گروهی از انصار و بنیهاشم، مخالف خلیفه انتخابی سقیفه
تاریخ اسلام گویای حوادث تلخ و شیرین بوده است. یکی از آن حوادث تلخ، غصب خلافتی بود که صورت گرفت. بعد از رحلت پیامبر، برخی از صحابه در سقیفه جمع شدند و از میان خود یکی را به عنوان خلیفه برگزیدند و این در حالی بود که گروهی از صحابه نیز پس از آنکه پیکر مطهر پیامبر اکرم را به خاک سپردند، متوجه جریان سقیفه شدند، فلذا با استناد به حدیث غدیر، مخالفت خود را با سقیفه و انحراف مسیر خلافت آغاز کردند. به عنوان نمونه:
گروهی از انصار در سقیفه مخالفت خود را با خلافت هر کس به غیر از امیرالمؤمنین اعلام کردند. طبری و ابن اثیر جزری در کتابهای خود آوردهاند که: «گروهی از انصار میگفتند جز با علی (علیهالسلام) با کسی دیگر بیعت نمیکنیم.»[1]
همچنین گروهی دیگر پس از سقیفه نیز پس از آگاه شدن از توطئه سقیفه، مخالفت خود را با هر کس دیگر جز امیرالمؤمنین اعلام کردند، یعقوبی در کتاب تاریخ خود اینگونه مینویسد: «براء بن عازب به درب خانه بنیهاشم آمد و گفت ای گروه بنیهاشم! جمعی با ابوبکر بیعت کردند، آنان گفتند: مسلمانان بدون ما که از بستگان پیامبر هستیم، کاری انجام نمیدهند. عباس گفت به پروردگار کعبه سوگند! که این کار انجام شده، مهاجر و انصار شک نداشتند که خلافت باید به علی برسد، وقتی که از خانههای خویش بیرون آمدند، فضل بن عباس که سخنور قریش بود گفت: ای قریشیان! سزاوار شما نیست که با نیرنگ و خدعه، خلافت را بهدست آورید، با اینکه ما شایسته به خلافت هستیم و صاحب ما -امیرالمؤمنین- از شما به این کار سزاوارتر است. عتبه بن ابیلهب ایستاد و گفت: گمان نمیکردم کار از ابوالحسن و بنیهاشم گرفته شود، کسیکه نخستین مسلمان و داناترین مردم به قرآن و سنت و آخرین کسی است که از پیامبر جدا شد و جبرئیل در غسل و کفن-پیامبر- او را یاری داد.»[2]
در نتیجه میبینیم که مخالفین از انصار، موافق با خلافت غاصبین نبودند و در همان زمان اعتراض شدید خود را نسبت به این حرکت ناجوانمردانه بیان داشتند. آنوقت چرا اهل سنت این اقدام خودسرانه خلفا را اجماعی میدانند.
واللهالعالم
پینوشت:
[1]. «فبایعه عمر و بایعه الناس فقالت الانصار او بعض الانصار لانبایع الاّ علیّاً.» تاریخ طبری، طبری، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ص233.
الکامل فی التاریخ، ابن اثیر جزری، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ص189.
[2]. «و جاء البراء بن عازب فضرب الباب علی بنی هاشم و قال یا معشر بنی هاشم بویع ابوبکر...» تاریخ یعقوبی، یعقوبی، دار صادر، بیروت، لبنان، ج2 ص124.
المختصر فی اخبار البشر، ابوالفداء، دار النشر، قم، ایران، ج1 ص107.
إضافة تعليق جديد