لزوم دانستن فلسفه احکام اسلامی

  • 1392/11/27 - 17:14
در خيلي از موارد ذات اقدس الهي مصلحت احکام را مي‌گويد و خيلي از موارد هم به جهل بشر اشاره مي‌كند لذا اگر فلسفه احکام از طریق ائمه باشد قابل درک است و الا عقل نمی تواند حکمت تامه احکام را به تنهایی بفهمد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آیا برای عمل کردن به احکام الهی باید حکمت آن را بدانیم؟ به این معنی که اگر حکمت حکمی از احکام الهی را ندانستیم عمل بدان عمل واجب نباشد؟

پاسخ: «إنَّ اللَّهَ لَا يُسْأَلُ‏ كَيْفَ أَحَلَّ وَ كَيْفَ حَرَّم» از خدا پرسش نشود چگونه و به چه علت چيزى را حلال كرده و چطور و به چه علت حرام كرده (۱)
اگر چه دانستن حکمت احکام الهی بسیار نیکوست چرا که موجب معرفت بیشتر نسبت به احکام می‌شود؛ اما با توجه به اینکه این احکام از علم بی پایان سرچشمه گرفته است در بسیاری از مواقع حکمت احکام الهی برای انسان معلوم نیست، عدم علم انسان نسبت به حکمت احکام الهی مانع لزوم عمل به احکام نیست؛ عمل به دستورات در هر صورت واجب است و باید به قصد قربت و اطاعت از دستور الهی باشد.
آیت الله جوادی آملی در این رابطه می‌فرمایند: در خيلي از موارد ذات اقدس الهي مصلحت احکام را مي‌گويد. در خيلي از موارد هم به جهل بشر اشاره مي‌كند فرمود كه ﴿وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾ يا ﴿لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً﴾ در بعضي از موارد هم به نحو مطلق حكم مي‌كند نظير ذيل همين آيه كه ﴿ إِنَّ اللّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ﴾ اين﴿ إِنَّ اللّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ﴾ براي آن است كه كسي در حليّت بر بعضي از اشيا و در حرمت بعضي از اشيا و هم چنين در وجوب وفا به عهد نقض و اعتراضي نداشته باشد. [۲]
یقیناً علم به اسرار احکام الهی یقین و معرفت انسان را نسبت به آن عمل افزون کرده و موجب تقرب بیشتر می‌شود؛ لذا اینکه عرض می‌شود عدم علم نسبت به حکمت احکام الهی موجب سلب وجوب نمی‌شود، بدین معنی نیست که دنبال اسرار احکام نباشیم؛ روایات، اسرار و حکمت بسیاری از احکام و دستورات شرع مقدس را ذکر فرموده‌اند و بر همین اساس است که بزرگان و علمای تشیع اقدام به تألیف کتب ارزشمندی همچون اسرار الصلاه و حکمت عبادات کرده‌اند؛ لذا علم به حکمت عبادات و احکام الهی فضیلت است و موجب معرفت بیشتر خواهد شد.
اما موضوعی که مورد اختلاف قرار گرفته این هست که آیا عقل انسان قادر به فهم تمامی مصالح و مفاسد احکام الهی و یا به عبارت دیگر آیا عقل انسان قادر به درک حکمت احکام هست یا نه؟ پاسخ به این سؤال منفی است حال این سؤال در ذهن خطور می‌کند که چرا عقل نمی‌تواند حکمت تامّه احکام را درک کند؟
‏پاسخ: طبق آیات و روایات، احکام الهی دارای صورت ملکوتی هستند. [۳] عقل انسان با توجه به محدودیتی که دارد توان مشاهده ملکوت را ندارد، لذا حکمت تامّه احکام الهی برای انسان معلوم نیست مگر مواردی را که ائمه معصومین علیهم السلام بیان فرموده‌اند، علی‌الظاهر می‌توان گفت حکمت و سرّ بسیاری از احکام در روایات ذکر شده است.
ممکن است پرسش دیگری مطرح شود و آن اینکه: وجه صدور حکم از سوی شارع تنها آن سویی (همان وجه ملکوتی) نیست که آن را لایتغیر بدانیم و به تبع آن تعبد و اطاعت محض را تنها راه رسیدن به هدف تلقی کنیم. بلکه وجوه دیگر آن استعداد و ظرفیت زمانه و شرایط حاکم بر جامعه است.
در پاسخ عرض می‌شود: همه احکام شرع مقدس جنبه ملکوتی دارند چون «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ عِندنا خَزائِنُه» [۴] و هيچ چيزى نيست مگر آنكه گنجينه ‏هاى آن در نزد ماست.
احكام الهي به دو دسته احكام ثابت و متغير تقسيم می‌شود. بعضي از احكام الهي با قطع نظر از زمان و مكان خاص داراي حكم ثابت و هميشگي است. حرمت بول يا خون به لحاظ آنكه هميشه با فطرت انسان ناسازگار بودند از اين جمله احكام هستند. لكن بعضي احكام به مقتضاي تغيير مقتضيات زمان و مكان و شرايط قابل تغيير هستند.
نـيـازهاى انسان گاه با تغيير زمان و شرايط محيط دگرگون می‌شود و گاه ثابت و بـرقـرار است يك روز برنامه اى ضامن سعادت اوست ولى روز ديگر ممكن است بر اثر دگرگونی شـرائط هـمـان برنامه سنگ راه او باشد البته نبايد فراموش كرد كه اصول احكام الهى كه پايه هاى اسـاسـى را تـشكيل مى هد در همه جا يكسان است هرگز اصل توحید یا عدالت اجتماعى و صدها حكم مانند آن دگرگون نمی‌شود و ...
مطلب آخر اینکه متغیر بودن برخی احکام با وجه ملکوتی آن منافات ندارد چون اصول و قوانین احکام اسلامی بلا تغییر است اما افراد و مصادیق آن متغیر می‌شود برای مثال اگر کسی بگوید که ۱۴۰۰ پیش بیمه یا بانک نبوده در نتیجه وجه ملکوتی هم نداشته است، پاسخ‌اش این است که قوانین اقتصاد اسلامی روشن و بلا تغییر است. در آن روزگار مردم پول و دارایی خود را نزد افراد به امانت یا برای تجارت می‌گذاشتند و امروز نزد بانک‌ها می‌گذارند، پس اصل موضوع تغییری نیافته است و فقط قالب آن متغیر شده است.

..........................................................................................

 

 

پی نوشت
[۱] كافي، ج‏۱، ص،۵۷
[۲] تفسیر جوادی آملی، ذیل آیه ۱ سوره مائده
[۳] «چون بنده‌ی مؤمن داخل قبر شود، نماز در جانب راست او و زکات در جانب چپ او است، و خوبی بر او سایه افکند و صبر در گوشه ای قرار گیرد؛ و چون دو فرشته‎ای که موکل سؤال هستند داخل شوند، صبر به نماز و زکات و نیکویی گوید: بر شما باد یاری رفیقتان و اگر شما عاجز شدید من با او هستم.» (اصول کافی، ج ۳، ص ۱۴۳، کتاب ایمان و کفر، باب صبر، حدیث ۸) این روایت صراحتاً بیان می‌کند احکام و اعمال دارای صورت ملکوتی هستند.
[۴] سوره مبارکه حجر آیه ۲۱

تولیدی

دیدگاه‌ها

با سلام : واقعاً مطالب قابل استفاده ونیاز به تفکرهست ؛که اگر این احکام و تمام هستی دارای ملکوت هست ،و همه اینها برای انسان است ،پس چرا فکری به حال خود نمی کنیم .!!؟؟

چگونه میشه باور کرد که همه چیز وجه ملکوتی داشته دارد؟ اگر واقعا اینطوی هست چرا ما هیچی نمی بینیم؟ مگه صبر چیه که وجه ملکوتی هم داشته باشه؟

جناب سلوک وجه ملکوتی داشتن عالم هستی چه ربطی داره به اینکه فکری به حال خودمون بکنیم؟ من که نمی تونم همچن چیزایی رو باور کنم.

کتابی تحت عنوان اسلام علمی ترین دین بشریت به چاپ رسیده که از دیدگاه علم بیولوژی و پزشکی احکام دین مبین اسلام را بررسی کرده است و فلسفه علمی دستورات اسلام را گفته است. خواندن این کتاب را توصیه میکنم

کتاب اسلام علمی ترین دین بشریت کتابی کاملا معتبر و مستند است که علم و دین را به گونه ای خارق العاده بهم ارتباط داده

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.