تناسخ نظریه‌ای باطل

  • 1394/03/11 - 14:38
تناسخ از ماده «نسخ» است که در معانی چون زدودن، از بین بردن، از میان برداشتن، باطل کردن، تحول و انتقال به کار رفته است. ولی در دین‌واره‌ها تناسخ دارای معانی و اصطلاحات گوناگونی است. به صورت اجمالی می‌توان آن‌‏را با بازتن‌‏یابی یا زندگی دوباره دنیوی مترادف دانست. معتقدین به تناسخ بر این باورند که پس از مرگ، بار دیگر روح در تن دیگری حلول کرده، به زندگی...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تناسخ از ماده «نسخ» است که در معانی چون زدودن، از بین بردن، از میان برداشتن، باطل کردن، تحول و انتقال به کار رفته است.[1] ولی در دین‌واره‌ها تناسخ دارای معانی و اصطلاحات گوناگونی است. به صورت اجمالی می‌توان آن‌‏را با بازتن‌‏یابی یا زندگی دوباره دنیوی مترادف دانست. معتقدین به تناسخ بر این باورند که پس از مرگ، بار دیگر روح در تن دیگری حلول کرده، به زندگی دنیوی ادامه خواهد داد. اما این نظریه دارای اشکالاتی است که اندیشمندان اسلام از قرن‌ها پیش تا کنون موارد نقضی در رد آن وارد آورده‌اند:

- بدن انسان بنا به حدوث جسمانی نفس، پس از رسیدن به حدّ تکامل نهایی و کسب معتدل‌‏ترین مزاج ممکن، مستعدّ دریافت درجه‌‏ای از تکامل می‌‏شود که جسمانی نیست. این درجه همان روحانی شدن و دریافت روح است. درواقع دریافت روح نیز یکی از صورت‌‏های تکامل بدن انسانی است و باید بین دو صورتی که پی‏‌درپی حاصل می‏‌شود سنخیّت و تلازم ذاتی وجود داشته باشد. تولّد انسان در واقع با دوجنبه از حیات شکل می‌‏گیرد که ترکیب بین آن‌‏ها، ترکیب طبیعی اتحادی است و از همین روی همواره تناسب از نظر قوّه و فعل میان آن‌‏ها محفوظ است. طیّ مسیرِ حرکتِ جوهری است که نفس و بدن با هم از قوّه خارج شده، به فعلیت‏‌های خود دست می‏‌یابند. این حرکت تا زمان انفکاک روح از بدن ادامه دارد. پرسش این است که چگونه روحی که تا این اندازه از فعلیت را به‌‏دست آورده، می‏‌تواند دوباره در تنی داخل شود که قوّة محض است و هیچ‌‏گونه فعلیّتی نداشته است. روی دادن چنین اتفاقی یا باید خارج از دایره مسانخت و هماهنگی باشد که خلاف فرض است و یا این‏‌که روح در یک عقب‌‏گرد، به قوّة محض بدل شود که این نیز محال است. حالت دیگری نیز قابل تصور است و آن این‌‏که بدن بتواند فعلیت‌‏های جسم سابق را به همراه داشته باشد. این فرض نیز ممکن نیست چون بدن بدون روح نمی‏‌تواند به این قابلیت‌‏ها دست یابد.

- بین زمان جدا شدن روح از بدنِ نخست و وارد شدن در بدن دوم، تطابق وجود ندارد؛ چه این‏‌که زمان انفصال و زمان اتصال از هم متفاوتند و در بین این دو زمان، نفس از تدبیر بدن که ذاتی اوست باز می‌‏ماند و این محال است.

- اگر تناسخ بدین شکل که گفته شد صحیح باشد، باید در همه تاریخ تعداد نفوس و متولّدان از موجودات برابر باشند.

- نفس ناطقه، هم در حال تعلّق به بدن و هم پس از مرگ و جدایی از تن، ادراک معقولات می‏‌کند. ملکات اخلاقی انسان اگرچه از راه تکرار به وسیله اعضای بدن در نفس حاصل می‏‌شود، این ادراکات و ملکات مربوط به ذات نفس و واقع در خود او هستند، به‌‏طوری‏‌که با فقدان بدن و بروز مرگ از بین نمی‌‏روند. از این روی اگر تناسخ درست باشد حیواناتی که روح افراد مرده را دریافت می‌‏کنند، باید معلومات ملکات و ادراکات گذشته فرد را که در بدن دیگری به دست آورده، دارا باشند. در این ‏صورت حیواناتی هنرمند، عالم و دانشمند خواهیم داشت که این نیز به بداهت باطل است.

- هرگاه در بدن، مزاج معتدلی شکل گیرد، نفسِ تدبیرکننده‏‌ای بدان تعلق می‌‏گیرد. وانگهی نفوس تعطیل شده از بدن نیز می‌خواهند تا به بدنِ تولّد یافته وارد شوند. در دعوای بین دو روح، اولویت با کدام یک است؟ آیا هر دو در یک بدن وارد می‌‏شوند؟ یا این‌‏که یکی ترجیحاً صاحب بدن می‌‏شود؟ وجود دو روح در بدن به بداهت عقلی و وجدانی باطل است و هیچ انسانی پیدا نشده است که ادعای داشتن دو روح بنماید. وانگهی در نزاع بین دو روح و گزینش یکی از آن‌‏ها، چه ترجیح و نظامی ‏باید حاکم باشد که ترجیح بلامرجّح پیش نیاید؟

- در صورتی که نزول و یا صعود نفس به کالبد دیگری، برای اعتلا بخشیدن و یا مجازات وی از اعمال گذشته باشد، و در صورتی که کالبد جدید، هیچ درکی از گذشته خود نداشته باشد، نمی‌‏تواند لذت و یا المی را که به خاطر آن تناسخ یافته درک کند.

- چنان‏‌که می‏‌دانیم نفوس حیوانی، قادر به درک مفاهیم کلی و تعقّل نیستند؛ پس چگونه می‏‌توان از حیوانات انتظار داشت با طیّ مراحل تکامل، به درجه‏‌ای از انسانیت برسند تا شایستگی حلول در کالبد انسانی را داشته باشد؟[2]

پی‌نوشت:

[1].  کتاب العین، فراهیدی، خلیل بن احمد، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرايی، قم، 1409، ص 1784.
[2]. تناسخ نفس و نظریات ملاصدرا، آموزش معارف اسلامی، ادیبی، فرزانه،شماره 2، 1385، ص 22.
بنگرید به: فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 155.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.