بررسی جریان‌های طرفدار نفوذ در دوره‌های مختلف انقلاب اسلامی

  • 1394/10/01 - 11:03
گفتمان جمهوری اسلامی به‌عنوان یک الگوی هویتی و ارزشی متفاوت، همواره در مقابل گفتمان نظام سلطه قرار داشته است؛ از این‌رو سیاست مهار و مدیریت ایران با چشم‌انداز حداکثری تغییر نظام همواره در دستور کار آمریکا قرار داشته است، این موضوع البته در مقاطعی با رویکرد سخت نظامی و در مقاطعی همانند فتنه‌ ۸۸ با استفاده از الگوی براندازی نرم پیگیری...

به گزارش پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب، به نقل از رسا طی گفت‌و‌گو با کار‌شناس مسائل سیاسی دکتر لیالی به بررسی جریان‌های طرفدار نفوذ در دوره‌های مختلف انقلاب اسلامی پرداخته شد: گفتمان جمهوری اسلامی به‌عنوان یک الگوی هویتی و ارزشی متفاوت، همواره در مقابل گفتمان نظام سلطه قرار داشته است؛ از این‌رو سیاست مهار و مدیریت ایران با چشم‌انداز حداکثری تغییر نظام همواره در دستور کار آمریکا قرار داشته است، این موضوع البته در مقاطعی با رویکرد سخت نظامی و در مقاطعی همانند فتنه‌ ۸۸ با استفاده از الگوی براندازی نرم پیگیری شده است. بر همین اساس، نباید انتظار داشت که حتی پس از توافق هسته‌ای نیز ایالات‌متحده به روند دشمنی و سیاست‌های مبتنی بر مهار، نفوذ، تغییر رفتار و براندازی نظام جمهوری اسلامی خاتمه دهد، بلکه به‌عکس، شواهد نشان می‌دهد که نظام سلطه مترصد فرصتی است تا از فضای سیاسی و اقتصادی ناشی از برجام حداکثر استفاده را ببرد و طراحی‌های خود را علیه جمهوری اسلامی ایران تعمیق بخشد. درست به همین دلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به نیت شوم دشمنان سلطه‌گر برای بازگشت و نفوذ در ایران اسلامی فرمودند «در زمینهٔ سیاسی نیز بیگانگان به‌دنبال نفوذ در مراکز تصمیم‌گیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیم‌سازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهت‌گیری‌ها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، بر اساس خواست و اراده‌ بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد.» همه‌ گام‌های این مبارزه‌ راهبردی نفوذ برای این صورت می‌گیرد که آمریکا بتواند از فضای به‌وجودآمده به تغییر در معادله‌ قدرت و سیاست داخلی ایران برسد؛ امری که هر چند در اظهارات علنی مقامات آمریکایی به آن اشارتی می‌شود، اما در واقع بیش از هر چیزی بر آن حساب و تمرکز کرده‌اند که این فضا، مقدمه‌ نفوذ و سپس براندازی جمهوری اسلامی باشد، نه مقدمه‌ پذیرش این کشور به ‌مثابه‌ یک قدرت هسته‌ای. (محمدی، مهدی، هشدارهای امنیت ملی در فضای پساتوافق، روزنامهٔ وطن امروز، ۲۶ مرداد ۱۳۹۴) پی‌تر هارل، از پژوهشگران اندیشکده‌ «مرکز امنیت آمریکایی جدید» به مقامات کاخ سفید چنین تجویز می‌کند «آمریکا باید یک استراتژی تهاجمی ترویج اصلاحات سیاسی و اجتماعی در ایران را دنبال کند تا تعامل بیشتر مؤسسات غیردولتی آمریکایی و بین‌المللی و نهادهای جامعه‌ مدنی در ایران تسهیل شود، واشنگتن باید به باقی ماندن در کنار فعالانی در ایران که به‌دنبال اصلاحات سیاسی در کشور هستند، ادامه دهد». (هارل، پی‌تر، باید به‌دنبال ترویج اصلاحات سیاسی در ایران پساتوافق باشیم/ ارتباط با نهادهای غیردولتی و مدنی ایران باید تقویت شود، به نقل از مؤسسه‌ مطالعات آمریکا) در واقع برجام و افزایش تعامل با ایران از دید آن‌ها بیش از آنکه به‌معنای راه یافتن ایران به جامعه بین‌المللی باشد، به‌معنای راه یافتن آمریکا به درون ایران است. (محمدی، مهدی، هشدارهای امنیت ملی در فضای پساتوافق، روزنامهٔ وطن امروز، ۲۶ مرداد ۱۳۹۴)«نفوذ» در عرف سیاسی به معنای ورود و تخریب است و در این میان ممکن است، تخریب بخشی از هدف نفوذ و یا نتیجه قطعی آن باشد؛ بنابراین «تخریب» با مقوله نفوذ، پیوستگی قطعی دارد؛ نفوذ و رخنه‌ دارای وجوه مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، علمی و وجوه دیگر است؛ در همین زمینه گفت‌وگوی تفصیلی داشته‌ایم با حجت‌الاسلام محمدعلی لیالی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و مطالعات اسلامی و کار‌شناس ارشد مسائل سیاسی که تقدیم خوانندگان می‌شود.

رسا ـ موضوع ضرورت هوشیاری در مقابل دشمنان از مباحثی است که خداوند در قرآن به مسلمانان هشدار داده و همواره پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) به‌ویژه حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه به عدم غفلت از دشمنان تأکید کرده‌اند، رهبر معظم انقلاب نیز همیشه در این‌ زمینه روشنگری کرده‌اند و در جریان برجام بر این امر مغفول مانده تأکید فرمودند؛ تحلیل شما در این زمینه چیست؟

 خداوند در قرآن فرموده است «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، یهود و نصارا را به عنوان دوست و همراه و همفکر خود انتخاب نکنید که یهود و نصارا اولیای بعضی دیگر هستند»؛ از این‌رو بحث نفوذ از مهم‌ترین کلیدواژه‌ها و مباحثی است که امروز در عرصه فکری و معرفتی در فضای گفتمان‌های سیاسی مورد استفاده قرار گرفت و رهبرمعظم انقلاب بر لزوم توجه نسبت به جریان نفوذ تأکید کردند. انقلاب اسلامی ایران با هویتی اسلامی و ایرانی، مفاهیمی همچون استقلال‌طلبی، رهایی از سلطه و استعمار و مقابله با استعمارگران در ادبیات گفتمانی را وارد فضای تحولات سیاسی در منطقه و جهان کرد. گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمانی است که توانسته خود را در سال‌های پس از انقلاب، به عنوان گفتمان مسلط در عرصه ادبیات مقاومت و ادبیات انقلاب اسلامی، اثبات کند و این گفتمان، رقیبی به نام گفتمان سلطه و استعمار دارد که امروز آمریکا، صهیونیست، انگلستان و برخی از کشورهای غربی، رقیب جدی انقلاب اسلامی، اندیشه‌های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری هستند. جریان سلطه سعی دارد که گفتمان انقلاب اسلامی خاموش شود و ملت ایران به گفتمان ملی‌گرایی، غرب‌گرایی و لیبرالیسم قبل از انقلاب برگردند؛ به طور طبیعی این نزاع بسیار جدی است و بنابراین با نگاه به گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان رقیب، باید تحولات پس از انقلاب و جریان نفوذ را مورد مطالعه قرار داد. بصیرت و آگاهی درباره جریان، شیوه‌ها و رهبران جریان‌های نفوذ، شبکه‌های نفوذ؛ نحوه مقابله با آن‌ها و حفظ و حراست از گفتمان انقلاب اسلامی، امری حتمی و ضروری است.

رسا ـ بحث نفوذ و رخنه دشمن در عرصه‌های مختلف نظام به صورت فردی است یا نفوذ جریانی مطرح است؟

جریان نفوذ، افزون بر نفوذ فردی، نفوذ جریانی است که به دنبال نفوذ در مراکز تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز نظام است؛ از این‌رو باید اعتراف کرد که جریان‌های نفوذ و استحاله در تمام عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی و اجرایی حضور داشته و دارند و خواهند داشت. حتی در برخی از موارد این جریان‌ها موفق شدند در ارکان و بدنه دولت‌ها، مجالس و مراکز تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی نظام حضور پیدا کنند و اگر توانستند ضربه‌های سنگین برای از بین بردن نظام سیاسی بزنند و در غیر این صورت، استحاله و انحراف نظام سیاسی را در دستور قرار می‌دهند. جریان نفوذ می‌داند که برای جامعه نخبگانی، خواص، رهبران فکری، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و حتی رهبران معنوی جامعه سرمایه‌گذاری کند و انحراف جامعه را در انحراف خواص و نخبگان می‌داند. نکته اساسی این است که جریان نفوذ بسیار پیچیده و چندلایه است و از گفتمان شبهه و تردید و درآمیختن حق و باطل استفاده می‌کند؛ جریان نفوذ، شبکه‌های چندلایه‌ای برای نفوذ در لایه‌های مختلف به ویژه در مراکز تصمیم‌گیر نظام دارد؛ از این رو ضرورت رصد فعالیت‌های شبکه‌ها و گفتمان‌های نفوذی ضروری است.

رسا ـ جریان نفوذ در چه عرصه‌هایی بیشتر فعال است؟

 جریان نفوذ به دنبال شیب ملایم تغییر و تغییرات در باور‌ها، رفتار‌ها، هنجار‌ها، و ارزش‌های جامعه و به قول امروزی سبک زندگی است؛ از این‌رو باید مراقب بود که جریان نفوذ از لغزش خواص و چهره‌های موجه استفاده نکند و بخواهد نظام سیاسی، حاکمیتی، معرفتی، فکری و به تبع آن نظام اقتصادی و مدیریتی جامعه را گرفتار استحاله و انحراف کند.شاید بتوان نفوذ را در چند عرصه، جریان و جبهه مورد شناسایی قرار داد؛ نخست، نفوذ در عرصه‌های فرهنگی، معرفتی، فکری و گفتمانی جامعه است و بخشی از آن، نفوذ سیاسی است و در عرصه سیاست‌گذاران و سیاست‌های کلان جامعه فعالیت می‌کند. بخش دیگری از جریان نفوذ در عرصه اقتصاد، تئوری‌ها و نظریه‌های اقتصادی، مدیریت و عملکرد اقتصادی مسؤولان است و بخشی از جریان نفوذ به دنبال نفوذ در نهاد‌های اطلاعاتی، امنیتی و نفوذ در نهادهای تصمیم‌گیر در عرصه اطلاعات و امنیت کشور است؛ در این بخش‌ جریان نفوذ به دنبال ایجاد آشوب‌ها، ناامنی‌ها و حوادث اجتماعی است؛ هریک از اقسام نفوذ را باید جداگانه مورد بحث قرار داد.

رسا ـ مهم‌ترین بخش جریان نفوذ کدام است؟

مهم‌ترین بخش جریان، نفوذ فرهنگی، معرفتی و فکری و رخنه‌هایی است که توسط جریان نفوذ در عرصه فرهنگ ایجاد می‌شود؛ تعبیرهایی که رهبر معظم انقلاب در طی سال‌های طولانی درباره پدیده تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی و شبیخون فرهنگی مطرح کردند، نشان از فعالیت جدی جریان نفوذ در عرصه‌های فکری، معرفتی و فرهنگی است. جریان نفوذ در عرصه فرهنگی، به دنبال تردید در باورهای دینی و انقلابی مردم است؛ سعی می‌کند با جریان ایدئولوژی و عقیدتی جامعه مقابله کند؛ به نوعی به نفی عقاید و اعتقادات اسلامی در جامعه ‌بپردازد و به نوعی لیبرالیسم را در عرصه فکر، فرهنگ و معرفت تفهیم و توجیه کند. جریان نفوذ به دنبال تردید در شعار‌ها و گفتمان انقلاب اسلامی، دلسرد کردن و ناامیدی مردم در همراهی با حاکمیت و حکومت است؛ در ‌‌نهایت اگر بتواند در کارآمدی نظام سیاسی تردید ایجاد خواهد کرد و نوعی یأس، ناامیدی و دلسردی را نسبت به نظام سیاسی در جامعه شیوع بدهد.

رسا ـ مؤلفه‌ها و مشخصه‌های جریان نفوذ در عرصه نفوذ معرفتی چیست؟

برای شناسایی و رصد مؤلفه‌ها و مشخصه‌های جریان‌های نفوذ در عرصه نفوذ معرفتی چند نکته را باید مطرح کنیم.

۱. جریان نفوذ به دنبال مقابله با مفاهیم، فکری، عقیدتی و معرفتی همانند اسلام، تشیع، انقلاب اسلامی، اندیشه‌های امام و رهبری، فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی، ‌ گفتمان حمایت از فقرا و محرومین، فرهنگ مقابله با استکبار و استکبارستیزی، فرهنگ حجاب و عفاف، مفاهیمی همانند عدل، عدالت و عدالت‌طلبی و اجرای احکام جزایی و احکام حقوقی اسلام همچون قصاص، ارتداد و... را برنمی‌تابد و سعی می‌کند این مفاهیم را مورد تردید و چالش قرار دهد.

۲. جریان نفوذ سعی می‌کند با مفاهیم و اصطلاحات قابل قبول برای خواص و نخبگان، وارد فضای گفت‌وگو شود؛ بخشی از ادبیات این جریان، ادبیاتی به ظاهر قابل قبول و دفاع است، مفاهیمی همچون صلح، صلح طلبی، گفت‌وگو، تعامل، همکاری با جهان، باز شدن درهای ارتباط با کشورهای غربی، اسلام رحمانی، تسامح و تساهل، ‌ مفاهیمی است که در ظاهر قابل پذیرش است؛ اما در باطن آن‌ها نفی گفتمان انقلاب اسلامی است.

۳. جریان نفوذ با طرح مفاهیمی همچون رابطه با غرب، ‌ طرح صلح و صلح‌طلبی و تساهل و تسامح، به دنبال استحاله نظام سیاسی است؛ مفهوم دیگر این عبارات این است که در مقابل صلح، جنگ، مقاومت و دفاعی وجود ندارد؛ در مقابل گفت‌وگو، اصرار بر به حق بودن وجود ندارد؛ در مقابل تعامل، حقانیتی وجود ندارد؛ در مقابل اسلام رحمانی یعنی اسلام خشن است؛ احکام قضایی و جزایی اسلام همچون حدود، قصاص، دیات، حقوق زنان با مفهومی به نام اسلام رحمانی ناسازگار است؛ پس باید در این مفاهیم تردید کرد و آن‌ها را مورد بازبینی قرار داد.

۴. از دیگر مؤلفه‌ها و ویژ‌گی‌های جریان نفوذ، گرایش به غرب و غربگرایی و غربی‌شدن است؛ مدینه فاضله این جریان، کشورهای غربی همچون فرانسه، انگلستان و آمریکا است.

۵. از مؤلفه‌های دیگر جریان نفوذ، وارونه‌نمایی، سیاه‌نمایی، القای یأس و ناامیدی در جامعه است؛ به این صورت که مردم از نظام، ارزش‌های نظام و حاکمیت نظام خسته شده‌اند و با تصمیمات نظام همراهی نمی‌کنند؛ وقتی مردم خسته شدند، باید با دشمن مذاکره کرد.

بر این اساس جریان نفوذ به دنبال تغییر نظام سیاسی و گفتمان انقلاب اسلامی است؛ اگر موفق به تغییر گفتمان انقلاب اسلامی نباشد؛ به دنبال تعدیل آن است و اگر موفق به تعدیل نشد؛ بتواند ساختار نظام سیاسی و گفتمان انقلاب اسلامی را استحاله کند یا حداقل برخی از خواسته‌های خود را بر نظام سیاسی، امام و رهبری جامعه تحمیل کند و فضا را به نوعی چینش و رصد کند که رهبر و امام جامعه در برخی از موارد کوتاه بیاید و به تعبیر امروزی، جام زهری را تحمیل بر امام و رهبر جامعه نماید.

رسا ـ رویکرد جریان نفوذ درباره توطئه‌های دشمنان و دستور قرآنی استکبار ستیزی چیست؟

جریان‌های نفوذ، پدیده استکبارستیزی را برنمی‌تابد؛ آمریکا را شیطان بزرگ نمی‌داند؛ بلکه آمریکا و کشورهای غربی را قدرت‌های بر‌تر مطرح می‌کند، در حالی که امام و رهبری، هیچ‌گاه آمریکا و کشورهای اروپایی را قدرت‌های بر‌تر نخواندند و گفتمان امام و رهبری این است که آمریکا و برخی از کشورهای غربی، شیطان اکبر هستند و باید با آمریکا مقابله کرد؛ بنابراین گفتمان نفوذ به دنبال تحمیل تعامل و گفت‌وگوی با آمریکا است. اندیشه مذاکره با دشمن یا اندیشه بُرد، بُرد، تعامل با غرب و دشمن؛ معامله و داد و ستد کردن؛ اندیشه‌ای است که به نوعی متأثر از جریان نفوذ است؛ در تعامل، معامله و داد و ستد باید بخشی از هویت و گفتمان خود را از دست داد و بخشی از خواسته‌های طرف مقابل که دشمن و رقیب است را پذیرفت.جریان نفوذ، علت تحریم و فشارهای اقتصادی را جریان و اندیشه مقاومت می‌داند و این‌گونه توجیه می‌کند؛ چرا سی سال مقاومت کردیم که دشمن ما را تحریم کرد؟ از این به بعد مقاومت نکنیم تا از تحریم خارج شویم!!! جریان نفوذ، راه‌حل مشکلات جامعه به ویژه مشکلات اقتصادی همچون تورم و رکود را در نفی گفتمان مقاومت و رابطه با غرب می‌داند و حتی حل مشکل آب خوردن مردم و آلودگی هوا را در مذاکره با آمریکا گره می‌زند؛ در حالی که می‌دانیم این گفتمان دروغین است؛ زیرا بسیاری از کشورهایی که با آمریکا ارتباط دارند؛ کشورشان حیاط خلوت آمریکا است؛ اما گرفتار رکود، تورم و مشکلات اقتصادی هستند. رهبرمعظم انقلاب تأکید دارند که راه‌حل مشکلات جامعه در خارج از کشور نیست و به تعبیر ایشان، راه‌حل مشکلات جامعه در لوزان، وین و نیویورک نیست؛ ‌ مشکلات را باید در داخل کشور و با اقتصاد مقاومتی حل کرد؛ در حالی که جریان نفوذ، آدرس حل مشکلات را در رابطه با غرب، نهادهای بین‌المللی همچون سازمان ملل، شورای امنیت، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول می‌بیند.

رسا ـ در حال حاضر برخی از جناح‌های سیاسی به دنبال تطهیر و بزک کردن چهره استکبار جهانی و کشورهای غربی هستند، به نظر شما چه ارتباطی میان جریان نفوذ و تحمیل فرهنگ و ارزش‌های آمریکایی وجود دارد؟

امروزه جریان استحاله و نفوذ به دنبال تحمیل سبک زندگی غربی و اروپایی در جامعه است که بسیاری از مدل‌ها و نمادهای آن را می‌توان به راحتی در جامعه مشاهده کرد؛ جریان نفوذ به دنبال تحمیل فرهنگ آمریکایی با نماد و مدل «مک‌دونالد» آمریکایی است؛ جریان نفوذ می‌داند که مک‌دونالد، پرچم و علامتی برای نفوذ در عرصه‌های فرهنگی، معرفتی و فکری کشورهای اسلامی، به خصوص ایران است. جریان نفوذ می‌داند با تحمیل ارزش‌ها و فرهنگ لایف استایل «life style»، سبک زندگی آمریکایی که نماد آن در مک‌دونالد آمریکایی، شرکت‌های مصرف‌گرا، تولیدات مصرفی و فست‌فودی آمریکایی است، می‌خواهد سبک زندگی ایرانی و اسلامی را مورد تهدید قرار دهد. جریان نفوذ می‌داند که تجمل‌گرایی، اشرافیت و سرمایه‌داری می‌تواند اساس جامعه و گفتمان انقلاب اسلامی را تحقیر کند و جامعه را به سمت گفتمان‌های تجمل‌گرایی، اشرافیت، مصرف‌گرایی و لاابالی‌گری سوق دهد.

رسا ـ رویکرد جریان نفوذ نسبت به گفتمان مسلط و جذاب انقلاب اسلامی در میان توده مردم و جوامع اسلامی چیست؟

جریان نفوذ می‌داند برای مقابله با مفاهیم متعالی گفتمان انقلاب اسلامی و فرهنگ متعالی اسلام و اهل‌بیت (ع) و جدایی مردم از نظام و انقلاب، جامعه را به دو بخش تحصیل‌کرده و خواص و قطب توده و عامه (مردم) تقسیم کند. جریان نفوذ با تحقیر توده و عامه مردم، و نام بردن از آن‌ها به عنوان جریان «پُوپولیسم» یا عوام‌گرایی یا «توده گرایی»، اجازه نمی‌دهد که مردم در عرصه‌های مختلف به اظهارنظر بپردازند و اظهار فکر و عقیده را مخصوص تحصیل‌کردگان و نخبگان و خواص می‌داند؛ برخی از خواصی که در بحران‌های مختلف نشان دادند که میزان معرفت آن‌ها از مردم کمتر است؛ مردم با معارف دین، تشیع و رهبران نظام سیاسی همراهی می‌کنند و در مقابله با فتنه‌ها نقش‌آفرینی می‌کنند؛ اما خواصی که گرفتار نفوذ و شبهه شده‌اند یا سکوت می‌کنند یا در فرآیند نفوذ در دامن جریان‌های رقیب گفتمان انقلاب اسلامی قرار می‌گیرند.

رسا ـ حضور جریان نفوذ در مراکز تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز نظام به چه صورتی است و چه اقداماتی را برای نیل به این هدف انجام می‌دهد؟

جریان نفوذ چند چهره دارد؛ اگر بتواند از طریق جریان الحاد و انکار وارد مبارزه با معارف و مبانی فکری، عقیدتی و فرهنگی جامعه اسلامی می‌شود؛ در صورت عدم امکان، با سرکوب و استحاله جریان‌های دینی و انقلابی وارد صحنه مبارزه می‌شود. استحاله نظام سیاسی و جریان‌های انقلابی ممکن است از روش بورسیه دانشجویان، نفوذ در جوانان، شبکه‌سازی برای جوانان، از طریق «ان ‌جی‌ او»‌ها و دانشگاه‌ها و مطبوعات باشد که به این وسیله جریان اباحی‌گری و لاابالی‌گری در جامعه ترویج و تشویق شود. جریان نفوذ به دنبال نفوذ در وزارتخانه‌های تصمیم‌گیر و تصمیم ساز فکری، معرفتی و فرهنگی جامعه همچون وزارت ارشاد (که نماد آن روزنامه‌ها و مطبوعات است)، وزرات علوم و آموزش عالی (که نماد آن دانشگاه‌ها هستند) و وزارت کشور (که نماد آن «ان جی او» و سازمان‌های مردم نهاد هستند) بیشتر تلاش می‌کنند. جریان‌های نفوذ درصدد است تا مطبوعات، دانشگاه‌ها و «ان‌ جی او»‌ها را سربازان جریان نفوذ قرار بدهد و از این طریق بتواند در ارکان و نسل آینده نظام نفوذ کند.

رسا ـ نوع برخورد و مقابله جریان نفوذ با نیروهای مؤمن و انقلابی چگونه است؟

در حالی که رهبرمعظم انقلاب بر حمایت از تشکل‌های انقلابی و مؤمن تأکید دارند؛ اما جریان نفوذ از گروه‌های مؤمن و انقلابی به ویژه در دانشگاه‌ها، تحت عنوان گروه‌های فشار، جریان‌های افراطی؛ دلواپسان؛ افراد تازه به دوران رسیده و آدم‌های بی‌سواد تعبیر می‌کنند که نوعی تحقیر هویت جریان‌های مؤمن و انقلابی محسوب می‌شود. متأسفانه مشاهده می‌شود که جریان‌های نفوذی و وابسته‌های آن‌ها در مطبوعات، رسانه‌ها، خبرگزاری‌های داخل و خارج کشور به جریان‌های انقلابی و مؤمن توهین و تحقیر می‌کنند. جریان‌های نفوذ، اعتقادی به رویش‌ها در گفتمان انقلاب اسلامی ندارند؛ افرادی که رویش‌های مبارک انقلاب اسلامی که نسل جوان هستند را تحت عنوان افراد تازه به دوران رسیده تعریف می‌کند و معتقد است باید کاری کرد که فقط گفتمان انقلاب اسلامی ریزش داشته باشد و آنقدر ریزش کند که خواص و نخبگان هم در این دسته قرار بگیرند تا کسی در این گفتمان باقی نماند و رویشی نداشته باشد.

رسا ـ نقش جریان نفوذ در گسترش لیبرالیسم فرهنگی چیست؟

اساس جریان نفوذ؛ لیبرالیسم فرهنگی است و در قالب تهاجم فرهنگی، ناتو فرهنگی و شبیخون فرهنگی به دنبال حاکمیت لیبرالیسم فرهنگی است؛ جریان نفوذ نوعی سلطه و تسلط بر رسانه‌ها و مطبوعات را در پیش گرفته و نوعی امپراطوری رسانه و روزنامه‌نگاری، و نوعی امپراطوری تولید و توزیع و پخش خبر را ایجاد می‌کند که بتواند برخی از کارتل‌های انتشاراتی و مؤسسات چاپ و نشر را در اختیار بگیرد و عرصه چاپ، نشر، کتاب، ادبیات، شعر، رمان، داستان، روزنامه و مطبوعات را در اختیار خودش قرار بدهد. جریان نفوذ اگر بتواند به دنبال استحاله فرهنگی ایرانی و اسلامی برود؛ خودش را موفق خواهد دانست؛ از این رو، نفوذ و استحاله فرهنگی را بر نفوذ اقتصادی و سیاسی جامعه مقدم می‌دارد؛ جریان نفوذ می‌داند که اگر فرهنگ انقلاب اسلامی را تسخیر کرد، به راحتی می‌تواند عرصه سیاست، اقتصاد و اجتماع را نیز تسخیر کند. برخی از کدهایی که جریان نفوذ فرهنگی بر آن تأکید دارد را به راحتی می‌توان در بسیاری از رسانه‌ها، مطبوعات، روزنامه‌ها، هفته‌نامه‌ها، ماه‌نامه‌ها و فصل‌نامه‌ها مشاهده کرد.ترویج مباحثی همانند فعالیت‌های ورزشی زنان و رفتن زنان به استادیوم؛ مقابله با گشت ارشاد؛ مقابله با پدیده‌ای فیلترینگ اینترنت، آزادی ماهواره مقابله با فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی، ترویج شبکه‌های اجتماعی؛ مقابله با قانون امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر؛ عدم اجرای قانون حجاب و عفاف، و... برخی از فعالیت‌های جریان نفوذ است؛ متأسفانه جریان نفوذ توانست با قالب‌های هنری، ژورنالیسم رسانه‌ای و روزنامه‌نگاری بر بسیاری از حوزه‌های هنری تسلط پیدا کند. متأسفانه باید گفت که امروز جریان نفوذ به دنبال تطهیر جریان منحوس رژیم پهلوی است؛ احیای تجدد و مدرنیته آمرانه رژیم پهلوی و تطهیر دیکتاتوری آمرانه رضاخان و دفاع از اقدامات دیکتاتوری و مدرنیته مصلحانه و دیکتاتورمآبانه رضا پهلوی در نشریات مشاهده می‌شود.

رسا ـ وضعیت جریان نفوذ در محافل علمی و در عرصه علوم انسانی جیست؟

ماهیت علوم انسانی در غرب، اومانیستی، سکولاریستی و لیبرالیستی است، علوم انسانی غربی، خوب یا بد، در جامعه ایرانی ترجمه می‌شوند و در محافل آکادمیک و علمی، تدریس و تحقیق می‌شوندو با ترویج این علوم و تئوری‌ها و نظریات، ناخودآگاه پذیرش فرهنگ سکولاریست، اومانیست و لیبرالیست بر محیط‌های علمی کشور تحمیل می‌شود؛ از این رو جریان نفوذ به دنبال در اختیار قرار گرفتن محافل علمی، دروس و منابع درسی در دانشگاه‌ها و به ویژه در رشته‌های علوم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، تربیتی و روان‌شناسی است. بسیاری از متون‌ علوم انسانی در این رشته‌ها متون سکولار و غربی است. جریان نفوذ به دنبال استحاله علوم انسانی اسلامی است و استحاله علوم انسانی و اسلامی از طریق نهضت ترجمه صورت می‌پذیرد؛ تهاجم جریان‌های ترجمه و نهضت ترجمه (به جای نهضت تألیف) در محافل علمی کشور ما گسترش می‌یابد؛ به جای اینکه اساتید و دانشجویان، نهضت تألیف کتاب را پیش بگیرند، نهضت ترجمه آثار غربی به ویژه در علوم انسانی همچون علوم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و روان‌شناسی را در پی می‌گیرند. بسیاری از اندیشه‌ها، آثار، مقالات و کتاب‌های جریان‌های نفوذ، به عنوان منابع درسی و امتحانی دانشجویان رشته‌های علوم انسانی در دوران تحصیلات تکمیلی است؛ جریان نفوذ می‌داند با بورسیه کردن و دعوت نخبگان دانشجویی به خارج از کشور می‌تواند عقاید و اندیشه‌های خودش را در آینده بر جامعه علمی کشورمان تحمیل کند. جریان نفوذ می‌داند با دعوت اساتید و نخبگان به همایش‌ها و سمینار‌ها به ویژه در خارج از کشور، می‌تواند آن‌ها را در عرصه علوم انسانی توجیه کند، یا مهم‌تر از همه دانشجویانی را که برای تحصیل علوم و فنون به خارج از کشور رفته‌اند؛ تشویق به عدم بازگشت و ماندن در غرب کند و به این سبب سرمایه بزرگی که جامعه اسلامی برای نخبگان و دانشجویان خود هزینه کرده؛ از بین برود؛ تا فرهنگ غربی بتواند از محصولات نخبگان ایرانی در غرب استفاده کند.

رسا ـ وضعیت جریان نفوذ در عرصه‌های اقتصاد و مدیریت اقتصادی جامعه چگونه است؟

متأسفانه باید اعتراف کنیم که اساس تفکر نفوذ اقتصادی غرب یا فرهنگ اقتصاد لیبرالی و نئولیبرالی در تمام دولت‌های پس از انقلاب در عرصه تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و برنامه‌های توسعه حضور داشت؛ دارد و خواهد داشت. نماد اقتصاد لیبرالی، جریان تکنوکرات‌ها و نئولیبرال‌های اقتصادی در دولت توسعه و سازندگی است و بیشترین مشکل جامعه ما نئولیبرال‌های مسلمانی است که در محافل تصمیم‌گیری و وزارت‌خانه و ‌سازمان‌های اقتصادی نفوذ کرده‌اند؛ جریان لیبرال اقتصادی و نئولیبرال‌ها به دنبال توسعه، تجدد، مدرنیته، مدرن‌سازی اقتصاد، صنعت و زیرساخت‌های اقتصادی هستند و بدون توجه یا کمترین توجه به مبانی دینی و معرفتی و مفاهیمی همانند عدل، عدالت، مقابله با فقر، فساد و تبعیض هستند. در تفکر جریان نفوذ اقتصادی، توسعه اقتصادی بر سایر بخش‌ها از جمله فرهنگ، دین و سیاست تقدم دارد؛ در این نوع تفکر، پذیرش نظام سرمایه‌داری و شبه‌سرمایه‌داری متأثر از سفارش‌های بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول وجود دارد؛ راه‌حل مدرن‌شدن و تجدد را در توسعه بومی اقتصاد نمی‌داند؛ بلکه در پیشنهادهای غرب و راه‌حل‌های کشورهای غربی، و تجمل، اشرافیت و سرمایه‌سالاری غربی می‌داند. جریان نفوذ می‌داند که استفاده از تسلط جریان تکنوکرات‌ها، تکنوکراسی، فن‌سالاری و فن سالاران بر مدیریت اجرایی و اقتصادی کشور می‌تواند فرهنگ جامعه را تغییر دهد. باید تأسف خورد که برخی از مدیران صنعتی کشور بر عرصه واردات اقتصادی تأکید می‌کنند، حتی به جایی رسیده‌اند که می‌گویند باید مدیر و مدیران صنعتی از خارج کشور وارد شوند و این نوعی توهین و تحقیر مدیریت، تولیدات و محصولات ایرانی است. متأسفانه تفکر نفوذ اقتصادی به جایی رسید که یکی از معاونان و مشاوران دولت اعلام کرد که تمام صنعت ایرانی در صنعت بُزپاش است و به غیر از صنعت بُزپاش که نوعی آبگوشت است جامعه ایرانی هیچ هویتی برای خودش ندارد. افرادی که در دولت‌ها در زمینه مدیریت اقتصادی فعالیت کرده‌اند و از طریق مدیریت بر اقتصاد کشور به نان و نام و نوایی رسیده‌اند؛ امروز به اقتصاد، توان و تولید ایرانی توهین و تحقیر می‌کنند. 

رسا ـ رهبری جریان نفوذ پس از انقلاب در اختیار چه کسانی یا جریانی بوده است؟

رهبری جریان نفوذ را پس از انقلاب اسلامی باید به عهده جریان‌های ملی‌گرایان و لیبرال‌ها با مدل جبهه ملی، نهضت آزادی و افرادی همچون بازرگان و مریدان و پیروان نهضت آزادی و پیروان مصدق دانست. تفکری که ملی‌گرایی، غربگرایی و علم‌گرایی افراطی، و نوعی اباحی‌گریی و گرایش به لیبرالیسم و سکولاریسم را در مشخصه‌های خودش قرار می‌داد و به نوعی دوری از تفکر ایرانی اصیل، اسلام و معارف اهل‌بیت (ع) در آن نهفته است. رهبران درجه دو جریان نفوذ را باید تفکر تکنوکراسی، تکنوکرات‌ها، لیبرال‌های مسلمان و تفکر جریان توسعه و سازندگی دانست که به طور رسمی اعلام کردند که ما لیبرال‌ دموکرات‌های مسلمان هستیم. مرحله سوم رهبری جریان نفوذ را باید در مقابله با اندیشه ایدئولوژی و تفکر و ایدئولوژی زدایی جامعه دانست؛ از زمانی که کتاب «فربهتر از ایدئولوژی» عبدالکریم سروش و «حلقه کیان» و بعد‌ها «حلقه آئین» و دیگر حلقه‌ها ایجاد شد، جریان نفوذ توانست در عرصه معرفتی و با محوریت افرادی همچون عبدالکریم سروش و شاگردان حلقه کیان، نفوذ جدی را در حوزه مبانی دینی، فکری و عقیدتی جامعه داشته باشند. شاید بتوان بخشی از پدیده دوم خرداد ۷۶ را محصول حلقه مطالعاتی کیان، آئین، ‌ سلام و مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری وقت دانست که براساس اندیشه‌های عبدالکریم سروش، حسین بشیریه، محمد مجتهد شبستری، سریع القلم، کاتوزیان و ملکیان و.... رخ داد و محصول فکری پدیده دوم خرداد جامعه مدنی، آزادی‌خواهی، لیبرالیسم و تساهل و تسامح دولت دوم خرداد خاتمی شد. حلقه بعدی نفوذ را باید در نهضت ترجمه و در آثار افرادی همچون فولادوند، مراد فرهاد‌پور، حنایی کاشانی، خشایار دیهمی و دیگران دانست که همه این‌ها به نوعی در کنار جریان حلقه کیان و حلقه عبدالکریم سروش بودند. حضور فعال جریان نفوذ را در برخی از روزنامه‌ها و هفته‌نامه‌های موسوم به اصلاح‌طلبان و کارگزاران همچون مهرنامه، بخارا، روزنامه شرق و... می‌توان ردیابی و پیگیری کرد؛ جریان نفوذ را در عرصه ادبیات، شعر، رمان و داستان باید در آثار افرادی همچون دولت‌آبادی، صادق هدایت، فروغ فرخزاد و پیروان آن‌ها دید. متأسفانه تمام این جریان‌ها با جهت‌های مختلف یک وظیفه دارند و وظیفه اساسی آن‌ها نفوذ و استحاله در عرصه‌های معرفتی، فکری و اندیشه‌ای نظام سیاسی جمهوری اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی است و کسانی که دل در گرو انقلاب اسلامی و اندیشه‌های امام و رهبری و اندیشه‌های اسلام و معارف عمیق اهل‌بیت (ع) دارند، باید مراقب جریان‌های نفوذ باشند و آن‌ها را رصد کنند؛ تا به صورت آگاهانه و دقیق بتوان با آن‌ها مقابله کرد.

منبع: خبرگزاری رسا، کد خبر :۳۰۶۸۸۸

برچسب‌ها: 
بازنشر

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.