بیعت سقیفه لغزشی بزرگ

  • 1394/08/30 - 10:12
اگر انتخاب ابوبکر مطابق و موافق با کتاب و سنّت نبوی بود، چرا عمر بن خطّاب بیعت با ابوبکر را امری ناگهانی و بدون تدبیر که خداوند، شرّ آن را دفع نموده، می‌داند؟ بخاری در کتاب خود به نقل از عمر بن خطّاب روایت کرده که او درباره بیعت با ابوبکر چنین گفته: «به خدا سوگند بیعت با ابوبکر امری ناگهانی و بدون تدبیر بود که اتّفاق افتاد و گذشت. همانا بیعت با ابوبکر لغزشی بود که...

اگر انتخاب ابوبکر مطابق و موافق با کتاب و سنّت نبوی بود، چرا عمر بن خطّاب بیعت با ابوبکر را امری ناگهانی و بدون تدبیر که خداوند، شرّ آن را دفع کرده، می‌داند؟ بخاری در کتاب خود به نقل از عمر بن خطّاب روایت کرده که او درباره بیعت با ابوبکر چنین گفته: «به خدا سوگند بیعت با ابوبکر امری ناگهانی و بدون تدبیر بود که اتّفاق افتاد و گذشت... همانا بیعت با ابوبکر لغزشی بود که خداوند شرّ آن را دفع کرد.»[1]

اگر خلافت و جانشینی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از سوی ابوبکر، امری مورد قبول و تأیید خداوند بوده، چرا ابوبکر به خاطر تصدّی این مقام عذرخواهی می‌کند؟ حاکم نیشابوری در کتاب «المستدرک» چنین روایت کرده: «ابوبکر از جای برخاست و ضمن خطبه‌ای از مردم عذر خواست و گفت: من برای تصدّی خلافت، هرگز حرص نورزیده و به آن رغبت نداشته و در خفا و آشکار آن را از خدا نخواستم... .»[2] حاکم نیشابوری پس از نقل روایت بالا درباره آن، چنین نظر داده: «این حدیثی است صحیح، بنا بر شرایط صحت بخاری و مسلم، امّا آن دو روایت نکرده‌اند.» بخاری در کتاب خود عذرخواهی عمر بن خطّاب به خاطر بیعتی که با ابوبکر صورت گرفته را روایت کرده: «به خدا سوگند تاکنون امری قوی‌تر از بیعت با ابوبکر شاهد نبودیم، امّا این بیعت، بیعت نبود، بلکه از آن‌جا که ترس متفرق شدن مردم را داشتیم، خواستیم با یکی از صحابه بیعت صورت گیرد.»[3] ابن اثیر با اشاره به حدیث بخاری در لغزش دانستن بیعت با ابوبکر از سوی عمر، چنین بیعتی را موجب پیدایش فتنه‌ها می‌داند: «از جمله احادیث، حدیث عمر می‌باشد که گفت: بیعت با ابوبکر لغزشی بود که خداوند شرّ آن را بر طرف کرد. منظور از این لغزش، اتفّاق ناگهانی بود که رخ داد و به همین‌رو، سزاوار است که چنین بیعتی موجب شرّ و فتنه گردد که خداوند از آن جلوگیری نمود...؛ امامتی که در سقیفه اتفاق افتاد به سبب خواهش‌های نفسانی بود که در آن، مشاجرات فراوان رخ داد و ابوبکر آن را از میان دست‌های فراوان به سرقت برد.»[4]
از همه مهم‌تر، اگر خلافت ابوبکر بر مبنای شرایط و مطابق قرآن و سنّت نبوی بود، چرا عمر گفت: «هان! آگاه باشید، بیعت با ابوبکر لغزشی بود که خداوند شرّ آن را دفع نمود. اگر کسی دوباره آن را تکرار نمود او را بکشید.»[5] اصل این سخن با عبارتی مشابه در کتاب بخاری یعنی مهم‌ترین کتاب پس از قرآن کریم نزد وهّابیت آمده: «بیعت با ابوبکر لغزشی بود که گذشت و خداوند شرّ آن را دفع نمود و هیچ کس همچون ابوبکر مورد اطاعت قرار نگرفت، امّا با این وجود اگر کسی بدون مشورت با مسلمانان با کسی همچون او بیعت کند نه او باید مورد تبعیت قرار گیرد و نه کسی که از او پیروی می‌کند؛ چرا که باید از کشته شدن بترسد.»[6] در شرح کتاب بخاری در توضیح عبارتی که بیعت با ابوبکر را لغزش خوانده، گام را فراتر نهاده و بیعت با ابوبکر را عملی معادل عمل زشت قوم لوط و همچنین نزدیکی با حیوانات دانسته و حکم آن را قتل دانسته است: «به خاطر همین سخن عمر بن خطّاب هر کس را دیدید که عمل قوم لوط را انجام می‌دهد، یا با حیوانات نزدیکی می‌کند و کسی که به قول عمر، از مردم جدا شده و مردم را به تفرقه دعوت می‌کند، بکشید او را.»[7] در روایتی کاملاً صحیح که تمام راویان آن، راویان بخاری یا مسلم هستند، به نقل از ابوبکر روایت کرده‌اند: «ابوبکر برای ما خطبه خواند و گفت: من امامت شما را به عهده گرفتم در حالی که بهترین شما نیستم؛ اگر درستکار بودم، یاریم کنید و اگر بدکار بودم، جلویم را بگیرید، چرا که من شیطانی دارم که همواره مرا می‌فریبد.»[8] همچنین این اعتراف در بسیاری از منابع اهل‌سنت و مورد قبول وهّابیت به نقل از ابوبکر آمده: «هنگامی که ابوبکر به خلافت رسید برای مردم سخنرانی کرد و پس از حمد و ثنای الهی گفت: ای مردم من رهبر شما شده‌ام، ولی بهترین شما نیستم.»[9]

پی‌نوشت:

[1]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 6، ص 2503.
[2]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب الاسلامیة، بیروت، ج 3، ص 70. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 6، ص 2506.
[4]. النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ابن اثیر جزری، المکتبة العلمیة، بیروت، ج 3، ص 467.
[5]. غایة المرام فی علم الکلام، علی بن أبی علی بن محمد بن سالم الآمدی، تحقیق حسن محمود عبد اللطیف، ج 1، ص 368.
[6]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 6، ص 2505.
[7]. فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، تحقیق محب الدین الخطیب، بیروت، ج 12، ص 204.
[8]. مصنف عبد الرزاق، صنعانی، المکتب الاسلامی، بیروت، ج 11، ص 336.
[9]. تاریخ طبری، طبری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ص 237.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.