ادعای اتصال سلسله‌های صوفیه به امام معصوم (ع)

  • 1395/01/28 - 11:55
مساله سلسله اسناد خرقه که صوفیان از این طریق ریشه خرقه‌پوشی را به سنت می‌رسانند ظاهراً اولین بار در قرن ششم در اسرار التوحید آمده است و سابقه‌ای در قرون قبل ندارد و نمی‌تواند در فهم تاریخ پیدایش خرقه‌پوشی مفید واقع گردد. برخي از روایات سلسله سند خرقه را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌رسانند وبرخي دیگر آغاز پوشیدن خرقه را از عصر جنید ذکر می‌کنند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تمامی سلسله‌های صوفیه مدعی اتصال سلسله خود به امامان معصوم (علیهم السلام) هستند درحالی‌که وقتی ادعای خود را مطرح می‌کنند سندی برای خود ارائه نمی‌دهند. بدین منظور چند روایت از اقطاب و بزرگان صوفیه که برای ادعای خود سندی ارائه نکرده‌اند، بیان می‌کنیم.
«سلسله گنابادی یکی از معروف‌ترین رشته‌های نعمت اللهیه که به ام السلاسل معروف است می‌باشد. رشته اجازه این سلسله مرتب به حضرت شاه نعمت‌الله ولی و از ایشان منتهی می‌شود به حضرت جنید بغدادی که از بزرگ‌ترین عرفا و درک زمان حضرت هادی (علیه السلام) و حضرت عسکری (علیه السلام) را نموده و چون زمان او مقارن با زمان غیبت صغری امام زمان (عج الله فرجه الشريف) بوده و اجازه ارشاد از طرف قرین الشرف حضرت قائم (عجل الله فرجه) نیز داشته، ازاین‌رو نزد عرفا به شیخ الطایفه و اول الاقطاب فی الغیبه معروف است. آن بزرگوار تربیت‌شده سری سقطی است که اجازه ارشاد از حضرت ثامن الائمه و حضرت جواد و حضرت هادی (علیهم السلام) داشته و آن بزرگوار تربیت‌شده معروف کرخی بوده است که درک زمان حضرت کاظم (علیه السلام) را نموده و افتخار دربانی حضرت رضا (علیه السلام) را داشته و از طرف آن حضرت اجازه ارشاد داشته و به اصطلاح عرفا شیخ المشایخ بوده و سلاسل معروفیه به او منتهی می‌شود.»[1]
ملاعلی گنابادی در رساله رجوم الشیاطین درباره اتصال سلسله گنابادیه به امام رضا (علیه السلام) می‌گوید: «پس معلوم شد که انتساب سلسله نسبی جسمانی آن جناب (ملاسلطان گنابادی "سلطان علیشاه") من حیث التسمیه و الامتیاز، منسوب به حضرت رضا (علیه السلام) است و هکذا اجازه دعوت آن جناب به دین و ارشاد به راه یقین سید المرسلین و نشر احکام و اخبار ائمه طاهرین (علیهم السلام) هم منسوب به حضرت رضا (علیه السلام) است. [2] اما در ادامه بعد از ذکر بزرگان سلسله تا ابوعلی رودباری می‌گوید: «ایشان پیرو شیخ احمد بن محمد ابوعلی رودباری و اشان خلیفه شیخ المشایخ باب الطریقه جناب جنید بغدادی ملقب به "سید الطایفه" و ایشان اگرچه دعوتشان به امام حسن عسکری (علیه اسلام) و بعد از آن حضرت به حضرت قائم (عجل الله فرجه الشریف) بوده و به مضمون حدیث کافی اجازه ایشان از امام حسن عسکری (علیه السلام) بوده و اجرای امر او از آن حضرت می‌آمده، ولی منصوب بودند از جانب خال خود شیخ سری سقطی و ایشان هم اگرچه دعوت به امام علی النقی (علیه السلام) و امام محمدتقیعلیه السلام) داشته و شیخ از ایشان بوده، لکن بیعت ایشان بر دست شیخ المشایخ ابومحفوظ معروف بن علی کرخی بوده و منصب یافته از آن جناب است.»[3]
از یک سو در دو مطلب بالا اتصال سند صوفیان به امام معصوم (علیه السلام) در حد ادعا بوده و سندی مبنی بر آن ارائه نگردیده است. درحالی‌که مساله مهم دستگیری و هدایت خواص جامعه که صوفیه مدعی آن هستند، نمی‌تواند بدون سند و مدرک موردقبول و البته واضح و روشن از سوی ائمه بزرگوار نقل‌شده باشد ولی مدرکی بر آن وجود نداشته باشد. با توجه به شواهد مذکور ادعای اتصال دستگیری صوفیان به امام معصوم، صرف ادعایی بدون سند است و از سوی دیگر در مورد اتصال خرقه سخنان متفاوت دیگری نیز وجود دارد که به چند نمونه اشاره می‌کنیم.
مساله سلسله اسناد خرقه که صوفیان از این طریق ریشه خرقه‌پوشی را به سنت می‌رسانند ظاهراً اولین بار در قرن ششم در اسرار التوحید [4] آمده است و سابقه‌ای در قرون قبل ندارد و نمی‌تواند در فهم تاریخ پیدایش خرقه‌پوشی مفید واقع گردد.[5] مجدالدین بغدادی (544-607 ه.ق) مرید نجم الدین کبری (618 ه.ق) در کتاب "البرره" بعد از ذکر دو روایت از سلسله سند خرقه که یکی از روایات سلسله سند خرقه را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌رساند و دیگری که منقول از سهروردی است، آغاز پوشیدن خرقه را از عصر جنید ذکر می‌کند و از جنید به آن طرف فقط "صحبت"[6] می‌داند.
از روایت نخست جانبداری می‌کند و به جان سوگند می‌خورد ن آن را قابل‌اعتماد تر می‌شمارد و همچنین شهرت این روایت و اتفاق جمهور مشایخ بر خرقه پوشاندن پیامبر (صلی الله علیه و آله) را دلیل بر صحت آن می‌داند. [7] دکتر شفیعی کدکنی فرموده‌اند: «همین تاکید و اصرار مجدالدین بغدادی در مسلم جلوه دادن خرقه تا رسول الله ( صلی الله علیه و آله) نشان می‌دهد که در پایان قرن ششم هنوز این مساله موردبحث و تردید بوده است. [8]

پی‌نوشت:
[1]. جذبی هبه الله، راه هدایت و باب ولایت، تهران، حقیقت، 1381، چاپ چهارم، مقاله هشتم،  صص 100 و 101
[2]. گنابادی ملاعلی (نورعلیشاه ثانی)، رجوم الشیاطین، تصحیح و مقدمه شهرام پازوکی، تهران، حقیقت، 1387، صص 6 و 7
[3]. همان، صص 8 و 9
[4]. منور محمد بن منور، اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابی سعید، تصحیح و تعلیقات شفیعی کدکنی محمدرضا، دوره دو جلدی، چاپ اول، انتشارات آگاه، تهران، 1366، ج 1، صص 32 و 33
[5]. حسن پورآلاشتی حسین، مقاله "خرقه: آیین، پیدایش و تحول آن"، پژوهش‌نامه علوم انسانی و اجتماعی، سال دوم، شماره ششم و هفتم، سال 1381، ص 77
[6]. منور محمد بن منور، اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابی سعید، تصحیح و تعلیقات شفیعی کدکنی محمدرضا، دوره دو جلدی، چاپ اول، انتشارات آگاه، تهران، 1366، ج 1، صص 32 و 33
[7]. سهروردی شهاب‌الدین، دارالمعرفه الطباعه و النشر، بیروت، بی‌تا، ص 78
[8]. منور محمد بن منور، اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابی سعید، تصحیح و تعلیقات شفیعی کدکنی محمدرضا، دوره دو جلدی، چاپ اول، انتشارات آگاه، تهران، 1366،، ج 2، ص 568

برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک به:
1- مقاله "خرقه: آیین، پیدایش و تحول آن" تألیف حسن پورآلاشتی حسین، پژوهش‌نامه علوم انسانی و اجتماعی، سال دوم، شماره ششم و هفتم، سال 1381
2- جذبی هبه الله، راه هدایت و باب ولایت
3- گنابادی ملاعلی (نورعلیشاه ثانی)، رجوم الشیاطین

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.