نبوت حضرت آدم (علیه السلام) از دیدگاه عرفان حلقه

  • 1394/11/24 - 15:38
نام مبارک حضرت آدم (علیه السلام) که نخستین پیامبر است، شانزده بار به نام آدم (علیه السلام) و هشت بار به عنوان بنی آدم و یک بار به عنوان ذُریّه آدم در نه سوره و در بیست و پنج آیه، در قرآن مجید آمده است. محمد علی طاهری سرکرده فرقه حلقه، مطالب عجیبی درباره نبوت آدم (علیه السلام) ابراز کرده است. اومی گوید: حضرت آدم (علیه السلام) را انسان‌های نئوآندرتال (نخستین) به پیامبری انتخاب کرده‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نام مبارک حضرت آدم(علیه‌السلام) که نخستین پیامبر است، شانزده بار به نام آدم(علیه السلام) و هشت بار به عنوان بنی آدم(علیه‌السلام) و یک بار به عنوان ذُریّه آدم (علیه‌السلام) در 9 سوره و در بیست و پنج آیه، در قرآن مجید آمده است.[1]
هنگامی که خداوند اراده کرد تا در زمین خلیفه و نماینده‌ای که حاکم زمین باشد، قرار دهد، این موضوع را به فرشتگان خبر داد؛ ولی فرشتگان از این خبر شگفت زده شدند و با خود گفتند: کسی که جانشین خدا در زمین او خواهد شد، هرگز نمی‌تواند عالمی برپا سازد که از نظر پاکی و رحمت برابر با ملکوت آسمان باشد؛ زیرا خداوند پیش از آدم(علیه السلام) انسان‌هایی را آفریده بود و آنان در زمین به فساد و تباهی پرداختند. فرشتگان به خدای خود چنین عرضه داشتند: «آیا در زمین انسانی را قرار می‌دهی که با گناه و معصیت در آن، فساد کند و به خونریزی بپردازد؛ در حالی که ما آن گونه که در شأن توست، تو را منزّه دانسته و به شکرانه‌ات تو را مدح و ستایش می‌کنیم!» فرشتگان بدین جهت این سخن را به خدای خویش عرضه کردند که خویشتن را برتر از آفریده‌ای می‌دانستند که قرار بود جانشین قرار گیرد و خود را به جانشینی در زمین سزاوارتر از او می‌پنداشتند؛ امّا خدای متعال با اسرار غیبی که بر آنان پوشیده و حکمتی که خاصّ آفرینش آدم(علیه السلام) بود به آنان پاسخ داد: «خداوند چیزی را می‌داند که آنان از آن آگاهی ندارند.»
محمد علی طاهری سرکرده عرفان موسوم به حلقه مطالب تعجب آمیز و تأمل بر انگیزی در رابطه با نبوت حضرت آدم(علیه السلام) ابراز کرده است، اومی گوید: حضرت آدم(علیه السلام) را انسان‌های نئوآندرتال(نخستین) به پیامبری انتخاب کرده‌اند. طاهری در پرسشی با این مضمون که آیا یک شخصیت حقوقی و یا حقیقی به نام آدم نبی داریم؟
جواب می‌دهد:
ما قطعاً یک شخصی به این نام داشته‌ایم؛ انسانِ بعد از دوران «نئوآندرتالی» بوده است. اولین انسانی که درآن زمان توانسته اولین ارتباط را برقرار کند، او را به عنوان پیامبر انتخاب کردند. ماجرای انسان روی کره زمین، مثلاً اینجا اتفاق افتاده است، آنچه که از کل هستی می‌شناسیم، فقط یک نقطه از این حلقه است، این همه آثاری که اینجا هست، یک نقطه کوچک است از کل ماجرا! و دراین تفکر سنتی نقشه الهی را به نازل‌ترین سطح خودش می‌کشاند! با تفکر سنتی نمی‌توانیم مسئله تکامل، انسان «نئو آندرتال» و... شرح بدهیم! حالا این شخص نبیّ باشد برای چه کسی؟ اینکه خودش تنهاست! و اصلاً چه تقدسی داشته است؟![2]
طاهری تصور می‌کند، حضرت آدم(علیه السلام) را مردمان اولیه برای پیامبری برگزیده‌اند؛ در حالی که این گزینش را با توجه به آیات قرآن کریم به طور حتم خداوند متعال انجام داده است؛ زیرا خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «اِنَّ الله اصطفی آدَمَ وَ نوحاً وَ آل ابراهیمَ وَ آلَ عمرانَ عَلی العالمینَ، ذُریَّةً بعض‌ها مِن بعضِ وَ الله سمیعٌ علیم [آل عمران/33-34]، به یقین، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برتری داده است. فرزندانی که بعضی از آنان از (نسل) بعضی دیگرند و خداوند شنوای داناست.»
همچنین در تفسیر نمونه چنین آمده است:
«اِصطفی» از ماده «صفوة» به معنی خالص هر چیزی است. سنگ صاف را در لغت عرب از این نظر صفا می گویند که دارای خلوص و پاکی است؛ بنابراین اِصطَفا به معنی انتخاب کردن قسمت خالص چیزی است... .
حال ممکن است این گزینش، تکوینی باشد یا تشریعی؛ به این معنی که خدواند آفرینش آنها را از آغاز، آفرینش ممتازی قرار داد؛ هر چند با داشتن آفرینش ممتاز، هرگز مجبور به انتخاب راه حق نبودند، بلکه با اراده و اختیار خود، این راه را پیمودند، سپس به خاطر اطاعت فرمان خدا و تقوا و پرهیز کاری و کوشش در راه هدایت انسان‌ها، امتیازهای جدیدی کسب کردند که با امتیاز ذاتی آنها آمیخته شد و به صورت انسان‌هایی برگزیده در آمدند و در آیه بعد می‌افزاید: «آنها فرزندان و دودمانی بودند که بعضی از بعضی دیگر گرفته شده بودند (ذُریة بعض‌ها من بعض).»
این برگزیدگان الهی از نظر اسلام و پاکی و تقوا و مجاهده برای راهنمایی بشر همانند یکدیگر بودند و همچون نسخه‌های متعدد از یک کتاب که هر یک از دیگری اقتباس شده باشد.[3]
همچنین طاهری درباره واژه آدم از معنای نادرستی استفاده کرده است، آن جا که می‌گوید:
البته حقیقت کلی وجود همه انسان‌ها، نفس واحدی است که «آدم» نام دارد. آدم، در بدو ایجاد در جهان تک قطبی و با توجه به دید فرا زمان خود در این مرحله، با تک درخت جهان دو قطبی مواجه شد.[4]
در نتیجه باید گفت: دیدگاه و مبنای طاهری درباره حضرت آدم(علیه السلام)، نه در مبانی نقلی اسلام وجود دارد و نه در فلسفه اسلامی یافت می‌شود. چون او بر این عقیده است که مجموعه انسان‌ها در همه ادوار، جلوه‌های متعدد حضرت آدم هستند و حضرت آدم (علیه السلام) نیز یکی از آنها محسوب می‌شود. در واقع، طاهری با این سخنان، پیامبر بودن یا خلقت اولیه حضرت آدم (علیه السلام) را که برگزیده الهی است، زیر سؤال برده و به نوعی معتقد به آنها نیست.

پی‌نوشت:
[1]. قاموس قرآن: ج 1، ص 38، دائره الفوائد: ج 1، ص 307. سور و آیاتی که نام آدم (علیه السلام) در آنها ذکر شده است عبارتند از: سوره بقره، آیات 21،33،34،35،37؛ سوره آل عمران، آیات 33 و 59؛ سوره مائده (5)، آیه 27؛ سوره اعراف، آیات 11،19،26،27،31،35،172؛ سوره اسراء، آیات 61،70؛ سوره کهف؛ آیه/50؛ سوره مریم، آیه 58؛ سوره طه، آیات 15،116،117،120،121؛ سوره یس، آیه 60.
[2]. جلسه نهم عرفان حلقه، برگرفته از کتاب حلقه اسارت، نوشته جمعی از نویسندگان حوزه و دانشگاه، نشر تسنیم اندیشه، ص 265.
[3]. آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 2، ص 517- 518.
[4]. طاهری، محمد علی، انسان و معرفت، انتشارات گریگور ناتوانسی سال ۲۰۱۱ ارمنستان، ص 180.
برای مطالعه بیشتر رجوع شود به کتاب حلقه اسارت، نوشته جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه، نشر تسنیم اندیشه.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.