کشف خلاف ادعای میرزا حسینعلی نوری مبنی بر امّی بودن خود

  • 1394/11/07 - 08:21
یکی از ادعاهای میرزا حسینعلی نوری، معروف به بهاءالله، ادعای امّی بودن است. با بررسی این ادعا در کتب بهائیان پی می‌بریم که نه تنها این شخص امّی نبوده و از علم الهی لدنی برخوردار نبوده است، بلکه با اثبات عدم امّی بودن بهاءالله، ثابت می‌شود که ادعای پیغمبری این شخص نیز کذب و دروغ بوده است و جهت عوامفریبی بوده است...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مباحثی که در رسالت انبیاء مطرح است، بحث «امّی بودن» پیامبران است که در بابیت و بهائیت، علی محمد شیرازی، معروف به باب و میرزا حسینعلی نوری، معروف به بهاءالله، ادعا داشتند که امّی بوده‌اند.
در مورد مفهوم واژه‌ی امی و همچنین امی بودن علی محمد باب قبلاً در مقاله‌ای به آن پرداختیم.[1] در این مقاله سعی داریم امّی بودن حسینعلی نوری، معروف به بهاءالله، را مورد بررسی قرار دهیم. بهاءالله چون ادعای پیغمبری داشته و خواسته به شیوه انبیاء پیشین، که دارای علم الهی لدنی بودند، داعیه‌ی پیغمبری خود را از این طریق ثابت کند، لذا در موارد مختلف ادعای خود را مطرح کرده است از جمله:
در آثار قلم اعلی چنین آمده: «ما قَرئتُ ما عِندَ النّاسِ مِنَ العُلُومِ وَ ما دَخَلتُ المَدارِسَ فَسئَلِ المَدینَةَ الَّتی کُنتُ فیها لِتُوقِنَ بِأنّی لَستُ مِنَ الکاذبین؛[2] من از علوم بشری چیزی نخوانده‌ام و به مدارس نیز نرفته‌ام و اگر می‌خواهی بدانی که دروغ نمی‌گویم از هم‌شهریان من بپرس».
همچنین آمده: «إنّا ما قَرَئنا کُتُبَ القَومِ و ما أطلَعنا بِما عِندَهُم مِنَ العُلُومِ. کُلَّما أرَدنا أن نَذکُرَ بَیاناتِ العُلَماءِ وَ الحُکَماءِ یَظهَرُ ما ظَهَر فِی العالَمِ وَ ما فِی الکُتُبِ وَ الزُّبُرِ فی لوحٍ أمامَ وَجهِ رَبِّکَ نَری وَ نَکتُبُ؛[3] هر آینه ما کتاب‌های مردمان را نخواندیم و از علومشان آگاه نیستیم، هرآن گاه که خواستیم بیانات عالمان و حکیمان را یادآور شویم، در پیش روی پروردگارت آنچه در کتب و صحف عالم بود، آشکار می‌گشت ما هم می‌دیدیم و می‌نوشتیم.».
بهاییان با استناد به این مطلب سعی دارند تا ادعای امّی بودن بهاءالله را ثابت کنند، اما با دقت در کتب و آثار بهائیت مواردی قابل مشاهده می‌باشد که با این ادعا تناقض دارد مانند:
1- عبدالحسین آیتی در الکواکب الدریة می‌نویسد: «و در سن صباوت چون به خواندن و نوشتن پرداخت بر اهمیت خود بیفزود و در انظار جلوه‌ای غریب نمود و چون به حدّ بلوغ بالغ گشت به مجامع و مجالس وزراء، بزرگان، علما، امرا و ارکان دولت خود را به نطق، بیان، عقل و وجدان معرفی فرمود».[4]
2- در کتاب ایقان راجع به حاج کریم خان کرمانی چنین آمده: «این بنده اقبال به ملاحظه‌ی کلمات غیر نداشته و ندارم و لیکن چون جمعی از احوال ایشان سؤال نموده و مستفسر شده بودند، لهذا لازم گشت که قدری در کتب او ملاحظه شود و جواب سائلین بعد از معرفت و بصیرت داده شود! باری کتب عربیه او به دست نیفتاد! تا این که شخصی روزی ذکر نمود کتابی از ایشان که مسمی به إرشاد العوام است در این بلد یافت می‌شود... با وجود این، کتاب را طلب نموده، چند روز معدود نزد بنده بود و گویا دو مرتبه! در او ملاحظه شد. از قضا مرتبه‌ی ثانی جایی به دست آمد که حکایت معراج سید لولاک بود.»[5]
3- در صحیفه‌ی شطّیه که در جزء چهارم مائده آسمانی آمده، چنین می‌نگارد: «و در فرقان بسیار آیات دلیل بر این است، اگرچه نفس آیه در نظر نیست! و لکن مضامین آن آیات بدین قرار است مثلاً: «هُوَ الَّذی خَلَقَکُم وَ رَزَقَکُم أفَلا تُبصِرُون وَ هُوَ الَّذی أنبَتَ مِنَ الأرضِ نَباتاً حَسَناً أفَلا تُؤمِنُون وَ أنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً أفَلا تَشکُرُون وَ خَلَقَ السَّمواتِ وَ الأرضَ وَ ما بَینَهُما وَ أسکَنَ الجِبالَ! فَضلاً مِن عِندِهِ وَ قَلیلاً مِنکُم ما تَفقَهُون»! [6]
با توجه به موارد بالاچند سوال مطرح می‌شود:
1- میرزا حسینعلی نوری چگونه می‌تواند ادعا کند که از علم لدنی برخوردار است و خود را امّی بداند در حالی که برای پاسخگویی به سوالات نیاز به مراجعه و مطالعه‌ی کتب دارد؟
2- چرا بهاءالله با اینکه ادعا دارد محتوای صحف و کتب برایش آشکار است، مطالب کتاب‌ها برای این شخص، بدون مطالعه روشن نیست؟
3- چرا میرزا حسینعلی نوری که ادعای امی بودن خود را دارد و می‌گوید محتوای صحف و کتب برایش آشکار است به محتوای مهمترین کتاب آسمانی یعنی قرآن احاطه ندارد و آیات قرآن را اشتباه می‌نگارد؟
لذا با توجه به این مطالب، روشن می‌شود که میرزا حسینعلی نوری از علم الهی لدنی برخوردار نبوده است، به همین دلیل عدم امی بودن این شخص نیز ثابت می‌شود و به این ترتیب ادعای نبوت بهاءالله هم نیز ادعای کذب و دروغ بوده است؛ زیرا شرط اول پیغمبری را که امی بودن و بهره‌مندی از علم وهبی الهی می باشد، دارا نبوده است.

پی‌نوشت:
[1]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: کشف خلاف ادعای علی محمد باب مبنی بر امی بودن خود
[2]. بهاءالله، آثار قلم اعلی، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ج 1.
[3]. همان، ج 2.
[4]. عبدالحسین آیتی، الکواکب الدریه فی مآثر البهاییه، بی‌جا، بی‌نا، ‌بی‌تا، ج 1، ص 256 و 257.
[5]. بهاءالله، ایقان، آلمان: مؤسّسه‌ی ملّی مطبوعات بهائی آلمان، 1377 ش، صص 121-122.
[6]. عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا، موسسه‌ی ملی مطبوعات امری، بی‌تا، ج 4، ص 143.

تولیدی

دیدگاه‌ها

علم در کل اکتسابیست نه لدنی یا اسمانی

اگر علم به طور کلی فقط اکتسابی هست پس به این سؤالات جوب دهید: 1 - دانش موجودات هوشمند و غیرهوشمند به مسائل طبیعی پیرامون خود غریزی است یا اکتسابی ؟ (انسان هم به نوعی حیوان پیشرفته - حیوان ناطق - است). آیا وجود غریزه و علوم غریزی در انسان را تکذیب میکنید ؟ انسانی که تحت تعلیم قرار نگرفته و علم اکتساب نکرده راحت بر اساس غریزه عمل میکند. این را انکار میکنید ؟ 2 - علم شما به ماهیت خودتان و حالات نفسانی خودتان از کدام منبع خارجی اکتساب شده ؟

سلام علیکم این مقاله در کانال نقد و بررسی بهائیت و شیخیه منتشر شد. به ✡ کانال نقد بهائیت و شیخیه✡ بپیوندید. https://telegram.me/joinchat/DImSwD9aTSylaU60Rh8B2A

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.