همراهی دراویش با منافقین در حمله به نظام اسلامی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قبلاً به این مسئله اشاره کردیم که جریان مجانی شدن آب و برق، آتشی بود که عباس امیر انتظام آن را افروخت و در این برهه از زمان منافقین و دشمنان انقلاب، آن را مستمسکی برای حمله بهنظام و امام خمینی (ره) قرار دادهاند. درحالیکه امام خمینی (ره) در مدرسه فیضیه در پاسخ به اظهارات سخنگوی دولت موقت، عباس امیر انتظام، به مردم یادآور میشوند که به وعده دولت موقت، مبنی بر مجانی شدن آب و برق رایگان دلخوش نکنند. در دو مورد دیگر نیز حضرت امام (ره) به این مسئله اشاره میکنند ولی فقط و فقط با قید برای قشر مستمند و فقیر و بیبضاعت. اما نکته قابل توجه اینجاست که نهتنها منافقین و سلطنتطلبها هرساله به این شایعه دامن میزنند و مغرضانه به حضرت امام (ره) و نظام جمهوری اسلامی حمله میکنند، بلکه دراویش فرقه سلطان علیشاهی نیز همراه با منافقین به این مسئله دامن میزنند. حتی وقتی این مطلب را در اینستاگرام منتشر کردیم این دراویش بودند که به انتقاد از حضرت امام (ره) پرداختند و یکی از دارویش گفت: پس چرا این وعدهها محقق نشد و امامتان پیگیری نکرد؟ اینها فقط شعار بود و بس. مثل همه دولتهای دیگرتان. امام خمینی (ره) و امثال شماها آمدید با همین وعدهها سر مردم را کلاه گذاشتید و بعدش زدید زیرش.
من: اولاً معلوم شد که این حضرت امام نبود که اول، این مسئله را مطرح کرد. بلکه این سخن از طرف دوست عزیز و نزدیک قطب شما، عباس امیر انتظام بود که بعداً حضرت امام (ره)، این نظریه را برای کف جامعه یعنی مستمندان و فقرا دانستند نه همه مردم. ثانیاً حضرت امام (ره) و دیگر سران انقلاب، تا پیش از انقلاب، رأس کار و دولت نبودند و سابقه اجرائیات هم نداشتند. به خاطر همین بعضی حرفها و شعارها را بدون اطلاع دقیق و تجربه قبلی از مسائل اجرائی میگفتند، اما با ورود به کار، مشکلات بروز کرد. بهویژه وضعیت جنگی تحمیلی و تحریمهای که ایران شد، مشکلات فراوانی را برای امام، دولت و مردم ایجاد شد. ولی بااینحال توانستند کشور را سرپا نگهدارند.
درویش: پس قبول دارید که امام اشتباه کرد. تازه شما بهاندازه همان کف جامعه هم نتوانستید عمل کنید.
من: نه قبول ندارم. چون اتفاقاً این مسئله در مورد کف جامعه با توجه به نیاز آن روز تا مدتها اجرا شد. در مورد اینکه آیا حضرت امام اشتباه میکردند یا نه؟ باید بگویم که سیره رهبری و حکومتداری حضرت امام (ره) طوری بود که در امور اجرائی مشورت کرده و به نظر متخصصان توجه میکردند. درصورتیکه پس از اعلان نظر و رأیی احساس میکردند شدنی نیست، استبداد رأی نداشته و اصرار بر رأی و نظر خود نداشتند. خود امام (ره) هم به این مسئله اذعان داشتند. مثلاً در همین رابطه حضرت امام میفرماید: «ما هرروزی فهمیدیم که این کلمهای که امروز گفتیم اشتباه بوده و قاعدهاش این است که یکجور دیگر عمل بکنیم، اعلام میکنیم که آقا این را ما اشتباه کردیم، باید اینجوری بکنیم. ما دنبال مصالح اسلام هستیم، نه دنبال پیشرفت حرف خودمان.» [1] یا اینکه وقتی یک روزنامهنگار خارجی از حضرت امام (ره) سؤال میکنند که آیا هرگز در مورد چیزی اشتباه کردهاید؟ حضرت امام (ره) در جوابش میفرماید: «بهغیراز رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) همه اشتباه میکنند. [2] اینها همه نشانه عظمت روحی و معنوی و خودساختگی حضرت امام (ره) است. حالا کجا سراغ دارید که اقطاب شما به چیزی اعتراف کرده باشند؟ یا به این اعتراف کنند که ممکن است آنها هم اشتباه کنند؟
درویش: لطفاً قصه نگویید. شما اول جواب من را بدهید که چرا امام خمینی (ره) وعده الکی داد و مردم را فریب داد و به هیچ وعدهایش عمل نکرد.
من: اولاً این حرف شما از سر نمکنشناسی و دشمنی شما دراویش با این نظام است. دوماً تاحدی که امکان داشت این وعدهها در اوایل انقلاب و پیش از آغاز جنگ محقق شد بهطوریکه میزان مشخصی از مصرف آب و برق تا مدتها بعد از انقلاب رایگان بود. ضمن اینکه حضرت امام (ره) برای تحقق وعدههای اقتصادیش حساب صد امام، کمیته امداد امام خمینی (ره)، بنیاد مسکن، بنیاد مستضعفان، جهاد سازندگی و... را راه اندازی کرد و با بضاعت خود به بهبود بخشیدن به وضعیت معیشتی، بهداشت و بیسرپناهی فقرا در سراسر کشور پرداخت. خود شما همین الان دارید با چشم خود، خدمات همین نهادها را به فقرا و مستضعفین میبینید. حالا نوبت شماست که جواب سؤال من را بدهید؟ حضرت امام (ره) میفرماید که اگر اشتباهی کنم، اعتراف به اشتباه خودم میکنم و معتقد است که همه انسانها اشتباه میکنند غیر از معصومین (علیهم السلام). حالا بگو کجا سراغ دارید که اقطاب شما به چیزی اعتراف کرده باشند؟ یا به این اذعان کرده باشند که ممکن است آنها هم اشتباه کنند؟
درویش: دیدید گفتم شما منتظرید یکی حرفی بزند و شما آن را به عرفان و تصوف و فقرای گنابادی ربط بدهید. بهترِ است که دنبال اصلاح خودتان باشید تا نفاق پراکنی.
من: بگو نمیتوانم یا نمیخواهم جواب بدهم، چرا فرافکنی میکنید. شما همیشه از پاسخ دادن گریزان بودید. البته در این مورد چارهای جز فرار ندارید چون محال است که شما اینچنین سخنی را از اقطاب پرمدعای خود شنیده باشید. آنها همواره خود را در رتبه و حد و اندازه حضرات معصومین (علیهم السلام) معرفی کردهاند.
پینوشت:
[1]. صحیفه امام، ج 16، ص 350
[2]. صحیفه امام، ج 11، ص 160
إضافة تعليق جديد