آرزوی تخریب قبر پیامبر توسط وهابیت
خلاصه مقاله
بن باز مفتی سابق وهابیت، معتقد است که ساخت مقبره بر روی قبر نبوی به دست حاکمان ترک انجام گرفته است که امری ناشایسته و بدعت است و باید تخریب شود. در استفتایی که از او شده است و هم اکنون نیز در سایت بن باز وجود دارد، او در رابطه با ساخت بنا بر قبور مینویسد: شکی نیست که بنای بر قبور، بدعت و منکر است؛ بنابراین جایز نیست که برای قبور گنبد و بارگاهی ساخته شود. بنابراین سزاوار است که قبر نبوی تخریب شود.
متن مقاله
عبدالعزیز بن باز از بزرگان وهابی است؛ وی در سال 1910 میلادی برابر با چهاردهم ذیالحجّه ۱۳۳۰هجری قمری، در شهر ریاض عربستان سعودی به دنیا آمد و در سال ۱۹۳۶ بینایی خود را از دست داد. به این ترتیب او از سن 26 سالگی کور بود. در عظمت وی در نزد وهابیت همین قدر که وی به بالاترین منصب مذهبی که همیشه در اختیار آل شیخ بود، رسید. او مفتی اعظم عربستان شد و تا زمان مرگ ریاست هیئت علمای کبار عربستان را برعهده داشت.[1]
بن باز معتقد است که ساخت مقبره بر روی قبر نبوی به دست حاکمان ترک انجام گرفته است که امری ناشایسته و بدعت است و باید تخریب شود. در استفتایی که از او شده است و هم اکنون نیز در سایت بن باز وجود دارد او در رابطه با ساخت بنا بر قبور مینویسد: شکی نیست که بنای بر قبور بدعت و منکر است. بنابراین جایز نیست که برای قبور گنبد و بارگاهی ساخته شود.
وی در ادامه در رابطه با مقبره نبوی مینویسد: «حرم نبوی در زمان حاکمان قرن هشتم و نهم ترک، ساخته شده است و باید تخریب میشد، ولی وهابیان قبر نبوی را تخریب نکردند، چون از مردم میترسیدند. ترس داشتند که مردم علیه آنان قیام کنند و چنین چیزی فتنه شود. وهابیان به جهت حفظ حکومتشان قبر پیامبر را تخریب نکردند؛ زیرا اگر چنین میکردند مردم تصور میکردند که با پیامبر دشمنی دارند. بنابراین اگر حرم نبوی تخریب شود، هیچ اشکالی ندارد. بلکه سزاوار است که قبر پیامبر با خاک یکسان شود. اما وهابیان از جهل مردم ترسیدند و فعلاً آن را خراب نکردند.»[2]
مقداری از متن عربی سخنان ابن باز را در اینجا میآورم، تا با حقیقت وهابیت بهتر آشنا شویم:
«أما قبة النبي ﷺ فهذه حادثة أحدثها بعض أمراء الأتراك في بعض القرون المتأخرة في القرن التاسع أو الثامن وترك الناس إزالتها لأسباب كثيرة: منها: جهل الكثير ممن يتولى إمرة المدينة، ومنها: خوف الفتنة؛ لأن بعض الناس يخشى الفتنة لو أزالها لربما قام عليه الناس وقالوا: هذا يبغض النبي ﷺ وهذا كيت وكيت، وهذا هو السر في بقاء الدولة السعودية لهذه القبة؛ لأنها لو أزالتها لربما قال الجهال -وأكثر الناس جهال-: إن هؤلاء إنما أزالوها لبغضهم النبي عليه الصلاة والسلام، لا يقولون لأنها بدعة لا، يقولون: لبغضهم للنبي ﷺ، هكذا يقول الجهلة وأشباههم. فالحكومة السعودية الأولى والأخرى إلى وقتنا هذا إنما تركت هذه القبة المحدثة خشية الفتنة وأن يظن بها السوء... أما هذه القبة فهي موضوعة متأخرة من جهل بعض الأمراء فلو أزيلت فلا بأس بذلك، بل هذا حق، لكن قد لا يتحمل هذا بعض الجهلة وقد يرمون من أزالها بأنه ليس على حق وأنه يبغض النبي عليه الصلاة والسلام، فمن أجل هذا تركت الدولة السعودية هذه القبة على حالها؛ لأنها من عمل غيرها ولا تحب التشويش والفتنة التي قد يتزعمها بعض الناس من عباد القبور وأصحاب الغلو في الأموات من المشركين فيرمونها بما هي بريئة منه من بغضها للنبي ﷺ أو الجفاء في حقه.»[3]
نویسنده: مجتبی محیطی
پینوشت:
[1]. ویکی فقه ، عبدالعزیز بن باز.
[2]. سایت رسمی بن باز، «الرد على شبهة القبة المبنية على قبر النبي».
[3]. همان.
إضافة تعليق جديد