آیا سماع مبنای شرعی دارد؟

  • 1394/11/18 - 09:03
در تصوف (برخلاف شریعت اسلام)، سماع و غنا و گوش دادن به آنها جزء آداب‌ و رسوم ضروری آنهاست و مدعی‌اند که این برنامه‌ها موجب تصفیه روح و پاکی قلب می‌شود و درنتیجه صوفیان را غیر از خدا به‌سوی خدا مجذوب می گرداند و درنهایت آنها از خود غافل و در خدا فانی می‌گردند و در این حالت هر کاری از آنان سر بزند به اراده خودشان نیست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ "سماع" به فتح سین، یک اصطلاح عرفانی مربوط به تصوف است و به آواز و صدایی گفته می‌شود که حال شنونده را منقلب گرداند. پس سماع به معنای غنا، یعنی صوت مرجع است.[1] صوتی که به‌صورت لهو و باطل و اضلال از حق انجام شود، حالا چه در قالب کلام باطل باشد یا کلام حق و در فارسی از آن تعبیر به دو بیتی، سرود، آوازخوانی تعبیر می‌شود[2] و در اصطلاح صوفیه موسیقی‌ای است که معمولاً در ضمن اشعار به‌اصطلاح عرفانی در مجالس آنان اجرا می‌شود.[3]
حکم سماع در دین مقدس اسلام
اجرای سماع (چه به معنای صوت خوش و غنا و چه به معنای موسیقی) و گوش دادن به آن ازنظر فقه شیعه بالاتفاق حرام است و اکثر علمای اهل سنت نیز حکم به حرمت آن می‌کنند. فتاوای علما و فقهای اهل سنت در کتاب‌های فقهی آنان مذکور است و ابن جوزی در کتاب تلبیس ابلیس فتواهای اکثر فقهای اهل سنت را دراین‌باره جمع‌آوری نموده است.[4]
اما فقهای شیعه با استناد ه آیات و روایات، سماع، غنا و موسیقی و نیز شنیدن و اشتغال و تکسب به آنها را حرام می‌دانند و در کتب فقهی حکم آنها به‌طور مفصل و مستدل بیان‌شده است.[5] روایات متعددی از معصومین (علیهم السلام) بر حرمت غنا نقل‌شده است که از باب نمونه روایتی از امام صادق (علیه السلام) اشاره می‌شود که فرمودند: «خریدن کنیزان خواننده (مغنیه) و فروختن آنها حرام است و تعلیم و گوش دادن به صدا و آواز آنها نفاق است.»[6]
غنا و سماع اگر مشتمل بر سخنان و اشعار باطل باشد، در این صورت از دو جهت حرمت دارد و اگر مشتمل بر اباطیل نباشد، از جهت لغو بودن حرام است و صحت مضمون شعر باعث حلیت سماع و غنا نمی‌شود. با تمام اینها صوفیه شدیداً به سماع گرایش دارد و ابن جوزی دراین‌باره می‌گوید: «تصوف طریقه‌ای است که از زهد شروع می‌شود و به سماع و رقص منتهی می‌گردد و از میان عوام، طالبان آخرت به آنها روی می‌آورند و طالبان دنیا به خاطر لهو و لعبی که در مجالس آنها می‌بینند به‌سوی آنها جذب می‌شوند.»[7] و در جای دیگر می‌گوید:«این طایفه (صوفیه) وقتی‌که غنا را می‌شنوند، به وجد می‌آیند و دست می‌زنند و صیحه و فریاد می‌کشند و لباس‌هایشان را در می‌آورند و بعضی آنها را به‌سوی نوازندگان و خوانندگان پرت می‌کنند.»[8]
پس در تصوف، سماع و غنا و گوش دادن به آنها جزء آداب‌ و رسوم ضروری آنهاست و مدعی‌اند که این برنامه‌ها موجب تصفیه روح و پاکی قلب می‌شود و درنتیجه صوفیان را غیر از خدا به‌سوی خدا مجذوب می گرداند و درنهایت آنها از خود غافل و در خدا فانی می‌گردند و در این حالت هر کاری از آنان سر بزند به اراده خودشان نیست.
مجالس بزم صوفیه در اماکن مختلف، خصوصاً خانقاه‌هایی که به این منظور ساخته‌شده معروف است و غالباً در این مجالس بعد از شنیدن سماع و غنا و بعد از رقص و پای‌کوبی، امیال نفسانی آنان طغیان می‌کند و برای فرونشاندن آن دست به اعمال خلاف شرع می‌زنند.

پی‌نوشت:
[1]. سجادی سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات علوم عقلی، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، تهران، 1361، ص 302
[2]. خویی ابوالقاسم، مصباح الفقاهه، انتشارات وجدانی، 1371،  ج 1 ص 311
[3]. مدنی محمد، در خانقاه بیدخت چه می‌گذرد؟، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، قم، 1376، ص 29
[4]. ابن جوزی جمال‌الدین عبدالرحمن، تلبیس ابلیس، دارالکتب علمیه، بیروت، 1368 قمری،  ص 270
[5]. انصاری مرتضی، مکاسب، مطعبه اطلاعات، تبریز، 1375 قمری،  ص 36؛ خمینی روح‌الله، تحریر الوسیله، موسسه نشر اسلامی، قم، ج 1، ص 457
[6]. کلینی محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص 120
[7]. ابن جوزی جمال‌الدین عبدالرحمن، تلبیس ابلیس، دارالکتب علمیه، بیروت، 1368 قمری، ص 199
[8]. همان، صص 260 و 261

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.