کشف و شهود در فرقه گنابادی

  • 1395/02/07 - 15:04
یکی دیگر از بدعت‌هایی که صوفیان برای برای سرپوش گذاشتن و دلیل آوردن برای کارهای غیر شرعی و سخنان کفر آمیزشان بافته‌اند، مساله کشف و شهود (خبر از غیب و ادعای ارتباط بی واسطه با خداوند متعال) است که هیچ دلیل عقلی ومنطقی برای آن نمی‌توانند پیدا کنند و مدعی هستند که اقطابشان داری علم لدنی هستند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صوفیه گنابادی در کشف و شهود سخن از شنیدن کلام حق را به میان می‌آورند اگر چه تصریح می‌کنند که مقصود شنیدن حسی نمی‌باشد، لیکن خود را شایشته‌ سخن گفتن از جانب خدا می‌دانند.[1]
اقطاب این فرقه، که خود را صاحب ولایت و عرفان راستین می‌شمارند از یک سو می‌گویند« کشف و الهام اطلاع شخص از غیب است» و کشف و الهام که دیدن و شنیدن است مخصوص عرفاست.[2] و از سوی دیگر آقای سلطان حسین تابنده در پاسخ به سوال می‌گوید: «فقیر دعوی علم غیب نداشته و آن‌چه خدا القا کند همان است.»[3]
ملا علی گنابادی علم غیبی را، منحصر به حضور چهارده معصوم نمی‌داند و معتقد است که در غیبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اقطاب صوفیه صاحب علم لدنّی هستند. وی می‌گوید: « اگر علم غیب منحصر به وحی است لازم می‌آید ائمه(علیهم السلام) نیز مجتهد باشند و علم بر آنها مسدود بوده باشد و این به اتفاق باطل است.»[4]
وی از این استدلال نتیجه می‌گیرد که در زمان غیبت نیز علم غیبی وجود دارد، از این‌رو می‌گوید: « راه علم راه دل است، الهام و کشف نمونه‌ی وحی است و خلفاء به خلافت تحدیث را دارایند.»[5]
ملا علی گنابادی خود را خلیفه‌ی با واسطه و منصوص از طرف امام زمان( عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در ارتباط با غیب می‌شمارد، او با استناد همین سخن، در تالیفات خود صد‌ها سخن را، بی آن‌که به معصوم و امامی نسبت دهد به عنوان تعالیم الهی ارائه می‌دهد؛ امری که نشانگر این است که او خود را لایق سخن گفتن از جانب حق‌تعالی می‌شمارد.
لیکن براساس ظاهر آيات قرآن و روایات وارده از حضرات معصومین (علیهم السلام) علم غيب، مختص به خداى تبارك و تعالى است. و به صورت تمام و کمال در اختیار خداوند متعال است؛ زیرا او احاطه همه جانبه بر تمامی عالم دارد.
در رتبه بعدی طبق آیات قرآن و روایات وارده ازاهل بیت (علیهم السلام) خداوند متعال براى هر رسول و امامى كه خودش رضايت دهد، اين علم را ظاهر مى كند. پس همان گونه كه خداوند بالذات، عالم غيب است، پيامبر و ائمه، بالعرض، از غيب آگاه مى شوند. و غیر از اینها هر کس مدعی علم غیب را داشته باشد، باید بر اساس برهان و دلیل عقلی  و نقلی معتبر باشد.
راه اثبات علم غیب برای ائمه، خبر دادن ایشان از اخبار غیبی است، به قول علما ادل دلیل علی الامکان وقوعه، از طرف دیگر روایات متعددی از ائمه شیعه (علیهم‌السلام) مبنی بر اینكه  علم غیب دارند، وارد شده است. به عنوان مثال امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در حدیثی  می‌فرمایند: «الا ان علم الذی هبط به آدم من السماء الی الارض و جمیع ما فضلت به النبیون الی خاتم‌النبیین، فی عتره خاتم النبیین»[6]یعنی آن علمی كه پیامبران داشتند، این علم به حضرت خاتم‌النبیین منتقل شده است و تمام این علوم از حضرت آدم تا حضرت خاتم، همه به عترت خاتم الانبیاء منتقل شده است.

پی‌نوشت:
[1]. گنابادی ملاسلطان محمد، ولایت نامه، چاپ دوم، چاپخانه دانشگاه تهران، ص 50
[2]. گنابادی ملا علی، صالحیه، چاپ اول، انتشارات حقیقت، ص 178
[3]. تابنده سلطان حسین، خورشید تابنده، چاپ ششم، انتشارات حقیقت، ص 624
[4]. گنابادی ملا علی، صالحیه، چاپ اول، انتشارات حقیقت، ص 237
[5]. همان
[6]. علامه مجلسی محمد باقر،  بحارالانوار، ج 26، ح 28، باب جهات علومهم عن مناقب آل أبی طالب.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.