسیاری از بزرگان این سلسله در همان زمان حاضر به تایید و امضا قطبیت مست علیشاه نشدند. چنانکه نائب الصدر دراین باره می نویسد: «کوثر علیشاه و صدرالممالک اردبیلی و حاج محمود خان عموی مجذوب علیشاه در تبریز حضور داشتند و در آن هنگام هیچ صحبتی از جانشینی مجذوب علیشاه به میان نیامد». [تاریخ سلسله های طریقه نعمت اللهیه در ایران، ص 72]  حتی نایب الصدر شیرازی می نویسد: «مجذوب علیشاه قبل از مرگش غیر از دستور تغسیل و تکفین و تدفین وصیت دیگری نکرده و در مقابل پرسش گفت وصیتی ندارم». [تاریخ سلسله های طریقه نعمت اللهیه در ایران، ص 104]

پی نوشت:

تولیدی

إضافة تعليق جديد

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
Fill in the blank.