توجيه تثليث توسط توماس ميشل

  • 1394/09/03 - 00:23
مسیحیان بعد از آن‌که به قبح مبانی کلامی و اعتقادی خود پی بردند درصدد توجیه آن‌ها برای دیگران برآمدند. ازجمله کسانی که به توجیه اعتقادات باطل در مسیحیت پرداخته، توماس میشل متکلّم معروف مسیحی است. او در کتاب خود به نام کلام مسیحی می‌گوید: «اندیشمندان مسیحی در طول نسل‌ها برای بیان راز خدای سه‌گانه به مفاهیم و مکاتب فلسفی زمان خود متوسّل شده‌اند. نخستین...

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ مسیحیان بعد از آن‌که به قبح مبانی کلامی و اعتقادی خود پی بردند درصدد توجیه آن‌ها برای دیگران برآمدند. ازجمله کسانی که به توجیه اعتقادات باطل در مسیحیت پرداخته، توماس میشل متکلّم معروف مسیحی است. او در کتاب خود به نام کلام مسیحی می‌گوید: «اندیشمندان مسیحی در طول نسل‌ها برای بیان راز خدای سه‌گانه به مفاهیم و مکاتب فلسفی زمان خود متوسّل شده‌اند... نخستین شوراهای کلیسا که در نیقیه، اَفَسُس، کالْسِدون و قسطنطنیه تشکیل شد، اعلام کردند که خدا یکتا، ولی دارای سه اقنوم است. کلمه اقنوم از ریشه یونانی و به معنای «راه وجود» است. بر این اساس، اقانیم سه‌گانه، سه‌راه یا سه حالت برای وجود خدا و عمل اوست. نویسندگان مسیحی عرب‌زبان برای رسیدن به مفهوم تثلیث از واژه اقنوم و از کلمه صفت به معنای مظهر استفاده کرده‌اند؛ یعنی مسیحیان به خدای واحدی ایمان دارند که طبیعت او بر سه صفت استوار است. مسیحیان معتقدند که صفات خدا متعدّد است، ولی به عقیده آنان سه صفت از صفات بی‌شمار خداوند؛ مثل او ازلی و همراه با ذات او و ضروری هستند. صفات مذکور عبارت‌اند از:
الف: طبیعت ذاتی و متعالی خدا پدر.
ب: کلمه خدا که در عیسای انسان مجسم گردید.
ج: وجود فعّال و حیات‌بخش خدا در مخلوقات.
این صفات ازلی هستند؛ زیرا در ذات خدا دگرگونی راه ندارد و وی پیوسته ثابت است. همچنین این صفات همراه با ذات خدا هستند و صفات خارجی نیستند...»[1]
این کلمات از جهاتی دارای اشکال است:
1. ایشان گرچه درصدد برآمده تا تثلیث مسیحیت را توجیه کنند ولی از مشکلی بیرون آمده و در مشکل دیگری گرفتار شده‌اند و آن مشکل ترکیب در ذات الهی است. مطابق این توجیه، خداوند مرکب از سه حالت و صفت و خصوصیت است: یکی طبیعت ذاتی او که از آن به «پدر» تعبیر می‌شود؛ و دیگر کلمه خدا که در عیسی (مسیح) مجسّم شده؛ و دیگر وجود فعّال و حیات‌بخش خدا در مخلوقات که در روح‌القدس تجلّی یافته است. درحالی‌که در جای خود به اثبات رسیده که ترکیب به هر نحوی از انحای آن درباره خداوند متعال محال است؛ زیرا با واجب‌الوجود بودن او سازگاری ندارد. حضرت آیت‌الله مكارم دراین‌باره فرموده‌اند: «می‌دانیم كه در بی‌نهایت، تعدد و دوگانگى تصور نمی‌شود، زيرا اگر دو بی‌نهایت فرض كنيم هر دو متناهى و محدود می‌شوند چون وجود اول فاقد قدرت و توانائى و هستى وجود دوم است و همچنين وجود دوم فاقد وجود اول و امتيازات او است، بنابراين هم وجود اول محدود است و هم وجود دوم، به عبارت روشن‌تر اگر دو بی‌نهایت از تمام جهات فرض كنيم، حتماً بی‌نهایت اول به مرز بی‌نهایت دوم كه می‌رسند تمام می‌گردد و بی‌نهایت دوم كه به مرز بی‌نهایت اول می‌رسند، آن‌هم تمام می‌گردد، بنابراين هر دو محدود هستند و متناهى.»[2]
2. این نظریه سر از تعدّد قدما درمی‌آورد؛ یعنی اعتقاد به بیش از یک قدیم که در جای خود بطلان آن ثابت شده است.چنان‌که آیت‌الله مكارم بيان کرده‌اند: «اگر معتقد باشيم ذات خدا مركب از سه اقنوم سه اصل يا سه ذات است لازم می‌آید كه هر سه محدود باشند، نه نامحدود و نامتناهى. به‌علاوه هر مركبى نيازمند به اجزاى خويش است و وجودش معلول وجود آن‌ها است و لازمه تركيب در ذات خدا اين است كه او نيازمند و معلول باشد درحالی‌که مي‌دانيم او بی‌نیاز است و علت نخستين عالم هستى است».[3]
3. گرچه وی درصدد توجیه نظریه تثلیث برآمده است، ولی همان‌گونه که از عبارات او پیداست، نه‌تنها دیگران را در فهمیدن تثلیث قانع نکرده و نتوانسته آن را برای مخاطب خود تفهیم کند، بلکه خودش نیز مطلب را نفهمیده است و لذا حرف‌های متناقضی در توجیه تثلیث آورده است که هر خواننده‌ای متوجه آن می‌گردد.
4. اشکال مبنایی متوجّه مسیحیت، این است که چه ضرورتی دارد تا عقاید را این‌گونه موهوم و غامض بیان کنید تا احتیاج به توجیهات بی‌مورد داشته باشد؟ اگر شما برفرض بتوانید این اصول اعتقادی خود را توجیه نمایید ولی عوام مردم وقتی سخن تثلیث یا فرزند انسان را که درباره عیسی (علیه السلام) اطلاق می‌کنند می‌شنوند ازاین‌گونه تعبیرات چیزی جز شرک نمی‌فهمند، آن‌ها را که نمی‌توان با این توجیهات قانع کرد؛ و اصلاً این‌گونه توجیهات را نمی‌فهمند. چرا بدیهیات اعتقادی را به زبان ساده مطرح نمی‌کنید تا همه مردم آن را بفهمند؟ مگر مردم حق ندارند که اصول اعتقادی خود را درک کنند؟ یا این‌که وظیفه آنان این است که تنها کلامی را به زبان جاری کنند، بدون آن‌که از محتوای آن اطّلاعی داشته باشند؟ چرا با کلمات موهوم و شبهه برانگیز، جماعت بسیاری را به شرک می‌افکنید؟ مردم عادی که نمی‌توانند همانند شما چنین توجیه کنند.
قرآن کریم این‌گونه سخن گفتن و طرح عقاید را شدیداً مورد سرزنش و نکوهش قرار داده است، آنجا که می‌فرماید: «وَقالَتِ الْیهُودُ عُزَیرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقالَتِ النَّصارَی الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ یضاهُِونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّی یؤْفَکُونَ؛ [سوره توبه، آیه 30]؛ و یهود گفتند: عزیر پسر خداست؛ و نصارا گفتند: مسیح پسر خداست. این سخنان آنان است که بر زبان جاری می‌کنند و با آن خود را مشابه کافران مشرک پیشین می‌کنند، خداوند آن‌ها را هلاک و نابود کند، چرا آنان به خدا نسبت دروغ بستند». در این آیه شریفه، خداوند شدیداً یهود و نصارا را مورد سرزنش و نکوهش قرار داده است؛ زیرا آن‌ها مخلوق خدا؛ یعنی عزیر و مسیح را پسر خدا می‌دانند، گرچه آن‌ها درصدد توجیه این نسبت برآیند ولی ازآنجاکه با این کلمات، خود را شبیه کافرانِ مشرک قرار داده‌اند، لذا مورد نفرین خدا قرارگرفته‌اند. تفسير نمونه دراین‌باره خبر داده است كه: «اخیراً ديده می‌شود كه جمعى از مبلغان مسيحى براى اغفال افراد کم‌اطلاع در مورد مسئله تثليث، متوسل به مثال‌های سفسطه آميزى شده‌اند، ازجمله اينكه: وحدت در تثليث يگانگى در عين سه‌گانگی را می‌توان تشبيه به جرم خورشيد و نور و حرارت آن كرد كه سه چيز هستند و درعین‌حال يك حقیقت‌اند و يا آن را تشبيه به مثلثى می‌کنند كه از بيرون سه زاويه دارد و اما اگر زوايا را از درون امتداد دهيم بيك نقطه می‌رسند. باکمی دقت روشن می‌شود كه اين مثال‌ها ارتباطى با مسئله مورد بحث ندارد، زيرا جرم خورشيد مسلماً با نور آن دو تا است و نور كه امواج مافوق قرمز است با حرارت كه امواج مادون‌قرمز است ازنظر علمى کاملاً تفاوت دارند و اگر احیاناً گفته شود اين سه چيز يك واحد شخصى هستند مسامحه و مَجازى بيش نيست. در مثال مثلث نيز مطلب همین‌طور است: زواياى مثلث قطعاً متعددند و امتداد منصف الزاويه‌ها و رسيدن به يك نقطه در داخل مثلث ربطى به زوايا ندارد».[4]

پی‌نوشت:
[1]. کلام مسیحی، توماس میشل، مترجم: حسين توفيقي، مرکز مطالعات و تحقيقات اديان، 1377، قم
[2]. تفسير نمونه، ج 4، مكارم شيرازى ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1374.
[3]. همان.
[4]. همان.
منبع: نگاهی به مسیحیت و پاسخ به شبهات‌،،علی‌اصغر رضوانی ،قم ،مسجد مقدس جمکران ، ۱۳۸۵.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.