پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیدایش تفکر مسیحیت صهیونیزم، به قبل از تشکیل دولت اسرائیل و حتی قبل از ظهور جریان فکری یهودیت صهیونیستی بازمی‌گردد. با ترجمه کتاب مقدس به زبان‌های مختلف و در دسترس بودن آن برای تمامی آحاد جامعه، برخی بامطالعه و تحقیق و تفسیری که به عمل آوردند، روی مطالب مربوط به آخرالزمان و علائم آن متمرکزشده و درصدد تحقق آن علائم برای سرعت بخشیدن به ظهور مجدد مسیح برآمدند. این نظر که تشکیل دولت یهود در فلسطین نشانه بازگشت مسیح خواهد بود، اولین بار توسط دو تن از رهبران پروتستان قرن 17 میلادی مطرح گردید. [1]
مسیحیان صهیونیست، معتقد به هفت مرحله‌اند که به‌این‌ترتیب در آخرالزمان به وقوع می‌پیوندد: 1. بازگشت یهودیان به فلسطین؛ 2. ایجاد دولت یهود در فلسطین؛ 3. موعظه شدن بنی‌اسرائیل و دیگر مردم دنیا به‌وسیله انجیل؛ 4. دوره وجد یا سرخوشی، یعنی: به بهشت رفتن کلیه کسانی که به کلیسا ایمان آورده‌اند؛ 5. دوره هفت‌ساله حکومت دجال یا آنتی‌کراست (ضد مسیح) و فلاکت یهودیان و سایرین؛ 6. وقوع جنگ آمارگدون یا جنگ همه‌گیر که در آن، همه زمین به‌سختی نابود خواهد شد؛ (البته در زمان وقوع این جنگ حضرت عیسی (علیه‌السلام) همه مسیحیان را با خود به آسمان می‌برد و ازآنجا به زمین نگاه می‌کنند) 7. شکست لشکریان دجال و ایجاد حکومت مسیح به پایتختی قدس (اورشلیم)؛ در این دوره، یهودیان به مسیح ایمان می‌آورند. [2]
یکی از دلایل جدال طولانی امام و شاه، مسئله فلسطین، اسرائیل، یهود سیاسی (صهیونیست) و مسائل مرتبط با آن بوده است. [3] صدق این گفتار با مروری به بیانات و مواضع امام خمینی (رحمه‌الله)، در همان سال‌های آغازین نهضت اسلامی مردم ایران، روشن می‌شود، اما به دلیل طولانی بودن ادله ما به چند فرمایش ایشان اکتفا می‌کنیم، مثلاً دریکی از سخنرانی‌های خود چنین فرموده‌اند: «اگر شاه با یهود صهیونیست، ائتلاف نکرده، چرا نمی‌گذارد که در مخالفت با ایده صهیونیستی تشکیل دولت یهودی، سخن بگوییم. یهودیان صهیونیست می‌گویند حکومت مال ماست، باید یک سلطنت و حکومت جدیدی به وجود بیاید... این‌ها در حکومت (ایران) نفوذ کرده‌اند، از آن‌ها بترسید، می‌ترسم روزی چشم‌هایتان را بازکنید که هستی شمارا از بین برده‌اند، من از این می‌ترسم. خودتان این‌ها را از بین ببرید، اگر نمی‌برید، بگذارید ما آن‌ها را از بین ببریم.»[4]
ژیل کپل گفته است:«پس از یهود، عنصر کلیدی دیگر در نظریه مسیحیت صهیونیستی، تأسیس دولت یهودی توسط یهودیان مهاجر به ارض موعود است؛ زیرا به اعتقاد آنان خداوند سرزمین فلسطین را به یهودیان بخشیده و فلسطینی‌ها حقی بر آن ندارند. به‌علاوه، عدم‌حمایت از اسرائیل مجازات خدا را در پی دارد و مسیح را به خشم می‌آورد. مسیح حامی اسرائیل است و همیشه در امور خاورمیانه به سود دولت اسرائیل مداخله می‌کند!» [5]
بنابراین، سخن گفتن امام خمینی (رحمه‌الله) از اسرائیل، سخن گفتن از مهم‌ترین مؤلفه اعتقادی مسیحیت صهیونیستی است. ایشان در سخنرانی عصر عاشورای 1342 بیان کردند: «این‌ها با اسلام مخالف‌اند، اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت دانشمند باشد، اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت قرآن باشد، اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت علمای دین باشند، نمی‌خواهند احکام اسلام باشد. اسرائیل با دست عمال سیاه خود، مدرسه را کوبید، می‌خواهند اقتصاد شمارا قبضه کنند، می‌خواهند زراعت و تجارت شمارا از بین ببرند، می‌خواهند ثروت‌های این مملکت را به دست عمال خود تصاحب کنند و این چیزها را که سد راه هستند، بشکنند، قرآن سد راه است، باید شکسته شود، روحانیت سد راه است، باید شکسته شود، مدرسه فیضیه سد راه است، باید خراب شود. طلاب علوم دینی ممکن است بعدها سد راه شوند، باید از پشت‌بام بیفتند و سر و دست آن‌ها شکسته شود، برای این‌که اسرائیل به منافع خود برسد، دولت ما به تبعیت اسرائیل ما را اهانت می‌کند.» [6] در جای دیگر نیز می‌فرماید: «ربط مابین شاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت می‌گوید: از اسرائیل حرف نزنید، از شاه هم حرف نزنید؛ این دو تا تناسب‌شان چیست؟ مگر شاهْ اسرائیلی است؟ به نظر سازمان امنیت، شاه یهودی است؟» [7]
زالمن شووال سفیر سابق اسرائیل در آمریکا، علت دشمنی مسیحیان صهیونیستی با اسلام را آن می‌داند که هدف بنیادگرایی اسلامی، نابودسازی عقاید و رسوم یهودی مسیحی است و نیز آنان، نماد دجال یا ضد مسیح‌اند. ازاین‌روست که جری فالول در سال 2002، پیامبر اسلام را تروریست خواند! و نیز، به‌طعنه و تمسخر و با اشاره به هلال، نماد و نشانه مسلمانان، گفته است که مسلمانان خدای ماه را می‌پرستند، درحالی‌که مسیحیان صهیونیست، خدای آفرینش را. جان اشکرافت، وزیر دادگستری دولت بوش پسر، اسلام را آیین مرگ نامید، زیرا خدای مسیح، فرزند خود را به خاطر زندگی قربانی می‌کند، اما خدای مسلمانان به آنان دستور می‌دهد برای دین، فرزندان خود را قربانی کنند. مجله موسر وابسته به اداره فرهنگی آمریکا، پیشنهاد کرد که کتاب دیگری جایگزین قرآن شود، چون قرآن منبع شر است و تروریست تولید می‌کند. [8]
نهضت امام خمینی (رحمه‌الله)، از همان ابتدا با سکولاریستی‌سازی اجتماعی، جنگ‌طلبی‌های هواپرستانه؛ و ستیز با قرآن الهی و اسلام الهیاتی مخالف بود و در مخالفت با این اندیشه‌های غیردینی شکل گرفت، قوام یافت، به پیروزی رسید و پس‌ازآن، دین را به عرصه سیاست آورد، با جنگ‌طلبی‌های زورگویانه قدرت‌ها مخالفت ورزید. امام خمینی (رحمه‌الله) بین یهودیت و بین آمریکا و اسرائیل و... پیوند برقرار می‌کند و آن‌ها را نه دو مقوله، بلکه یک مؤلفه معرفی می‌کند: «از این به بعد باید در اعراض و نفوس مسلمین، یهود و نصاری و دشمنان اسلام و مسلمین دخالت کنند. منطق این دولت و بعضی اعضای آن محو اسلام است.»[9]

پی‌نوشت‌:
[1]. مقاله مسیحیت صهیونیستی، نصیر صاحب خلق، مجله موعود، شماره 41، ص 14.
[2]. مسیحیت صهیونیستی، پیدایش و ظهور آن، نصیر صاحب خلق ماهنامه موعود، شماره 40 مرداد 1383، ص 32.
[3]. دهشیری، محمدرضا، درآمدی بر نظریه سیاسی امام خمینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1379، ص 337.
[4]. صحیفه امام، مجموعه سخنرانی‌های امام خمینی (ره)، نرم‌افزار آثار امام، ج1، ص: 390.
[5]. کپل، ژیل، اراده خداوند: یهودیان، مسیحیان و مسلمانان درراه تسخیر دوباره جهان، ترجمه عباس آگاهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1370.
[6]. صحیفه امام، ج 1 ص 244.
[7]. صحیفه امام، ج1، ص: 248.
[8]. مسیحیت صهیونیستی، پیدایش و ظهور آن، ماهنامه موعود، شماره 40.
[9]. صحیفه امام، ج1، ص: 198.
منبع (با دخل و تصرف): رویارویی انقلاب اسلامی با نظریه مسیحیت صهیونیستی، نوشته مرتضی شیرودی.