جبرگرایی علت حمایت عین القضات همدانی از شیطان

  • 22 دى, 1397 - 20:33
برخی از متصوفه در بحث اعتذار ابلیس معتقدند که نافرمانی و دشمنی شیطان با خداوند متعال و انسان‌ها، خواست و اراده خود خداوند متعال بوده است و به سخنی از عین القضات همدانی استدلال می کنند که معتقد است ابلیس، ابلیس است چون خداوند او را با این صفت آفرید. لذا برخی از صوفیه معتقدند که نه تنها شیطان بلکه هیچ موجودی جز خداوند متعال دارای اراده و اختیاری از خود نیست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در شبکه‌های اینترنتی و مجازی به بحث درباره دفاع متصوفه از شیطان پرداختیم و به این سخن عین القضات در دفاع از شیطان، اشاره کردیم که می‌گوید: «گیرم که خلق را، اضلال ابلیس کند. ابلیس را بدین صفت که آفرید؟ دریغا گناه خود همه از اوست، کسی را چه گناه باشد؟!» [1] منظور عین القضات این است که اگر شیطان این خطا را مرتکب شده و انسان‌ها را گمراه کرده و می‌کند، این درواقع خواست و اراده خداوند متعال بوده است. این در حالی است که این مطلب، کاملاً با قرآن، روایات و عقاید شیعه در تضاد است. بعد از مطرح کردن این مطلب در شبکه مجازی، یکی از کاربران موافق نظر و عقیده عین القضات بود و گفت: در مورد خالق آیا در قران نخواندید که همه اسماء حسنی از خالقه و مضله و هدایتگر برای خداست. آیا در آیات قرآن اندیشه نکردید که همه امور به خدا برمی‌گردد. آیا شما به توحید در اسماء و صفات در قرآن برنخوردید؟ همه به سمت خالق خودشان برمی‌گردند. انسان بدکار به صفت مضل و منتقم می‌رسد و انسان نیکوکار به صفت رحمان. تنها خداست و هر وجودی از وجود او است. هر بودی از وجود او وجود، دارد. چه این وجود، در عالم ماده باشد، چه عالم برزخ، خیال و چه عالم غیب. خالق در ذات و اسماء و صفات یگانست، ولی شما همه‌چیز را متکثر دیدید و فکر کردید که عین القضات و حلاج گمراه شدند. خدا روز قیامت در آن چیزی که اختلاف می‌کنیم قضاوت می‌کند، هرچند که همین دنیا هم انسان حق‌بین، با کتاب قرآن می‌تواند خیلی رازها را بفهمد.

من: پس تکلیف اختیار داشتن چه می‌شود؟ اگر بخواهیم بپذیریم که آنچه شیطان مرتکب آن شد و به انسان سجده نکرد، خواست و اراده خدا بوده است. این یعنی جبر و شما خدا را به جبر متهم می‌کنید! در جواب این حرف شما باید بگویم که چون خداوند به ما و شیطان اختیار داده است، پس هرکدام از ما انسان‌ها طبق اختیار خودمان عمل می‌کنیم و درواقع، خداوند متعال علم به نتیجه اختیار و عمل انسان‌ها دارد نه اینکه در اختیار و عمل آن‌ها تصرف کند.

کاربر: من نه طلبه هستم و نه روحانی و جز به‌اندازه‌ای که خالق من، به من آموخته است برای من هیچ علم و آگاهی نیست. شما ناخواسته و بدون علم، حرف بزرگی می‌زنید که برای غیر خدا هم اراده‌ای قائل می‌شوید. هیچ مؤثری جز حضرت حق، وجود ندارد و هیچ مخلوقی در کناره خالق خودش اراده‌ای ندارد. شما جبر را نعوذبالله اهانت به مقام کبریایی حضرت حق میدانید درحالی‌که فراموش کردید جبار از صفات حضرت حق است. خدا پاک و منزه است از صحبت‌هایی که شما کردید. در قرآن هیچ تضادی نیست، اما این کتاب برای همه نازل شده و هرکسی به‌اندازه خودش استفاده می‌برد. صحبت‌های من هیچ تضادی با اختیار داشتن انسان و گمراه بودن شیطان نداشت. من مختارم که به صفت مضل الله جل جلاله یا به صفت رحمانیتش برسم. حضرت حق در صفات خودش کامل است و هرگز شریکی ندارد. اگر شما گمان می‌کنید که در برابر خالق خودتان اختیار دارید و مثلاً می‌توانید کاری خلاف اراده حضرت حق جل جلاله انجام دهید، بسیار از راه توحید دور شده‌اید.

من: پس شما خودت قائل به جبری! اولاً شاید ندانید که بنی امیه و بنی عباس همگی قائل به جبر بودند و هر کاری که کردند و هر ظلمی که کردند را به خدا نسبت دادند و گفتند کار خدا بوده. مثلاً یزید شهادت امام حسین (علیه السلام) را به خدا نسبت می‌دهد و می‌گوید کار خدا بود. طبق اعتقاد شما به جبر، تمام کارها و ظلم‌هایی که بنی امیه و بنی عباس به اهل بیت (علیهم السلام) داشتند کار درستی بوده، چون کار خدا بوده است. این درحالی‌که این نظریه با اعتقاد شیعه مخالف است و شیعه به چنین چیزی معتقد نیست. ثانیاً ما نباید همین‌طوری قرآن را تفسیر و تأویل کنیم، پس کلمه جبار را باید ببینیم در قرآن به چه معناهایی آمده است. طبق تفسیر نمونه و گفته راغب، در کتاب لغتش این واژه در قرآن مجید در ده مورد به‌کاررفته است که نه مورد آن درباره افراد ظالم و گردنکش و مفسد است و تنها یک مورد آن درباره خداوند قادر متعال است که این آیه است. [2] این واژه در آیه 23 سوره حشر در مورد خداوند سبحان آمده است: «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْمَلِک الْقُدُّوس السلاَمُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکبرُ سبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشرِکون َ». [حشر / 23] راغب در مفردات می‌گوید: «اصل جبر، اصلاح کردن چیزی است با غلبه و قدرت، این واژه هنگامی‌که در مورد خداوند به کار رود بیانگر یکی از صفات بزرگ اوست که بانفوذ و کمال قدرت به اصلاح هر فسادی می‌پردازد و هرگاه در مورد غیر خدا به کار رود، معنی مذمت رو دارِد.» [3] مبنای ما در اعتقادات و کلام، مبنای شیعه است نه اشاعره و یا معتزله. شما هم که معلوم است طبق مبنای اشاعره که جبری هستند بحث می‌کنید، پس طبق مبنای شما، هرکسی به شما و یا نزدیکان شما توهین یا جسارتی کند یا ... مقصر نیست، چون اختیاری از خودش ندارد و همه‌کاره خداست. چون خود شما گفتید که نمی‌شود اراده و اختیاری برای غیر خدا قائل شد.

پی‌نوشت:
[1]. عین ‌ القضات همدانی ‌، عبدالله ‌، تمهیدات ‌، به کوشش ‌ عفیف ‌ عسیران ‌، تهران، 1341 ش ‌، ص 188
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1380 ش،  ج 23، ص: 554
[3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات فی غرایب القرآن، مصحح داوودی، ماده جبر

تولیدی

إضافة تعليق جديد

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
Fill in the blank.