وهابیان، دشمنان متعصب پیامبر و اهل‌بیت

  • 1394/03/07 - 11:16
از انحرافات مهم رفتاری وهابیت، دشمنی این فرقه ضاله و پیشوایان آنان نسبت به پیامبر و اهل‌بیت آن حضرت می‌باشد، لذا اگر در تاریخ گذشته دین اسلام کمی واکاوی کنیم، به این نکته خواهیم رسید که از زمامداری امویان و مروانیان، این دشمنی وجود داشته به طوری که سبّ و لعن و تنقیص پیامبر و اهل‌بیت او قربة إلی الله صورت می‌گرفت و مردم هم جرأت مخالفت نداشتند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از انحرافات مهم رفتاری وهابیت، دشمنی این فرقه ضاله و پیشوایان آنان نسبت به پیامبر و اهل‌بیت آن حضرت می‌باشد، لذا اگر در تاریخ گذشته دین اسلام کمی واکاوی کنیم، به این نکته خواهیم رسید که از زمامداری امویان و مروانیان، این دشمنی وجود داشته به طوری که سبّ و لعن و تنقیص پیامبر و اهل‌بیت او قربة إلی الله صورت می‌گرفت و مردم هم جرأت مخالفت نداشتند و اگر هم اعتراض می‌کردند به اشدّ مجازات تنبیه می‌شدند، لذا این تفکر در سده‌های اخیر خصوصاً در میان فرقه وهابیت که از دوران احمد بن حنبل شروع و در میانه راه به ابن‌تیمیه و در آخر به محمد بن عبدالوهاب رسید ادامه پیدا کرد،

مثلاً ابن تیمیه با تعریف و تمجید از کسانی که در مقابل حضرت علی (علیه السلام) صف‌آرائی کردند و با آن حضرت وارد جنگ شدند، از آنها دفاع می‌کند و می‌نویسد: «کسانی که علی بن ابی‌طالب را تکفیر کرده و او را فاسق و گنهکار و ظالم دانسته‌اند، افراد معروف و شناخته شده و مسلمان هستند و هیچ مرتدی در میان آنان دیده نمی‌شود»[1] و بعد در ادامه و حمایت از آنها می‌گوید: «فأن هؤلاء کانوا مقرّین بالاسلام وشرائعه...[2] این افراد از جمله کسانی بودند که اقرار به دین اسلام و شرایع آن کردند.»

سؤالی که در اینجا طرح می شود این است که: آیا حضرت علی (علیه السلام) و امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) و... جزء صحابه پیامبر نبودند؟ آیا سب و لعن صحابه طبق نظر خودتان، باعث کفر و ارتداد می‌شود و توبه چنین افرادی هم پذیرفته شده نیست؟ پس چرا افرادی مانند ابن تیمیه به خود جرأت این جسارت را می‌دهد، اما مرتد و کافر قلمداد نمی‌شوند؟ اما اگر برخی مذاهب نسبت به بعضی صحابه اگر جسارتی کردند باید کشته شوند، هر چند آن افراد مستحق آن جسارت و سب و لعن باشند، چرا دشمنان اهل‌بیت را فقیه و مجتهد و اعمال زشت و ننگین آنها را عمل به اجتهاد و برداشت‌های شخصی دانسته و در برابر جنایات خود مأجور و مستحق پاداش می‌دانند؟ اما در این موارد بلافاصله موضع گرفته و حکم به قتل آن شخص را صادر می‌کنند، یک بام و دو هوا تا به کجا، والله العالم. در تاریخ نمونه‌های زیادی در این مورد وجود دارد که از باب مثال می‌توان گفت:

- سبط ابن جوزی در کتاب خود می‌نویسد: «معاویه اولین کسی بود که علی بن ابی‌طالب را لعن کرد و مردم را نیز به این کار تشویق کرد، و در پی این بدعت‌گذاری، علی بن ابی‌طالب هزار ماه به دستور معاویه بر فراز منبرها لعن شد».[3]

- تلاش معاویه برای محو کردن نام پیامبر اکرم،‌ و ناراحتی او از شنیدن نام پیامبر اسلام، در اذان حاکی از دشمنی شدید او نسبت به پیامبر اسلام است که ابن ابی الحدید معتزلی آن را در کتاب شرح نهج البلاغه آورده است.[4]

- مروان بن حکم با تبعیت از معاویه و ممانعت از زیارت قبر شریف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، توهین و جسارت به امام حسن(علیه السلام)  و ممانعت از دفن آن حضرت در کنار جدّ‌ گرامیش و تیرباران شدن جنازه آن حضرت و توهین و جسارت به سر مبارک امام حسین (علیه السلام) دشمنی خودش با پیامبر گرامی اسلام و اهل‌‌بیت آن حضرت را به اثبات رسانید.[5]

لذا از این موارد در تاریخ فراوان به چشم می‌خورد که حاکی از دشمنی با شخص پیامبر و اهل‌بیت او چه در زمان گذشته و چه در زمان حال وجود داشته و با این تفکرات باعث نفاق و دشمنی شده‌اند، پس سخن خداوند در مورد اینان حق است که می‌فرماید: «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمْ اللَّهُ مَرَضاً وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ.[6] در قلب‌های اینان مرض است و خداوند هم مرض آنها را زیاد می‌کند.» و ما هم می‌گوئیم هم مرض است و هم غرض و کینه‌ورزی، لذا لعنت خدا و رسول او بر اینان و کسانی که از اینان حمایت می‌کنند.

پی‌نوشت:

[1]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، مؤسسه الریان، بیروت، تحقیق محمد رشاد سالم، ج 3، ص 209
[2]. همان. ج 3، ص209.
[3]. تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی،‌ مرکز الطباعة و نشر للمجمع العالمی لاهل البیت، قم، ایران، ج 1 ص 360، باب الثالث.
[4]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار احیاء التراث العربی، ج 5، ص 129، مترجم رضا رجب زاده.
[5]. مسند احمد، احمد بن حنبل، دار صادر، بیروت، ج 5 ص 422.
مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 4 ص 44 باب امامت، امام حسن.
شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، داراحیاء الکتب العربی، چاپ دوم، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج 4، ص 71، ذیل خطبه 56.
[6]. سوره بقره: آیه 10.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.