نقش تخریبی فتوحات به ظاهر اسلامی

  • 1394/05/12 - 12:10
در اثر جنگ‌ها، فتوحات و کشورگشایی‌های دوران خلفای سه‌گانه و بنی‌امیّه، چهره دیگری از آیین مهربانی و رحمت اسلام به نمایش گذارده شد و در حقیقت، دین اسلام را دین خون و شمشیر معرّفی کردند که موارد زیر شاهدی بر این مدّعاست. در فتوحات به ظاهر اسلامی، نه تنها برای مسلمان کردن دیگران، بلکه حتی به دلیل تأخیر در پرداخت زکات بسیاری از مسلمانان را...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در اثر جنگ‌ها، فتوحات و کشورگشایی‌های دوران خلفای سه‌گانه و بنی‌امیّه، چهره دیگری از آیین مهربانی و رحمت اسلام به نمایش گذارده شد و در حقیقت، دین اسلام را دین خون و شمشیر معرّفی کردند که موارد زیر شاهدی بر این مدّعاست:
- ارائه چهره‌ای منفی از اسلام توسط برخی؛ در فتوحات به ظاهر اسلامی، نه تنها برای مسلمان کردن دیگران، بلکه حتی به دلیل تأخیر در پرداخت زکات بسیاری از مسلمانان را از دم تیغ گذراندند. بنا به نقل بخاری، خلیفه اول اهل‌سنت گوید: «به خدا سوگند، با کسانی که نماز بخوانند ولی زکات نپردازند، خواهم جنگید، به خدا سوگند، اگر بزغاله‌ای را که به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌دادند، از من خودداری کنند، با آنان خواهم جنگید.»[1] استاد محمود عقّاد، دانشمند بلند آوازه و نویسنده توانمند مصری می‌نویسد: «از میان کسانی که خلیفه به اتهام ارتداد با آنان جنگید، جمعیتی بودند که به زکات عقیده داشتند ولی ابوبکر را که به عنوان خلیفه، زکات مطالبه می‌کرد، قبول نداشتند.»
- عدم پای‌بندی بسیاری از فاتحان به اخلاق اسلامی؛ با مطالعه تاریخ و سرگذشت وقایع فتوحات به ظاهر اسلامی به خوبی می‌توان به این حقیقت پی برد که تمام همّ و غم خلفا، کشور‌گشایی‌ها بود و نه چیز دیگر؛ شتاب و عجله برای گشودن دروازه‌های کشورهای همسایه، هنگامی صورت گرفت که تازه مسلمان شده‌ها، هنوز چیزی از حقیقت اسلام، جز چند آیه‌ای از قرآن کریم را فرا نگرفته بودند، سنت‌ها و سرشت‌های جاهلی هنوز در نهان آنان ریشه داشت، تعصب‌ها و کینه‌های جاهلی در وجود آنها زبانه می‌کشید و ارزش‌های اعتقادی اسلام در عمق وجودشان نفوذ نکرده بود؛ چنان که مسلم در کتاب خود در روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به این نکته اشاره کرده و می‌گوید: «پیامبر به عایشه فرمود: اگر نه این بود که قوم تو (دقت شود که قوم عایشه چه کسانی بودند) تازه از جاهلیت و یا کفر خلاصی یافته‌اند (هنوز آثار جاهلی و یا کفر از نهان آنان رخت نبسته) من گنجینه‌های مکه را در راه خدا انفاق می‌کردم و درب کعبه را با زمین یکسان کرده و هجر اسماعیل را داخل کعبه قرار می‌دادم.»[2] عدم پای‌بندی فرماندهان به قوانین و دستورات اسلام، آن‌گاه که با پیروزی چشم‌گیر مادّی درآمیخت و طعم غنیمت و لذّت را به آنان چشاند، همان معنویت اندک را هم از جنگ‌جویان تازه مسلمان زدود و آنها را چنان در خوش‌گذرانی غرق کرد که فراموش کردند که برای چه هدفی می‌جنگند؛ تمام آرزویشان در جمع‌آوری غنیمت، خلاصه می‌شد و حقیقت معنای جهاد را از دیدگاه اسلام درک نکرده بودند؛ از این رو، برای رسیدن به این هدف از هیچ اقدامی دریغ نکردند و هر آنچه آنها را به این هدف نزدیک می‌کرد، انجام دادند. از آنجا که فتوحات و کشورگشایی‌ها بر اساس مبانی اسلامی استوار نبود و فاتحان، موازین اسلامی را رعایت نمی‌کردند این فتوحات، مانع اصلی پیشرفت اسلام و جهانی شدن این دین مقدس گردید و باعث شد که امروز دشمنان اسلام و مستشرقان، اسلام را دین متکی به شمشیر معرفی کنند.
- جنایات فرماندهانی همچون خالد بن ولید در فتوحات؛ ماجرای شهادت مالک بن نویره و همبستر شدن خالد بن ولید با همسر وی در همان شب توسط خالد که اهل‌سنت و وهابیت او را «سیف الله المسلول» (شمشیر از نیام کشیده اسلام) می‌خوانند ماجرای غم‌باری است که هر مسلمانی با خواندن آن، عرق شرم بر جبینش می‌نشیند که در زیر به دو نمونه از جنایات وحشیانه وی را اشاره می‌نماییم:
- کور شدن 1000 انسان در ذات العیون توسط خالد بن ولید (در خلافت ابوبکر)؛ خالد بن ولید دست راست ابوبکر و از فرماندهان بسیار مورد اعتماد وی بود که در نبرد فتح الانبار، به تیراندازان خود دستور داد تا چشمان مردم را هدف بگیرند که به همین سبب، این جنگ به جنگ «ذات العیون» شهرت یافت؛ چنان که طبری و ابن اثیر جزری می‌نویسد: «هنگامی که شهر انبار فتح شد، خالد بن ولید، به سر و سامان دادن آن شهر مأمور گشت...؛ پیشاپیش لشکریان وی، شخصی بود به نام اقرع بن حابس که به محض رسیدن به شهر، اطراف آن را محاصره کرد و آتش جنگ را شعله‌ور ساخت. او که مردی کم‌حوصله بود، تیراندازان را جلوی لشکر گذاشت و دستور داد تا چشم‌های مردم را هدف بگیرند و خود او نیز اولین تیر را رها کرد و لشکریان به دنبال او، چشم‌های مردم را هدف قرار دادند که به 1000 چشم اصابت کرد و به همین‌رو، این نبرد را «ذات العیون» نامیدند.»[3]
- 30 هزار کشته در یک روز به فرماندهی خالد بن ولید (در خلافت ابوبکر)؛ ابن اثیر جزری در تاریخ خود ذیل عنوان جنگ «ثنی» می‌نویسد: «جنگ ثنی: هنگامی که نامه هرمز به اردشیر رسیده و خبر خالد را برای او آورد، به قارون بن قریانس دستور داد که از مدائن به کمک هرمز برود؛ جون به منطقه مذار رسید، شکست خوردگان به او رسیدند و همگی با هم جمع شدند و دوباره بازگشتند و در میان آنان قباد و ابوشجان نیز بودند و در ثنی منزل گزیدند که نام نهری بود. خالد به سمت آنان رفته و جنگیدند...؛ از ایرانیان گروه بسیاری کشته شدند که به 30000 نفر می‌رسیدند! جدای از کسانی که در رود غرق شدند و آب مانع آن شد که مسلمانان بقیه ایرانیان را بگیرند و بکشند!»[4]

پی‌نوشت:

[1]. صحیح بخاری،، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 2، ص 507.
[2]. صحیح مسلم، مسلم، دار إبن کثیر، بیروت، ج 2، ص 969.
[3]. تاریخ طبری، طبری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 2، ص 322.
[4]. الکامل فی التاریخ، شیبانی، بیروت، ج 2، ص 240.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.