دروغ و حسادت خدای مسيحيان

  • 1394/11/11 - 09:26
ماجرای اخراج آدم (علیه‌السلام) از بهشت، در تورات به شکلی است که خداوند آدم را فریب داد که از درخت ممنوعه اگر بخورد می‌میرد؛ و مار که حیوان زیرکی بود این دروغ خداوند را برملا کرد و آدم و حوا از درخت خوردند و خداوند برای اینکه از درخت حیات نخورند هردو را از بهشت اخراج کرد! اما این جریان از نگاه اسلام اهانت به خداوند است.

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ خداوند در ابتدای خلقت هدف از آفرينش انسان را رسيدن به كمال قرب الهی بيان فرموده است، چنانكه در آيات متعدد ازجمله سوره مباركه واقعه آمده است:‌ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ [واقعه/ 11-12]؛ و (سومين گروه) پيشگامان پیشگام‌اند، آن‌ها مقرّبان‌اند.»
اما در سفر پيدايش از كتاب تورات مطالبی آمده است كه متأسفانه اين هدف بزرگ ناديده گرفته‌شده و انسانی را آفريده است كه نبايد عاقل باشد، چه رسد به اينكه باعقل خود به تقرب الهی برسد! وقتی خداوند انسان را آفريد او را فريب داد و دستور داد كه از دو درخت معرفت و حيات نبايد بخورد، چون اگر از درخت معرفت بخورد انسان‌ها نيز مانند خداوند عالم به نيك و بد جهان خواهند شد و اگر از درخت حيات بخورند عمری جاودانه پيدا خواهند كرد، پس خدای ساختگی مسيحيان بر انسان حسادت ورزيد و خوردن هر دو درخت را برای انسان ممنوع كرد:‌ «و خداوند خدا هر درخت‌ خوش‌نما و خوش‌خوراک‌ را از زمین‌ رویانید؛ و درخت‌ حیات‌ را در وسط باغ‌ و درخت‌ معرفت‌ نیک‌ و بد را...و خداوند خدا آدم‌ را امر فرموده‌، گفت‌: از همه‌ی درختان‌ باغ‌ بی ممانعت ‌بخور، اما از درخت‌ معرفت‌ نیک‌ و بد زنهار نخوری‌، زیرا روزی‌ که‌ از آن‌ خوردی‌، هرآینه‌ خواهی‌ مرد.»[1]
خدای ساختگی تورات برای مخفی كردن حسادت، خود مجبور است دروغ بگويد و عاقبت خوردن از درخت ممنوعه را مرگ آدم معرفی كند! در شرايطی كه خدای مسيحيان دروغ بگويد، مخلوق خداوند (يعنی مار) بايد دروغ خدا را برای آدم آشكار سازد، چون مار موجود زيرك و باهوشی بود و مطلبی را فهميده بود كه پيامبر خدا نتوانست آن را درك كند: «و مار از همه‌ی حیوانات‌ صحرا که‌ خداوند خدا ساخته‌ بود، هُشیارتر بود؛ و به‌ زن‌ گفت‌: آیا خدا حقیقتاً گفته‌ است‌ که‌ از همه‌ی درختان‌ باغ‌ نخورید؟ زن‌ به‌ مار گفت‌: از میوه‌ی درختان‌ باغ‌ می‌خوریم‌، لکن‌ از میوه‌ی درختی‌ که در وسط باغ‌ است‌، خدا گفت‌ از آن‌ مخورید و آن‌ را لمس‌ مکنید، مبادا بمیرید. مار به‌ زن‌ گفت‌: هرآینه‌ نخواهید مرد، بلکه‌ خدا می‌داند در روزی‌ که‌ از آن‌ بخورید، چشمان‌ شما باز شود و مانند خدا عارف‌ نیک‌ و بد خواهید بود.»[2]
اين حسادت خدای مسيحيان ادامه پيدا می‌کند و بعدازاینکه در مرحله مخفی كردن درخت علم، موفق نشد، نوبت به آن رسيده كه درخت حيات را از آدم و حوا دور كند تا مبادا آن دو نيز مانند خداوند عمر جاودانه پيدا كنند، چون اگر اتفاق بيفتد ديگر تفاوتی بين خدا و انسان نخواهد بود: «و خداوند خدا گفت‌: همانا انسان‌ مثل‌ یکی‌ از ما شده‌ است‌ که‌ عارف‌ نیک‌ و بد گردیده‌. اینک‌ مبادا دست‌ خود را دراز کند و از درخت‌ حیات‌ نیز گرفته‌ بخورَد و تا به‌ ابد زنده‌ ماند.»[3] پس راه چاره اين بود كه خداوند آدم و حوا را از بهشت اخراج كند و خيال خود را آسوده سازد!
در قرآن كريم ماجرای ممنوعيت آدم (علیه‌السلام) از درخت به شكلی کاملاً منطقی، به‌دوراز اهانت به ساحت مقدس پروردگار و بدون توهين و جسارت به پيامبر الهی، بیان‌شده است: ‌«وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ [الأعراف: 19] و اى آدم، تو و همسرت در بهشت ساكن شويد و از هر جا كه خواستيد، بخوريد، امّا به اين درخت نزديك نشويد، كه از ستمكاران خواهيد بود» ممنوعيت آدم از نزديك شدن به درخت نه براي عمر ابد يافتن يا عارف به نيك و بد شدن باشد، بلكه يك تمرين است تا با روش‌های مقابله با دشمن دائمی خود و اولادش آشنا شود و راه‌های نفوذ شيطان را بشناسد، به همين دليل است كه قرآن كريم پس از اعلام آن دستور، به آدم (علیه‌السلام) هشدار داد كه در صورت ارتكاب اين خطا، در حق خودت ظلم کرده‌ای و ظلم در اين آيه به معنای گناه و ظلم به ديگران نيست، بلكه به معناي اين است كه آدم به خودش ظلم می‌کند، چون در نگاه اسلام تمام انبيای الهی معصوم‌اند و مرتكب ظلم نمی‌شوند.
اما آدم (علیه‌السلام) با فريب شيطان (نه مار!) به درخت ممنوعه نزديك شد: «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدينَ [الأعراف/20] سپس شيطان آن دو را وسوسه كرد تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشكار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از اين درخت نهى نكرده مگر به خاطر اينكه (اگر از آن بخوريد)، فرشته خواهيد شد، يا جاودانه (در بهشت) خواهيد ماند». در اين آيه شيطان نگفته كه خدای شما (معاذ الله) دروغ گفت است، بلكه خود شيطان به آن دو وعده دروغ داده است كه با خوردن درخت ممنوعه به فرشته تبديل می‌شوند و يا عمر جاودان پيدا می‌کنند و اين گفتار كه شيطان آن دو را فريب داد با گفتار تورات كه خداوند به پيامبرش دروغ گفته و بر او حسادت ورزيده است، کاملاً متفاوت است.

پی‌نوشت‌:
[1]. کتاب مقدس، پيدايش 2: 9 – 17
[2]. کتاب مقدس، پیدایش 3: 1- 5
[3]. کتاب مقدس، پيدايش 3: 22

تولیدی

دیدگاه‌ها

ببخشيد ولي شما يك جور هايي به اين دين توهين كردين وقتي اونا به ما مسلمين توهين نميكنن ما هم نبايد توهين كنيم

سلام برشما - نه در این نوشتار و نه در نوشته های دیگر به هیچ عنوان به مقدسات مسیحیت توهین نمیشود- بیان حقایق با اهانت کاملا متفاوت است. در صورتی فرمایش شما صحیح خواهد بود که ما یک دروغ را به متن تورات و انجیل اضافه کرده باشیم- درحالیکه تمام وقایع این متن متاسفانه در تورات موجود است.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.