ضعف علمی مدّعیان خلافت و ظلم آنان در حق حضرت علی (ع)

  • 1394/09/05 - 21:04
نزد همه مذاهب اسلامی به خصوص در مهم‌ترین کتاب‌های کلامی اهل‌سنت و مورد قبول وهّابیت، همچون شرح مواقف (عضد الدین ایجی)، شرح مقاصد و شرح عقاید نسفیّه (سعد الدین تفتازانی) در چند شرط برای رهبر و امام جامعه اتفاق نظر وجود دارد که از جمله مهم‌ترین آنها، بالاترین درجه «دانش»، «شجاعت» و «عدالت» است. بنابراین در این مقاله بر آنیم تا با مقایسه دانش...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نزد همه مذاهب اسلامی به خصوص در مهم‌ترین کتاب‌های کلامی اهل‌سنت و مورد قبول وهّابیت، همچون شرح مواقف (عضد الدین ایجی)، شرح مقاصد و شرح عقاید نسفیّه (سعد الدین تفتازانی) در چند شرط برای رهبر و امام جامعه اتفاق نظر وجود دارد که از جمله مهم‌ترین آنها، بالاترین درجه «دانش»، «شجاعت» و «عدالت» است. بنابراین در این مقاله بر آنیم تا با مقایسه دانش و آگاهی مدّعیان خلافت که در منابع اهل‌سنت و مورد قبول وهّابیت آمده بهتر به جایگاه علمی آنان پی ببریم:
- ناآگاهی از حکم تیمّم؛ این روایت در صحیح‌ترین کتاب پس از قرآن کریم نزد علمای اهل‌سنّت آمده: «شخصی نزد عمر آمد و گفت: من جنب شده و به آب دسترس ندارم، در چنین شرایطی حکم من چیست؟ عمر گفت: در چنین شرایطی نماز نخوان! عمّار که در آن‌جا حاضر بود گفت: ای عمر! آیا به یاد داری که در یکی از جنگ‌ها جنب شدیم و آب در دسترس نداشتیم و تو گفتی نماز نخوان و خودت نماز نخواندی! امّا من خود را در خاک غلطانده و نماز خواندم و چون پیامبر از کار من با خبر شد، فرمود: کافی بود که دو دست خود را به زمین زده و صورت و دو دست خویش را مسح می‌کشیدی. عمر به عمّار رو کرد و گفت: ای عمّار، تقوا پیشه کن! عمّار گفت: ای عمر! اگر بخواهی ساکت شده و هیچ نمی‌گویم.»[1]
- ناآگاهی از معنای کلمه‌ای از قرآن کریم؛ از هر یک از ابوبکر و عمر به صورت جداگانه درباره معنای آیه 31 از سوره عبس «وَ فاکِهَةً وَ أَبًّا؛ و میوه و چراگاه» پرسیدند و هر دوی آنها اظهار بی‌اطلاعی کردند: «درباره ابوبکر روایت شده که معنای کلمه «أب» در قرآن کریم را از وی پرسیدند، در پاسخ گفت: چه اشکال دارد مطلبی از قرآن بپرسند و من پاسخ آن را ندانسته و بگویم: نمی‌دانم همچنین درباره عمر بن خطّاب نقل شده که وی نیز این آیه را خواند، سپس گفت: همه چیز را فهمیدیم، امّا معنای «أب» را نفهمیدیم؛ آن‌گاه عصای خود را بلند کرد و گفت: به خدا سوگند فهم این مطلب کار بسیار سختی است.»[2] همچنین در برخی دیگر از تفاسیر اهل‌سنت و مورد قبول وهابیت ذیل آیه مورد بحث آمده است: «از ابوبکر درباره معنای آیه «وَ فاکِهَةً وَ أَبًّا» پرسیدند؛ او در پاسخ گفت: کدام آسمان بر من سایه خواهد افکند و کدام زمین مرا تحمل خواهد نمود، هنگامی که از من درباره مطلبی از قرآن پرسش شود و من بگویم: نمی‌دانم؟ (کنایه از شرمساری از ناآگاهی خویش).»[3]
- یاد گرفتن سوره بقره در 12 سال؛ در بسیاری از منابع معتبر اهل‌سنّت به نقل از فرزند عمر روایت شده: «فرزند عمر گوید: 12 سال طول کشید تا پدرم، سوره بقره را یاد گرفت و به شکرانه این کار، شتر جوانی ذبح کرد!»[4] خوانندگان دقّت دارند که فرزند عمر نمی‌گوید 12 سال طول کشید تا سوره بقره را حفظ کند، بلکه می‌گوید 12 سال طول کشید تا خواندن سوره بقره را یاد بگیرد. نمی‌دانیم اگر می‌خواست این سوره را حفظ کند چند قرن طول می‌کشید؟
- پیرزنان آگاه‌تر از خلیفه به شریعت؛ این مطلب در بسیاری از منابع معتبر اهل‌سنّت آمده: «عمر بن خطاب برای مردم خطبه خواند و در آن از زیاد قرار دادن مهریّه زنان ممانعت نمود و افزود: اگر به من خبر رسد که زنی بیش از آنچه پیامبر به عنوان مهریّه قرار داده مهریه بگیرد، من اضافه را گرفته و در بیت‌المال مسلمانان قرار می‌دهم. زنی از قریش گفت: آیا کتاب خدا برای پیروی سزاوارتر است یا سخن تو؟ گفت: کتاب خداوند. زن گفت: پس چرا مردم را از مهریه بالا منع می‌کنی در حالی که خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّکَانَ زَوْجٍ وَآتَیْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَیْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا [نساء/20] و مال فراوانی (به عنوان مهر) به او پرداخته‌اید، چیزی از آن را پس نگیرید!» عمر گفت: «همه مردم از عمر داناترند.» سند این روایت بسیار خوب و محکم است.»[5] سایر علمای اهل‌سنّت این روایت را با تعبیرهای دیگر نقل کرده‌اند. نیآوردی بصری شافعی می‌نویسد که عمر گفت: «همه مردم حتّی زنان، از عمر داناترند.»[6] سرخسی در کتاب المبسوط و علاء الدین بخاری در کشف الأسرار می‌نویسد: «عمر، مبهوت ماند و گفت: همه مردم از عمر داناترند، حتی زنان خانه‌نشین.»[7] بنا به نقلی دیگر، عمر بن خطّاب گفت: «تمامی مردم از عمر داناترند حتی زنان پرده‌نشین. آیا تعجب نمی‌کنید از امامی که اشتباه می‌کند و زنی که درست می‌فهمد.»[8]

پی‌نوشت:
[1]. صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 280.
[2]. تفسیر الکشاف، زمخشری خوارزمی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 4، ص 705.
[3]. تفسیر البغوی، بغوی، دارالمعرفة، بیروت، ج 1، ص 35.
[4]. تاریخ مدینة دمشق، إبن عساکر، دارالفکر، بیروت، ج 44، ص 286.
[5]. تفسیر ابن کثیر، إسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی، دارالفکر، بیروت، ج 1، ص 468.
[6]. الحاوی الکبیر، نیآوردی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 9، ص 331.
[7]. کشف الأسرار عن أصول فخر الإسلام البزدوی، علاء الدین البخاری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 346.
[8]. شرح نهج‌البلاغة، إبن أبی الحدید، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 1، ص 115.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.