جعل حدیث در مقابل حدیث معروف مدینه العلم

  • 1395/03/31 - 18:30
عمر گفت: از خدا بترس اى عمار! گفت: اگر بخواهى به كسى نمى‏‌گويم. با وجود این روایت که در صحیح مسلم وجود دارد، چه طور ممکن است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره عمر بفرماید، که عمر دیوار علم است؟ آیا کسی که نمی‌داند نماز به هیچ وجه از انسان ساقط نمی‌شود، شایسته است که پیامبر درباره‌اش، بفرماید، دیوار علم؟!!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قبلا با سند صحیح ثابت شد[1] که حدیث مدینه العلم (پيامبر اکرم فرمودند که: من شهر علم هستم و علی درِ آن است. کسی که می‌‌خواهد داخل این شهر شود، باید از در آن وارد شود.) در شأن امام علی (علیه السلام) می‌باشد و این خود یکی از فضایلی است، که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای امام علی (علیه السلام) بیان فرمودند. اما متاسفانه جاعلین حدیث وقتی دیدند که نمی‌توان این حدیث را کتمان کنند، دست به تحریف این حدیث زدند و این حدیث را این‌گونه نقل کردند. «من شهر علم هستم و ابوبکر اساس آن، عمر دیوار آن، عثمان سقف آن و علی (علیه السلام) درب آن است.»[2]
و اما پاسخ به کسانی‌که برای برتری خلفای سه‌گانه به این حدیث استدلال می‌کنند:
اولا: فرض می‌کنیم که سند این روایت صحیح باشد، ولی برای این‌که علم یا جهل خلفای سه گانه ثابت شود، باید به احادیث صحیح السند دیگر هم رجوع کرد. در صحیح مسلم (که از صحیح‌ترین کتاب‌ها نزد اهل سنت است) آمده است که: «روزى مردى نزد عمر آمد و گفت: من جنب شدم و آب نيافتم. (براى نمازم چه كنم؟) عمر گفت: نماز نخوان(!) عمار گفت: يا أميرالمؤمنين! آيا به ياد نمى‌آورى روزى را كه من و تو در جائى بوديم و هر دو جنب شديم و آب نيافتيم. تو نماز نخواندى و من در خاك غلتيدم و نماز خواندم و چون نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رفتيم، حضرت فرمود: كافى بود كه دست‌ها را به خاك زنى و آن را به صورت و دست‌ها بكشى. عمر گفت: از خدا بترس اى عمار! گفت: اگر بخواهى به كسى نمى‏‌گويم.»[3]
با وجود این روایت که در صحیح مسلم وجود دارد، چه‌طور ممکن است که پیامبر اکرم درباره عمر بفرماید، که عمر دیوار علم است؟ آیا کسی‌که نمی‌داند نماز به هیچ وجه از انسان ساقط نمی‌شود، شایسته است که پیامبر درباره‌اش، بفرماید، دیوار علم؟!!!
پس در صورتی که حدیث «عمر دیوار علم» صحیح باشد، ولی این حدیث با حدیثی که در صحیح مسلم (جهل عمر به تیمم) گذشت، متعارض است، و لذا اثبات فضیلتی نمی‌کند.
یا درباره جهل عثمان در صحیح مسلم آمده است که: «زید بن خالد جهنى به عطاء خبر داد، که از عثمان بن عفّان پرسیدم: به من خبر بده اگر مردى با همسر خود نزدیکى کند، ولى منى از او بیرون نیاید (چه حکمى دارد)؟ عثمان گفت: آن‌گونه که براى نمازش وضو مى‌گرفت، وضو مى‌گیرد و آلت خود را مى‌شوید...»[4] اين در حالی است که شيعه و سنی در روايات متواتر و فراوان نقل کرده‌اند پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله) فرمودند: «مرد و زن بعد از آميزش، بايد غسل کنند، چه نطفه‌ای از مرد بيرون آمده باشد، يا نه.»[5]
ثانیا: مدينه به معنای شهر است و به فرض كه شهر اساس و ديوار داشته باشد، ولی هرگز سقف ندارد. و لذا متن آن دلالت بر جعلی بودن آن است.
بله! متاسفانه، اين روش مخالفین شیعه است. هنگامی‌كه تنها در حدیثی نام حضرت علی (عليه السلام) آمده باشد، در صدد تضعيف آن بر می‌آیند، ولی هنگامی‌كه آن سه خليفه را نيز به حديث اضافه می‌كنند، در صدد سنددار كردن آن برآمده و حديث را تصحيح می‌كنند!

پی‌نوشت:

[1]. برتری علم امام علی بر دیگر خلفا در کتب اهل سنت
[2]. «أنا مدينة العلم و ابوبكر اساسها و عمر حيطانها و عثمان سقفها و علي بابها» هیثمی، صواعق المحرقة، المحقق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي، كامل محمد الخراط، الناشر: مؤسسة الرسالة، لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م، عدد الأجزاء: 2 . ج1 ص87
[3]. «حدثني عبد اللَّهِ بن هَاشِمٍ الْعَبْدِيُّ حدثنا يحيى يَعْنِي بن سَعِيدٍ الْقَطَّانَ عن شُعْبَةَ قال حدثني الْحَكَمُ عن ذَرٍّ عن سَعِيدِ بن عبد الرحمن بن أبزي عن أبيه أَنَّ رَجُلًا أتى عُمَرَ فقال إني أَجْنَبْتُ فلم أَجِدْ مَاءً فقال لَا تُصَلِّ فقال عَمَّارٌ أَمَا تَذْكُرُ يا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ أنا وَأَنْتَ في سَرِيَّةٍ فَأَجْنَبْنَا فلم نَجِدْ مَاءً فَأَمَّا أنت فلم تُصَلِّ وَأَمَّا أنا فَتَمَعَّكْتُ في التُّرَابِ وَصَلَّيْتُ فقال النبي صلى الله عليه وسلم إنما كان يَكْفِيكَ أَنْ تَضْرِبَ بِيَدَيْكَ الْأَرْضَ ثُمَّ تَنْفُخَ ثُمَّ تَمْسَحَ بِهِمَا وَجْهَكَ وَكَفَّيْكَ فقال عُمَرُ اتَّقِ اللَّهَ يا عَمَّارُ قال إن شِئْتَ لم أُحَدِّثْ بِهِ قال الْحَكَمُ وَحَدَّثَنِيهِ بن عبد الرحمن بن أبزي عن أبيه مِثْلَ حديث ذَرٍّ قال وَحَدَّثَنِي سَلَمَةُ عن ذَرٍّ في هذا الإسناد الذي ذَكَرَ الْحَكَمُ فقال عُمَرُ نُوَلِّيكَ ما تَوَلَّيْتَ». مسلم نیشابوری، صحيح مسلم ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي ج 1   ص 368.
[4]. «حدثنا أبو مَعْمَرٍ حدثنا عبد الْوَارِثِ عن الْحُسَيْنِ قال يحيى وَأَخْبَرَنِي أبو سَلَمَةَ أَنَّ عَطَاءَ بن يَسَارٍ أخبره أَنَّ زَيْدَ بن خَالِدٍ الْجُهَنِيَّ أخبره أَنَّهُ سَأَلَ عُثْمَانَ بن عَفَّانَ فقال أَرَأَيْتَ إذا جَامَعَ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ فلم يُمْنِ قال عُثْمَانُ يَتَوَضَّأُ كما يَتَوَضَّأُ لِلصَّلَاةِ وَيَغْسِلُ ذَكَرَهُ» بخاری، صحیح بخاری، ، دار النشر: دار ابن كثير, اليمامة، بيروت، 1407، 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج 1 ص 111
[5]. «حدثنا مُسَدَّدٌ حدثنا يحيى عن هِشَامِ بن عُرْوَةَ قال أخبرني أبي قال أخبرني أبو أَيُّوبَ قال أخبرني أُبَيُّ بن كَعْبٍ أَنَّهُ قال يا رَسُولَ اللَّهِ إذا جَامَعَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ فلم يُنْزِلْ قال يَغْسِلُ». همان

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.