تناقضات وهابیت در مورد شفاعت

  • 1394/09/09 - 16:16
از ایرادات وهابیت، نسبت به عقاید شیعه، اعتقاد شیعیان به شفاعت اولیاء الهی در روز قیامت است؛ شیعیان معتقدند اراده خداوند بر اين تعلق گرفته، كه مغفرت و رحمت الهى در جهان ديگر، از طريق ارواح و نفوس انسان‌های پاك به افراد گنهكار كه لياقت و شايستگى آمرزش خدا را دارند، برسد، همچنان‌كه در اين جهان فيض الهى از طريق پيامبران به افراد مى‌رسد. با این‌که اين فيض...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از ایرادات وهابیت، نسبت به عقاید شیعه، اعتقاد شیعیان به شفاعت اولیاء الهی در روز قیامت است؛ شیعیان معتقدند اراده خداوند بر اين تعلق گرفته، كه مغفرت و رحمت الهى در جهان ديگر، از طريق ارواح و نفوس انسان‌های پاك به افراد گنهكار كه لياقت و شايستگى آمرزش خدا را دارند، برسد، همچنان‌كه در اين جهان فيض الهى از طريق پيامبران به افراد مى‌رسد.
با این‌که اين فيض مى‌تواند بدون واسطه هم به آنان برسد، ولی به دلیل تکریم و نشان دادن عظمت اولیاء الهی، خداوند متعال يكى از مظاهر حرمت‌گذارى به آنان را، پذيرفتن دعاى آن‌ها در مورد گنهكاران در شرايط خاص قرار داده است؛ این تفسیر از شفاعت، که با ادله عقلی و نقلی اثبات می‌گردد، علاوه بر بزرگداشت اولیاء خدا، با شرایطی که در قبول شفاعت مطرح است، خود باعث سازندگی در گنهکاران می‌گردد، زیرا گنهکارانِ معتقد به شفاعت، ناگزیرند قیود و شرایط شفاعت را تحصیل نمایند، که مشمول شفاعت شافعان قرار گیرند؛ شفاعت به معنای صحیح، بدون قید و شرط نیست، که هر کسی، با هر اندازه جرم و خطا، بدون دارا بودن شایستگی لازم، جهت بخشیده شدن، متوقع شفاعت بوده و شفاعت شفیع برای او مفید واقع شود.
همچنین یکی از گناهان نابخشودنی، یأس از رحمت است، که شفاعت، می‎تواند عاملی سازنده در این مورد نیز باشد.[1] اما می‌توان از شفاعت معنای نادرستی هم اراده کرد، و یا معنای نادرستی به گنهکاران القا گردد، که هر چه انجام دهند، افرادی می‌توانند، شفیع آن‌ها شده و باعث بخشش آنان گردند.
وهابیت اعتقاد صحیح شفاعت را به دلیل دم‌دستی خود (شرک)، که تمام مسلمین مخالف خود را با همین دلیل از دایره اسلام خارج می‌کنند، با اعمال مشرکین قیاس کرده و باطل می‌دانند، و معتقدین این عقیده را مشرک و مهدور الدم؛ اما می‌توان در فضیلت سازی و دروغ‌های آنان نسبت به بزرگان خود، همین کرامت و ویژگی را یافت.
آنان در کتاب‌های تراجم، که زندگی‌نامه راویان و بزرگان را ذکر نموده، در مورد یکی از آنان‌که عقیده سالمی نداشته و معتقد به «عدم خلق قرآن» و «تشبیه و تجسیم خداوند» بوده، و به همین دلیل اعدام شده است،[2] چنین نقل کرده‌اند:
ابونصر تمار می‌گوید: «احمد بن نصر را در خواب دیدم، درباره وضعیت او در قیامت سؤال کردم، پاسخ داد: اولین هدیه و کادویی که خداوند به من داد، این بود که تمام گناه‌کارانِ قبل من را (به برکت حضور من) بخشید.»[3] در این‌جا هیچ‌يك از وهابیون، به این دروغ، ایراد نگرفته است؛ در صورتی‌که اشکالات آن متعدد است؛ یکی این‌که این شفاعت صورت گرفته، تنها تکریم و نشان دادن عظمت او را توسط خداوند، در بر دارد، و هیچ بازدارندگی و قید و شرطی برای بخشش وجود نداشته، که این شفاعت، در زمره تعریف غیرصحیح شفاعت قرار می‌گیرد.
همچنین با خواب غیرمعصومین و پیامبران، چیزی ثابت نمی‌گردد و حجت نیست.
با نظر به این غلو آنان نسبت به احمد بن نصر، که قصد دارند با نسبت دادن کرامت و ... او را تطهیر نمایند، می‌بینیم که معنی غیرصحیح شفاعت را برای او می‌پذیرند، ولی وقتی شفاعت با معنای صحیح با ادله برای معصومین و اهل بیت (علیهم السلام) مطرح می‌شود، با لجاجت خاص خود، سعی نموده آن را با فعل مشرکین برابر دانسته و رد نمایند.

پی‌نوشت:
[1]. رجوع کنید به: «شرایط شفاعت»«فلسفه شفاعت»«جريان فيض الهى از طريق شافعان»
[2]. «احمد بن نصر خزاعی، معتقد به رؤیت خداوند»
[3]. الثقات، ابن حبان، مؤسسة الكتب الثقافية، 1393ق، ج8، ص14.
«عن أبي نصر التمار قال رأيت أحمد بن نصر الخزاعي في المنام فقلت له ما فعل الله بك قال أول تحفة أتحفني بها ربي أن غفر لكل من ساقبلى.»

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.